عدد 39 در فرهنگ عامیانه مردم افغانستان به چه معنی است؟
عدد 39 که در فرهنگ عامیانه مردم نماد از فحشا و بداخلاقی است و نسبت دادن آن به صورت عمدی به عبدالله عبدالله و طرفدارانش برچسب نادرست است چون شایسته و بایسته عدد 39 ارگی ها هستند ...
رقم 39 درصد را ارگی ها بسیار هوشمندانه و هدفمندانه برای تحقیر و زجر کشیدن عبدالله عبدالله و طرفدارانش بکار برده اند.
ارگی ها از طریق مرتضوی و پیشمرگه های کد 91 فرهنگ ابتذال، دروغگویی، لاف زنی، چاپلوسی و طعنه زنی را در سیاست افغانستان نهادینه سازی کرده اند. چنانچه مرتضوی و جارچی های وابسته به کد 91 یک ماه قبل از اعلام نتایج انتخابات عدد 39 را در نوشته در صفحه های رسمی خود به عبدالله عبدالله نسبت داده بودند که بعد از عکس العمل مردم در شبکه های اجتماعی حذف کردند.
بسیاری از مردم افغانستان عدد ۳۹ را عددی «نحس» میدانند و از شمارههایی که در ترکیب آن این عدد به کار رفته باشد، اجتناب میکنند. به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، هیچکس در افغانستان 39نمیخواهد، چرا که مردم به آن به عنوان عددی نحس مینگرند.
این موضوع زمانی به صورت جهانی مطرح شد و نمایندگان مجلس، برخورد عجیبی به این قضیه نشان دادند. کمیته کاری شماره 39 از جمع 40 کمیته حذف شد و جای آن کمیته چهل و یک تشکیل شد.
براساس شواهد، این اقدام به دلیل حساسیتی که در مورد شماره 39 در افغانستان وجود دارد، اتخاذ شده است.
گفته میشود، عدد 39 چیزی معادل «بیناموسی» تعبیر میشود و کسی حاضر نیست در هیچ عرصهای از زندگی خود، از این شماره استفاده کند.
بر اساس شواهد، حساسیت در مورد شماره 39، در گذشته تنها در شهر «هرات» وجود داشته اما اکنون این باور عام شده و به کابل، مزارشریف و دیگر شهرهای افغانستان نیز رسیده است.
جالب اینکه بعضی از شهروندان شهر کابل میگویند حساسیت در برابر عدد 39 پدیده جدید است و قبلاً در این شهر سابقه نداشته است.
در افغانستان عدد 39 را عددی نحس میدانند؛ اگر خودرو فردی با شماره پلاک 39 باشد، شهروندان حاضر به همراهی فرد نیستند، حتی هیچ فردی حاضر به خرید خودرو با پلاک 39 در حد نصف قیمت واقعی آن نیست.
این داستان در تمام زوایای زندگی افغانها وجود دارد، اگر 39 ساله هستید و یا شماره تماستان عدد 39 دارد و یا بدتر از همه در خانه 39 زندگی میکنید، بازهم درد سر دارید.
عدد 39 زمانی به مشکل جدی و خبر ساز بدل شد که شماره مسلسل پلاک خودروها در افغانستان به جایی رسید که با عدد 39 شروع میشد و کسی حاضر نبود این خودروها را بخرد.
ریشه مشکل عدد 39
دقیقاً معلوم نیست چنین باوری ریشه در کدام باور و عقیده مردم دارد؛ برخی میگویند عدد 39 در حرف ابجد، یک واژه عربی معادل «دله» میسازد که در فارسی مفهوم بیناموسی یا نظیر آن را دارد.
برخی نیز تعریف میکنند سالها پیش مرد بدنامی که شماره خودرو و همچنین شماره خانهاش 39 بوده در شهر هرات زندگی میکرده و از آن زمان به بعد مردم نسبت به این شماره حساس شدهاند.
