دایکندی شناسی
دایکُندی شاخه بزرگی از قوم هَزاره در افغانستان است که
همگی شیعه و فارسزبان با گویش هزارگی هستند.
دایکندی قبیله دایکندی اطلاعات کلی نامهای دیگر دیکندی نسب قوم هزاره نژاد زرد منشعب از هزارستان افغانستان مذهب شیعه مکان استقرار ولایت دایکندی افغانستان حوادث قتلعام توسط عبدالرحمان (۱۲۷۰تا۱۲۷۵ش)، تشکیل
ولایت دایکندی(۱۳۸۴ش) مشاهیر دولتبیگ، صادقی نیلی، سرور دانش دایکُندی
شاخه بزرگی از قوم هَزاره در افغانستان است که همگی شیعه و فارسزبان با گویش هزارگی
هستند. سرزمین بومی این قبیله در درهها و کوهپایههای کوهستان مرکزی افغانستان، بخشی
از هزارستان است که با قبایل دایزَنگی (بامیان)، دایچوپان(اُرُزگان و هِلمند) و اَیماق(غور)
همسایهاند. پیش از کشتار هزارهها توسط عبدالرحمن، میرها و بیگها این منطقه را نیمهمستقل
اداره میکردند. دولتبیگ مشهورترین حاکم دایکندی، همزمان با شاه عباس صفوی بوده است.
دایکندی پس از آن بسیاری از افراد و زمینهای خود را از دست داد. دایکندی سپس تحت تقسیمات
حکومت کلان دایزنگی قرار گرفت و مدتی را نیز در قالب یک وُلُسوالی در ولایت ارزگان
قرار گرفت. در ۱۳۸۴ش دایکندی به عنوان یک ولایت، مستقل شد. اولین
فعالیت مدارس علمیه در منطقه سنگتخت در اوایل قرن حاضر (چهاردهم) توسط روحانیون درسخوانده
در مشهد و نجف آغاز گشت. خُسروی، صادقی نیلی، یوسف واعظی و سَرور دانش از مشهورترین
روحانیون این منطقه هستند. در گذشته،
نظام ارباب و رعیتی در این قبیله حاکم بود. کشاورزی و مالداری شغل بیشتر مردم دایکندی
است. زمینهای حاصلخیز و منابع آبی اندک است. اکنون ولایت دایکندی دچار فقر، بیکاری
و پایین بودن امکانات بهداشتی، تحصیلی و امنیت است. ۱ معنای دایکندی ۲ تبار، سرزمین و جمعیت ۳ ویژگیهای اجتماعی ۴ پیشینه تاریخی ۵ دوران معاصر ۶ روحانیت شیعه ۶.۱ حوزههای علمیه ۶.۲ علماء و روحانیون مشهور ۷ شخصیتهای تاریخی ۸ ولایت دایکندی ۸.۱ مشخصات طبیعی و انسانی ۸.۲ اقتصاد ۹ پانویس ۱۰ منابع دایکُندی
از دو جزء دای+کندی تشکیل شده است. دای در ابتدای نام بیشتر قبایل هزاره وجود دارد
مانند دایزنگی، دایمیرداد و دایچوپان.[۱] برخی دایکندی را یک کلمه پارسی باستانی
میدانند. از دیدگاه این افراد دای از (Dahyo) در اوستا به معنای کشور و سرزمین و به همین معنا از (Dasyu) در سانسکریت گرفته شده، دایکندی را سرزمین یا کشور قبیله کندی معنا
میکنند.[۲] کند نیز در فارسی به معانی مختلف از جمله دلاور آمده است.[۳] برخی نیز
معتقدند دای ریشه مغولی یا چینی دارد.[۴] تبار، سرزمین و جمعیت دایکندی
یکی از شاخههای اصلی قوم هزاره است.[۵] برای دایکندی حدود ۳۰ طایفه شمردهاند.[۶]
سرزمین محل اسکان قبیله دایکندی بخشی از منطقه هزارستان است. دایکندی از طرف غرب و
شمال غرب تا جنوب فیروزکوه غور شامل پَسابند، دَولتیار و لعلوسَرجنگل، با مردم تایمَنی
و ایماق، و از طرف جنوب تا محل سکونت هزارههای اروزگان در ارزگان خاص، تیری و دِهراورد