دلیل عام شدن چنین باوری هر چه باشد اما تاثیر مستقیمی بر زندگی و کار شمار زیادی از افغانستانیها گذاشته است.
در مزارشریف یکی از ولایتهای مهم افغانستان موتورسیکلتها با شماره 39 حتی با قیمت بسیار ارزان، بازهم به فروش نمیرسد.
شرکتهای مخابراتی هم از دردسر عدد 39 در امان نبودهاند، تا جایی که خیلی از پذیرش شماره تماسی که در آن عدد 39 داشته باشد خودداری میکنند.
مسئولان پلیس ترافیک میگویند: در همه کشور های اسلامی شما پلاک 39 را میبینید، حتی در قرآن سورههایی وجود دارد که عدد 39 در آن است. در این مورد با روحانیون هم صحبت کردیم و آنها میگویند چنین باورهایی جز خرافات چیزی نیست.
داستان 39 در لویه جرگه کابل
شرکت کنندگان لویه جرگه سنتی که برای ارائه مشاوره به «حامد کرزی» در مورد مذاکره با طالبان و پیمان استراتژیک با آمریکا در کابل جمع شده بودند، طبق برنامه قرار بود 40 کمیته کاری تشکیل دهند و اما اتفاق جالبی رخ داد، هیچ کسی حاضر نشد عضویت کمیته 39 را داشته باشد، شرکت کنندگان جرگه این رقم را حذف کردند و به جای کمیته 39، کمیته شماره 41 ترتیب دادند.
این در حالی است که مطرح شدن مشکل عدد 39 در لویه جرگهای که بزرگان قومی، نمایندگان جامعه مدنی، اعضای پارلمان و مقامات محلی افغانستان در آن شرکت داشتند، نشان از نفوذ این باور در جامعه سنتی افغانستان دارد و این مسئله زمانی برای نمایندگان مردم دردسرآفرین شد که خبر حذف کمیته 39 در رسانههای بینالمللی منتشر شد و به عبارتی این موضوع جهانی شد.
برخی از شرکتکنندگان در واکنش به این سنت ناملموس معتقدند متاسفانه بر اساس یک سنت ناپسندیدهای که امروز در افغانستان است، نسبت به عدد 39 حساسیت وجود دارد.
به همین دلیل در لویه جرگه کسی علاقمندی نداشت تا در کمیته شماره 39 کار کند.
گفته میشود شرکت کنندگان لویه جرگه، حتی در مورد اتاق شماره 39 در محل اقامت حساسیت نشان دادهاند که خود قابل توجه است.
واکنش جوانان افغانستان به نحسی عدد 39
پس از انتشار خبر حذف کمیته 39 و افزودن کمیته 41 در نشست لویه جرگه کابل در خبرگزاریهای بینالمللی، مردم افغانستان به خصوص فعالان اجتماعی و جوانان فعال در عرصه اینترنت با حرکتهای نمادین اعتراض خود را نسبت به این سنت و باور اعلام کردند.
به گفته این فعالان اجتماعی، لویه جرگه در کابل به دلیل بررسی 2 موضوع مهم، روابط استراتژیک افغانستان و آمریکا و بحث مصالحه با طالبان تشکیل شده بود و این 2 موضوع، به نظر بسیاری از کارشناسان، برای آینده افغانستان سرنوشت ساز بود.
اما در چنین حالتی، افغانستانیها از شرکت کنندگان این لویه جرگه انتظار نداشتند که مسائل مهم را رها و روی تشکیل کمیتهای با عدد 39 بحث کنند.
برخی از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان افغانستان به تفصیل در خصوص این حرکت بحث کرده و سعی در انتقاد نرم با این باور داشتهاند.
فعالان رسانه افغانستان،با ارائه مطالب و راه اندازی بحثهای داغ سعی در چالش کشیدن این موضوع داشتند.
اعتراض در شبکههای اجتماعی
شبکه اطلاع رسانی افغانستان در گزارشی اعلام کرد: برای نخستین بار جوانان افغانستان برنامه وسیع زیر نام مبارزه با خرافات را آغاز کردند و عکسهایی از عدد 39 را در نمایههای فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی گذاشتهاند.
گفته میشود، موجی از اعتراض به خرافات، هم اکنون در شبکههای اجتماعی از جمله فیس بوک در جریان است و دهها نفر از کاربران این شبکهها، تصاویر خود را به رقم 39 تغییر دادهاند تا اعتراض خود را نسبت به گسترش حساسیتها در افغانستان در برابر این عدد نشان بدهند.
پیامهای «39 تنها یک عدد است» در سراسر فیس بوک دیده میشود.
شماری از جوانان افغانستان با آغاز این برنامه ادعا دارند که واکنش نشان دادن به یک عدد، جزئی از خرافات است و دامن زدن به آن جفایی است در حق جامعه نوپای کشور افغانستان نوین محسوب میشود.
سخن آخر
بشر همیشه دارای خرافاتی نسبت به اعداد و روزهای هفته بوده است و بعضی را مبارک و بعضی را نحس و نامیمون نامیده است.
در اکثر جوامع انسانی به خصوص فرهنگهای با قدمت زیاد، از جمله ایران، عدد 13 نحس و نشانه بدشانسی شمرده میشود،
دلیل نحسی عدد 13 را کسی نمیداند و برای این قضیه نظرهای متعددی یافت میشود.
بسیاری از مردم افغانستان نیز عدد 13 را نحس میدانند با این همه کاربرد عدد 13 در ایران رایج است.
داستان عدد 39 در افغانستان، به این دلیل جذابیت دارد که این نخستین باری است که باور خاص مردم یک کشور نسبت به یک عدد مشکلات جدی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به بار آورده است و در بالاترین ردههای تصمیمگیری و در پیش نخبگان سیاسی، چنین با واکنش جدی روبرو میشود.
وزارت کشور افغانستان چندی پیش اعلام کرد عدد «39» یک میلیارد افغانی به دولت افغانستان ضرر رساند.
به گفته این وزارت خودداری افغانها از پذیرفتن پلاکهای شماره 39 برای ماشینهای شخصی، سبب شده که روند توزیع پلاکها متوقف شود.
نگاهی به جایگاه اعداد در زندگی روزمره مردم نقاط مختلف ایران و جهان
اعداد، میراث ماندگار فرهنگ عامه
توجه به اعداد و قائل شدن ویژگیهای غیرکمی برای آنها، سابقه دیرین در زندگی بشری دارد. در بسیاری از فرهنگها همچون فرهنگ بابلی، هندو، فیثاغورثی و... اعداد، اصل و بنیان جهان عینی محسوب گردیده و هماهنگی نهفته در عالم به شمار میروند. در پی این موضوع، بابلیان و فیثاغورثیان همواره سعی داشتند که با فراموشنکردن عددی، آن را نرنجانند. همچنین فیثاغورث و یارانش اعتقاد داشتند که همه نمودهای جهان، چه زمینی و چه آسمانی بازتابی از اعداد هستند. این اعتقاد توسط برخی نو فیثاغورثیان اینچنین بیان شده است که «هر چیز که بتوان آن را شناخت، عدد دارد. زیرا ممکن نیست که بتوان بدون عدد چیزی را درک کرد یا شناخت.» از نظر افلاطون نیز اعداد مظهر هماهنگی عالمند و از نظر ارسطو، عدد منشأ و جوهر همه چیز است. همچنین در فلسفه یونانی، برای اعداد، جنسیت قائل میشوند.