ولایت اروزگان، در شمال قندهار گسترده است.[۷] این قبیله در شمال و شمال شرق با قبیله
دایزنگی، شامل مناطق پَنجاب، وَرَس و یَکهاَولَنگ ارتباط نزدیک و مناطق مشترک دارد.[۸]
همچنین در شرق با مردم دایفولادی و در جنوب غرب خود، با مردم دایچوپان (هلمند) همسایه
است.[۹] پس از نسل کشی هزارهها (۱۲۷۰تا۱۲۷۵ش)، بخشی از زمینهای دایکندی همانند
دیگر قبایل هزاره به برخی از قبایل قوم افغان(پشتون) داده شد.[۱۰] بخشی از سرچشمه رودهای
هَریرود و هلمند در این منطقه واقع است.[۱۱] محمدحسین
ریاضی، نویسنده کتاب بحرالفواید که در دهه ۱۲۵۰ خورشیدی مناطق دایکندی، مانند شینیه
تخت (سنگتخت)، اشترلی، نیلی و تَمَزان را دیده، جمعیت قبیله دایکندی را شانزده هزار
خانواده اعلام کرده است.[۱۲] پیش و پس از کشتار هزارهها توسط عبدالرحمان بسیاری از
افراد دایکندی به مناطق دیگر افغانستان مانند کابل، غرب (هرات) و شمال (بلخ، سَمَنگان،
سَرپُل، قُندوز و تَخار) رفتند.[۱۳] عدهای نیز به کشورهای مجاور مانند ایران و هند
و آسیای میانه پناه بردند.[۱۴] در ۱۳۶۴ش جمعیت ولسوالی دایکندی بیش از صدوبیست هزار
نفر تخمین زده شد.[۱۵] [یادداشت ۱] ویژگیهای اجتماعی تمام
مردم دایکندی شیعه بوده، و به فارسی با گویش هزارگی صحبت میکنند. میزان تفاوت گویش
هزارگی دایکندی با فارسی معیار نسبت به هزارگی غزنی کمتر است و خلوص بیشتری دارد.[۱۶] تا پیش
از تهاجم بزرگ عبدالرحمن، حاکم کابل در ۱۲۷۰ش، افراد قدرتمند و ثروتمند دایکندی، معروف
به میر یا بیگ، در امور اجتماعی نقش اصلی داشتند. سادات نیز مورد احترام و دارای موقعیت
اجتماعی برجسته بودند. زمینداران خرد و مالداران رتبه بعدی را تشکیل میدادند.[۱۷]
پایینترین وضعیت اجتماعی برای افراد کارگر و بیزمین بود. به این افراد مزدور یا غریبکار
گفته میشد. پس از کشتار هزاره، تا نیمه اول قرن حاضر (۱۳۵۰ش) اربابها و خانها با
کاهش قدرت روبرو شدند.[۱۸] با فعال شدن مدارس علمیه در هزارستان که توسط روحانیون برگشته
از نجف یا ایران ایجاد شده بود، موقعیت طلاب و ملاها بهبود یافت.[۱۹] [یادداشت ۲] پیشینه تاریخی اولین
حضور دایکندی در متون تاریخی به دوران صفویه میرسد. دیدار دولتبیگ، حاکم دایکندی
با شاه عباس، پس از دعوت وی به ایران، از داستانهای معروف دایکندی است و گفته میشود
قرآن نفیسی در میان طایفه دولتبیگ محفوظ است که هدیه آن سفر است.[۲۰] در ۱۱۵۰ق
(۱۱۱۵ش)، نادر افشار پس از فتح قندهار، سپاهی را به دایکندی و دایزنگی اعزام کرد که
مردم آن از ادای مالیات خودداری کرده بودند. پس از پایان جنگ، نادر گروه بزرگی از جوانان
این دو قبیله را به اردوی خود ملحق میکند.[۲۱] محمدیوسف ریاضی در کتاب بحرالفواید
آورده است که در سال ۱۳۶۸ق عدهای از میران هزاره به دیدار ناصرالدین شاه رفته و هدایایی
با خود بردند که عبدالحمید بهادر، نماینده سردار حسن دایکندی نیز در آن گروه بود.
این افراد با هدایایی به وطن بازگشتند.[۲۲] سرزمین
دایکندی در تجاوز عبدالرحمان و کشتار مردم هزاره در سالهای ۱۲۷۰تا۱۲۷۵ش، سرکوب شده
و تحت تسلط حکومت کابل قرار گرفت.[۲۳] پس از آن دایکندی جزو حکومت کلان دایزنگی شد
که زیرمجموعه ولایت کابل بود.[۲۴] اما پیش از آن هزارستان بصورت نیمه مستقل بوده و
تقسیمات اداری خاصی وجود نداشت و بخشی از سرزمین ارزگان محسوب میشد.[۲۵] [یادداشت
۳] دوران معاصر دایکندی
تا ۱۳۳۰ش، دوره هفتم شورای ملی افغانستان نماینده مستقل نداشت و یک نماینده مشترک از
دایزنگی و دایکندی انتخاب میشد.[۲۶] در سال ۱۳۴۵ش که تقسیمات اداری و تأسیس ولایات
در افغانستان آغاز شد، دایکندی به عنوان یک ولسوالی به مرکزیت خِدیر در واحدهای اداری
کشور ایجاد شد.[۲۷] در این سال، ظاهرشاه سفر یک روزه به دایکندی داشت. نوراحمد اعتمادی،
صدراعظم وقت نیز، در ۱۳۴۹ش از دایکندی دیدار نمود.[۲۸] یکسال
پس از کودتای کمونیستی اردیبهشت(ثور) ۱۳۵۷ش در کابل، مجاهدین دایکندی به فرماندهی صادقی
نیلی اداره این منطقه را از دولت دموکراتیک خلق خارج کردند.[۲۹] پس از چند سال، جنگ
بین گروههای مجاهد در نقاط مختلف دایکندی بخصوص در سنگتخت و نیلی شروع شد و خسارات
و تلفات بسیاری وارد کرد. این اختلاف و رقابت منفی بین احزاب سیاسی، تا اکنون یکی از
مشکلات جدی و اساسی فراروی حکومتداری و اداره محلی در این ولایت است.[۳۰] در نیمه
تابستان ۱۳۷۸ش هزارستان از جمله دایکندی سلطه طالبان را پس از یک محاصره اقتصادی ۹ماهه
تجربه کرد.[۳۱] روحانیت شیعه اولین
طلاب دایکندی، پس از سالهای سرکوب هزاره (اواخر قرن ۱۹م) به مشهد و پس از چند سال
به نجف مهاجرت کرده و درس خوانده بودند. این افراد در بازگشت به مناطق خود به تدریس
و پرورش شاگرد و ایجاد کلاس و مدرسه علمیه پرداختند.[۳۲] پس از پیروزی انقلاب اسلامی
ایران، نسل بعدی طلاب دایکندی در حوزه علمیه قم تحصیل کرده و فارغالتحصیل شدهاند.[۳۳]
برخی نیز در سوریه تحصیل کردهاند. حوزههای علمیه در ولایت
دایکندی حدود ۲۰ مدرسه علمیه وجود دارد. این مدارس به دلیل نداشتن حمایت مالی کافی
و مستمر، بصورت نیمه فعال و محدود و با کمترین امکانات ادامه کار میدهند.[۳۴] اولین
مدرسه علمیه در دایکندی پس از تهاجم بزرگ عبدالرحمان، در سنگتخت توسط شیخ حمزه نوری
بنا نهاده شد. در دره خودی وُلُسوالی خدیر نیز در دهه ۱۳۵۰ش مدرسه توحیدیه توسط چند
طلبه مقیم نجف شروع به فعالیت کرد.[۳۵] نمایندگی برخی از مراجع تقلید و نیز جامعه المصطفی
(کابل) بصورت کمکهای پراکنده و کوچک، اندکی از این مدارس را حمایت میکنند. علماء و روحانیون مشهور محمدحسن خسروی: تولد(۱۳۰۸ش/سنگتخت)، فوت(۱۳۹۴/مشهد) خسروی
دروس مقدماتی حوزه را در سنگتخت فرا گرفت. در ۱۳۲۵ش به مشهد، هجرت کرد. ادیب نیشابوری
یکی از اساتید وی بود. او در ۱۳۳۱ش، به نجف سفر کرد. تکمیل دروس رسائل، مکاسب و کفایةالاصول
را از شیخ صدرا بادکوبهای و شیخ مجتبی لنکرانی فرا گرفت.[۳۶] شیخ خسروی سپس به درس
خارج فقه سیدمحسن حکیم و درس خارج اصول سیدابوالقاسم خویی حاضر شد. او همزمان کتابهای
سطوح عالی حوزه یعنی رسائل و مکاسب را در مسجد هندی تدریس میکرد.[۳۷] در تابستان
۱۳۳۸ش، خسروی تدریس را در زادگاه خود شروع کرد. طلاب از ولسوالیها و ولایات همسایه
در کلاس درس وی حاضر میشدند.[۳۸] او در ۱۳۵۱ش به نجف بازگشت و دروس خارج را نزد خویی،
امام خمینی و سیدمحمد باقر صدر تکمیل کرد. خسروی با سختگیری و فشار دولت عراق در
۱۳۵۴ش به افغانستان بازگشت.[۳۹] در پائیز ۱۳۵۶ش، خسروی مقیم مشهد گردید و تا پایان
عمر در این شهر ماند.[۴۰] برخی
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی وی شامل حمایت و تاکید برای تشکیل حزب وحدت اسلامی، حمایت
از مقاومت غرب کابل و نیز تأیید مرجعیت آیتالله محقق کابلی است.[۴۱] از صدها شاگرد
وی میتوان به محمدحسین صادقی نیلی، سرور دانش و شیخ یوسف واعظی اشاره کرد. محمد یوسف واعظی: تولد
(۱۳۲۴ش/شهرستان)، فوت (۱۳۹۳ش/کابل) واعظی
در سنگتخت، مشهد و نجف دروس حوزوی را فرا گرفت. او حدود چهار سال در حوزه نجف بود.[۴۲]
واعظی سپس به قم آمد و تحصیل درس خارج را شروع کرد. اما در سال ۱۳۵۴ش، به وسیله ساواک
دستگیر شده، و از ایران اخراج گردید.[۴۳] واعظی
از فعالان سیاسی شیعه در افغانستان بود. واعظی از اعضای اصلی سازمان نصر و نیز حزب
وحدت اسلامی افغانستان بهشمار میرفت.[۴۴] او در لویجرگه اضطراری(۱۳۸۱ش) و لویجرگه
قانون اساسی(۱۳۸۳ش) شرکت داشت. واعظی همچنین عضویت شورای علماء افغانستان، شورای علمای
شیعه، شورای اخوت اسلامی و نیز سمت وزیر مشاور حامد کرزی، رییس جمهور سابق افغانستان
را داشت.[۴۵] محمدحسین صادق نیلی: تولد (۱۳۱۸ش/نیلی)، فوت (۱۳۶۹ش/نیلی) صادقی
تحصیلات حوزوی را تا لمعتین در سنگتخت آموزش دید و سپس در نیلی به فعالیت پرداخت.[۴۶]
او در ۱۳۴۹ش به نجف رفته و سه سال بعد بازگشت و در نیلی مدرسه علمیه تاسیس کرد.[۴۷] صادقی
در فروردین(حمل) ۱۳۵۸ش فرماندهی مجاهدین را برای آزادسازی مناطق دایکندی از افراد دولت
کمونیستی به عهده گرفت.[۴۸] او از مؤسسین گروه پاسداران جهاد اسلامی است که در حزب
وحدت اسلامی ادغام شد و سپس به فرماندهی کل نیروهای این حزب انتخاب گردید.[۴۹] صادقی
در پاییز ۱۳۶۹ش در نیلی به همراه فرزند خردسالش ترور شد.[۵۰] سرور دانش: تولد (۱۳۴۰ش/اشترلی) سرور
دانش روحانی، سیاستمدار، حقوقدان و معاون دوم کنونی ریاست جمهوری افغانستان است.
او تحصیلات حوزوی را در سنگتخت، نجف، دمشق و قم طی کرد. سرور دانش ۱۵ اثر شامل تألیف
و ترجمه به چاپ رسیدهاست که ترجمه برخی از تالیفات آیتالله فیاض را نیز در برمیگیرد.[۵۱]
او از ۱۳۶۱ش تا ۱۳۸۰ش مدیریت و مسؤولیت مجلات گوناگون را نیز به عهده داشتهاست.[۵۲] دانش
سابقه فعالیت در سازمان نصر، حزب وحدت اسلامی و سمتهای والی دایکندی (۱۳۸۳ش)، وزیر
عدلیه (۱۳۸۳ش–۱۳۸۸ش)، وزیر تحصیلات عالی (۱۳۸۸ش–۱۳۹۰ش) را نیز در کارنامه دارد.[۵۳] شخصیتهای تاریخی دولت بیگ، از افراد مشهور دایکندی است که در
زمان شاه عباس صفوی، بر نیمی از هزارستان حکومت میکرد.[۵۴] عنایتخان هزاره که در زمان لشکرکشی احمدخان ابدالی(۱۱۴۲ش)
به مناطق هزاره، حاکم دایکندی و نواحی اطراف بود. او سرسختانه به دفاع از مردم برخاست.[۵۵] سردار حسن، حاکم دایکندی (درگذشته ۱۲۳۹ش) که
با دربار کابل، رابطه نزدیک داشت.[۵۶] ولایت دایکندی دایکندی
در مرکز افغانستان قرار دارد. در شرق با غزنی، در شمال با بامیان، در غرب و شمال غرب
با غور، در جنوب غرب با هلمند و در جنوب با ارزگان همسایه است.[۵۷] دایکندی
دارای ۹ ولسوالی است: اَشتَرلَی، خِدیر، سنگتخت و بندر، شهرستان، کِجران، کیتی، گیزاب،
میرامور و نیلی. مرکز این ولایت، نیلی است.[۵۸] [یادداشت ۴] مشخصات طبیعی و انسانی جمعیت
دایکندی در ۱۳۹۶ش، حدود ۷۲۳هزار نفر برآورد شده است.[۶۰] دایکندی در پارلمان افغانستان،
۴ نماینده دارد که حداقل یکنفر باید زن باشد.[۶۱] ۸۰درصد این ولایت کوهستانی است.
نیمه شمالی دایکندی، دارای درههای بسیار و زمستانهای بسیار سرد و تابستانهای گرم
و خشک است. نیمه جنوبی، گرمتر بوده، و زمینهای هموار و کشاورزی بیشتر دارد.[۶۲] بسیاری
از مردم دایکندی، خود را قربانی تبعیض حکومت افغانستان میدانند.[۶۳] دایکندی در بسیاری
از شاخصها بخصوص بهداشت، تحصیل و امنیت از مناطق محروم افغانستان بهشمار میآید.[۶۴]
با این وجود، در سالهای اخیر، دانشآموزان این منطقه توانستهاند در کنکور سراسری
نتایج موفقیتآمیز بدست آورند.[۶۵] اقتصاد در آخرین
گزارش اقتصادی افغانستان درباره فقر (۱۳۹۷ش)، میزان فقر در ولایت دایکندی بیش از
۵۰درصد است.[۶۶] خشکسالی شدید و طولانی و نرخ بیکاری بالا (۶۰٪) از عمدهترین دلایل
افزایش فقر در این ولایت محسوب میشود.[۶۷] مهاجرت مردم این ولایت به مناطق اطراف و
حتی کشورهای همسایه، در دو دهه اخیر پیوسته جریان دارد.[۶۸] بیشتر مردم در دایکندی
به کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. به دلیل سردی و کوهستانی بودن (۸۰٪) و کمبود
آب، زمینهای قابل کشت اندک بوده، دوران کشاورزی کوتاه و بیشتر بصورت دیم است. محصولات
عمده زمینها، گندم و جو است.[۶۹] [یادداشت
۵] پانویس 1. پولادی، هزارهها، ۱۳۸۷ش، ص۷۸-۷۲ 2. شهرستانی، مجله غرجستان، ۱۳۶۸ش، ص۱۴. 3. دهخدا، لغتنامه، کلمه کند 4. یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، ۱۳۹۰ش، ص۲۷۵. 5. پولادی، هزارهها، ۱۳۸۷ش، ص۷۸-۷۲ 6. پولادی، هزارهها، ۱۳۸۷ش، ص۷۸-۷۲ 7. پولادی، هزاره ها، ۱۳۸۷ش، ص۸۲-۸۱. 8. یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۰. 9. خانوف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۶۸. 10. دولتآبادی، هزارهها از قتلعام تا احیای هویت،
۱۳۸۵ش، ص۱۷۵-۱۷۶. 11. میتلند، هزارهها و هزارستان، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۲-۹۳. 12. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 13. موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۸-۱۸۵. 14. موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۵. 15. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 16. خاوری، امثال و حِکم مردم هزاره، ۱۳۸۰ش، ص۲۰-۱۶. 17. تیمورخاناف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۲-۹۹. 18. تیمورخاناف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۲-۹۹. 19. تیمورخاناف، تاریخ ملی هزاره، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۲-۹۹. 20. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 21. استرابادی، جهانگشای نادری، ۱۳۶۸ش، ص۳۰۳. 22. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 23. پولادی، هزاره ها، ۱۳۸۷ش، ص۳۱۴-۴۰۴. 24. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 25. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 26. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 27. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 28. نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹. 29. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۱-۲۵۵. 30. روزنامه اطلاعات روز، «مشکلآفرینی احزاب سیاسی
در ولایت دایکندی» 31. نظری، «مقاوم شیعیان افغانستان در برابر طالبان
در چارچوب تحلیل گفتمان»، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۱-۱۲۲. 32. ضیایی، تاریخ حوزههای علمیه شیعه در افغانستان،
۱۳۹۶ش، ص۴۷۸-۴۷۱. 33. ضیایی، تاریخ حوزههای علمیه شیعه در افغانستان،
۱۳۹۶ش، ص۴۷۸-۴۷۱. 34. وبلاگ کتابخانه دایکندی، «مدارس علمیه ولایت دایکندی» 35. ضیایی، تاریخ حوزههای علمیه شیعه در افغانستان،
۱۳۹۶ش، ص۴۷۸-۴۷۱. 36. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۴۱. 37. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۴۱. 38. ضیایی، تاریخ حوزههای علمیه شیعه در افغانستان،
۱۳۹۶ش، ص۴۷۸-۴۷۱. 39. بخش فرهنگی جامعه روحانیت، مرجعیت رمز بقای تشیع،
۱۳۷۴ش، ص۸۴. 40. مصاحبه نگارنده با فرزند ایشان، ۱۳۹۸/۱/۲۲ش 41. مصاحبه نگارنده با فرزند ایشان، ۱۳۹۸/۱/۲۲ش 42. سایت مجمع فرهنگی کوثر، «مختصری از زندگی علمی
و سیاسی استاد واعظی شهرستانی» 43. سایت مجمع فرهنگی کوثر، «مختصری از زندگی علمی
و سیاسی استاد واعظی شهرستانی» 44. سایت مجمع فرهنگی کوثر، «مختصری از زندگی علمی
و سیاسی استاد واعظی شهرستانی» 45. سایت مجمع فرهنگی کوثر، «مختصری از زندگی علمی
و سیاسی استاد واعظی شهرستانی» 46. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۱-۲۵۵. 47. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۱-۲۵۵. 48. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۱-۲۵۵. 49. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۱-۲۵۵. 50. ناصری، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۱-۲۵۵. 51. سایت شخصی سرور دانش، «زندگینامه» 52. سایت شخصی سرور دانش، «زندگینامه» 53. سایت شخصی سرور دانش، «زندگینامه» 54. یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۰. 55. حسینی، تاریخ احمدشاهی، ۱۹۷۴م، ص۵۵۲-۵۴۹. 56. میتلند، هزارهها و هزارستان، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۵. 57. سایت اداره ارگانهای محلی افغانستان، «ولایت دایکندی» 58. سایت اداره ارگانهای محلی افغانستان، «ولایت دایکندی» 59. خبرگزاری شفقنا، «دایکندی به ولایت درجه دو ارتقا
یافت» 60. سایت ریاست جمهوری افغانستان، «دایکندی» 61. سایت ریاست جمهوری افغانستان، «دایکندی» 62. سایت دایکندی، «معرفی ولایت دایکندی» 63. سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان، «دایکندی یک
صدا بر ضد تبعیض» 64. خبرگزاری آواپرس، «حکومت مرکزی نسبت به دایکندی
با تبعیض مینگرد» 65. سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان، «درخشش دانش
آموزان غور و دایکندی در کنکور» 66. سایت اداره احصائیه افغانستان، «نشر نخستین گزارش
شاخص فقر چند بُعدی در افغانستان» 67. خبرگزاری شفقنا، «بیش از ۹۰ درصد مردم ولایت دایکندی
زیر خط فقر» 68. شبکه اطلاع رسانی افغانستان، «ترک ولایت دایکندی
بر اثر خشکسالی» 69.
اداره
آمار افغانستان، «سروی اقتصادی- اجتماعی و دموگرافیک دایکندی» 70.
خبرگزاری
بخدی، «برگزاری نمایشگاه محصولات زراعتی و صنایع دستی در دایکندی» یادداشتها 1. تعداد مشخص و حتی تقریبی از قبایل و شاخههای اقوام
کنونی افغانستان وجود ندارد. زیرا هیچ آمارگیری دقیق براساس قوم و شاخههای آن در افغانستان
انجام نشده است. آمار تقریبی درباره افراد مقیم در ولسوالی (قدیم) و ولایت دایکندی
نیز مرجع مناسب نیست زیرا نه همه افراد آن، عضو قبیله دایکندی است و نه همه اعضای
دایکندی مقیم ولایت دایکندی هستند. 2. پس از رویکار آمدن دولت کمونیستی در کابل
(۱۳۵۷ش)، تبلیغات برای افزایش جایگاه کارگران و دهقانان و نیز رواج تحصیلات دانشگاهی
و علیه موقعیت اربابها، خانها و ملاها در دایکندی همانند مناطق دیگر افغانستان افزایش
یافت. برخی از گروههای مجاهد شیعه نیز در دهه ۶۰ش بسیاری از خانها و اربابها را
تحت فشار گذاشته و به مصادره و تقسیم زمینهای آنان اقدام کردند. 3. قلعههایی در سنگتخت، نیلی، گیزاب و کِجران وجود
دارند که میراث معماری آن دوره هستند.(نایل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹)
افراد قدرتمند دایکندی که به میر و بیگ معروف بودند، از این قلعهها به عنوان مرکز
قدرت و نیز مکان دفاع و سنگر استفاده میکردند.(نایل، سرزمین و رجال هزارهجات،
۱۳۷۰ش، ص۱۵۲-۱۳۹) 4.
در دیماه
۱۳۹۷ش، اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، دستور ارتقای دایکندی به ولایت درجه دوم (متوسط)
را صادر کرد.[۵۹] 5.
کالاهای
دستی نیز توسط زنان مانند برک، نمد، قالین، گلیم، خورجین، فرشهای سنتی، خامک، گلدوزی،
لباسهای هزارگی، کولههای سنتی و کرباس تولید میشود.[۷۰] منابع استرابادی، میرزا مهدیخان، جهانگشای نادری،
تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۸ش. پولادی، حسن، هزاره ها، ترجمه:علی عالمی کرمانی،
تهران، شریعتی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش. خانوف، تیمور، تاریخ ملی هزاره، مترجم:عزیز طغیان،
قم، اسماعیلیان، اول، ۱۳۷۲ش. خاوری، محمد جواد، امثال و حِکم مردم هزاره، مشهد،
نشر عرفان، ۱۳۸۰ش. حسینی، محمود، تاریخ احمدشاهی، مسکو، ۱۹۷۴م ریاضی، محمدیوسف، عین الوقایع، تهران، بنیاد افشار،
۱۳۶۹ش. دهخدا، لغتنامه، کلمه کند دولتآبادی، بصیراحمد، هزارهها از قتلعام تا
احیای هویت، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، ۱۳۸۵ش. ضیایی، محمدرضا، تاریخ حوزههای علمیه شیعه در
افغانستان، قم، پژوهشگاه المصطفی، ۱۳۹۶ش. شهرستانی، غرجستان(مجله)، مرکز انسجام ملیت هزاره،
سال سوم، ش۱، کابل، ۱۳۶۸ش. موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمه:اسدالله
شفایی، قم، اشک یاس، اول، ۱۳۸۷ش. میلتند،پی.جی، هزارهها و هزارستان، ترجمه:محمداکرم
گیزابی، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، ۱۳۷۶ش. ناصری، عبدالمجید، مشاهیر تشیع در افغانستان،
قم، نشر المصطفی، اول، ۱۳۹۰ش. نایل، حسین، یادداشتهایی درباره سرزمین و رجال
هزارهجات، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، اول، ۱۳۷۹ش. نظری، «مقاوم شیعیان افغانستان در برابر طالبان
در چارچوب تحلیل گفتمان»، ۱۳۸۵ش یزدانی، حسینعلی، پژوهشی در تاریخ هزارهها،
تهران، شریعتی، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش. وبلاگ کتابخانه دایکندی، «مدارس علمیه ولایت دایکندی»،
نشر:۱۳۸۵/۱۱/۱۲ش، بازدید:۱۳۹۸/۱/۲۰ش. سایت مجمع فرهنگی کوثر، «مختصری از زندگی علمی
و سیاسی استاد واعظی شهرستانی»، نشر:۱۳۹۳/۱۰/۲۵ش، بازدید:۱۳۹۸/۱/۲۰ش. سایت شخصی سرور دانش، «زندگینامه»، بازدید:۱۳۹۸/۱/۲۵ش. سایت اداره ارگانهای محلی افغانستان، «ولایت دایکندی»،
بازدید:۱۳۹۸/۱/۲۵ش. خبرگزاری شفقنا، «دایکندی به ولایت درجه دو ارتقا
یافت»، نشر:۱۳۹۷/۱۰/۲۶ش، بازدید:۱۳۹۸/۱/۲۴ش. سایت ریاست جمهوری افغانستان، «دایکندی»، بازدید:۱۳۹۸/۱/۱۴ش. سایت دایکندی، «معرفی ولایت دایکندی»، نشر:۱۳۹۵/۲/۶ش،
بازدید:۱۳۹۸/۱/۲۱ش. شبکه اطلاع رسانی افغانستان، «ترک ولایت دایکندی
بر اثر خشکسالی»، نشر:۱۳۹۵/۱۵/۱ش، بازدید:۱۳۹۸/۱/۱۸ش. اداره آمار افغانستان، «سروی اقتصادی- اجتماعی
و دموگرافیک دایکندی»، نشر: ۱۳۹۱/۱۱/۱۳ش، بازدید؛۱۳۹۸/۱/۲۰ش. منبع:
http://fa.wikishia.net/view/%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF%DB%8C
محتویات
معنای دایکندی