تصویر اعداد، میراث ماندگار فرهنگ عامه
امروزه نیز با جستجو در اکثر جنبههای زندگی بشری، نمونههای بسیاری از این قبیل میتوان یافت که در آن، اعداد علاوه بر ارزش کمی، از جایگاه و ویژگی کیفی و معنوی نیز برخورد میباشند. به طوری که وجه کمی آنها در پس این خصلت، فراموش شده و ویژگی، ارزش و جایگاه متفاوتی به خود گرفته و اعتقاد، رفتار و عملکرد مردم را تحت تاثیر قرار میدهند.
قائلشدن خصلتهایی همچون «مقدس»، «خوشیمن»، «بدیمن»، «نحس» و از این قبیل، عمومیترین و برجستهترین مواردی است که به اعداد نسبت داده میشود. به عبارتی دیگر در حوزه فرهنگ و باور عامه، اعداد به 2 دسته خوشیمن (مقدس) و بدیمن (نحس) تقسیم میشوند که براساس این باور، دسته اول باعث خوششانسی شده و دسته دوم بدشانسی به همراه دارد. مثلا نزد مسیحیان عدد 4 و 7 مقدس و در مقابل عدد 6 منفور شمرده میشود. در پی این موضوع، عدد 666 عدد بدیمنی در میان مسیحیان است و حتی آن را نماد شیطان میدانند. بابلیها و ایرانیها، 60 و مضارب 60 را ترجیح میدادهاند. در آیین مانوی عدد 5 و سپس 7، کمال اهمیت را دارد. در چین «8» عدد شانس مردم است. تا بدانجا که اساس بسیاری از برنامهریزیهای مردم این کشور قرار میگیرد. علاوه بر عدد 8، چینیها به اعداد 6، 7 و 9 هم علاقهمندند و از اعداد 4، 3 و 1 میپرهیزند. همچنین در این کشور و تایوان به دلیل شباهت تلفظ عدد 4 به کلمه «مردن»، نحس و منفور است. از اینرو، در بیشتر هتلها، طبقه یا اتاقی با شماره 4 ساخته نمیشود و حتی در چینش صندلی اتوبوسها نیز صندلی با شماره 4 وجود ندارد یا در بیشتر کشورها نسبت به عدد 13 دیدگاهها و باورهای منفی وجود دارد و آن را عدد نحسی میدانند یا در باور مردم سنندج، عدد 46 بسیار نحس و منفور است. بهطوری که برخی از ساکنان این شهر که پلاک منزلشان46 است اقدام به تعویض آن میکنند و حتی این باور بر قیمت خودرو، سیمکارت و دیگر کالاهایی که دارای شماره 46 است، تاثیر منفی گذاشته است.
در میان این اعداد، 13 فراگیرترین و آشناترین عددی است که در ایران و اکثر کشورهای دیگر نامیمون و نحس شناخته شده و افراد همواره از آن دوری میجویند. مثلا در ایران اگر از برخی کوچه پس کوچههای قدیمی گذر کنیم، هنوز پلاکهای 1+12 را خواهیم دید که ساکنانشان برای در امان ماندن از نحسی عدد 13، آن را جایگزین عدد واقعی پلاک که 13 است، کردهاند و حتی برخی با وحشت از جادوی عدد 13، در هنگام شمارش، با گفتن واژه «زیاده» از آن میگذرند و جالب اینکه هواپیماهای بسیاری از شرکتهای هواپیمایی نیز با توجه به این باور، صندلی ردیف 13 ندارد! و از سوی دیگر، نامبارکی و نحسی این عدد در باور مردم، زمینهساز مراسم سیزده به در گردیده است که در پی این اعتقاد، برای رهایی از شر آن، به دامان طبیعت پناه برده و نحسی 13 را با خوشگذرانی، خوشگویی و خوشخوری به در میکنند تا شاید در تقسیم بلا، فراموش شده و از قلم بیفتند! (هرچند بسیاری با رد این بحث، معتقدند در فرهنگ ایران هیچ روزی نحس نبوده و همه روزها مقدس و مبارک میباشند و پناه بردن به دامن مام طبیعت را مربوط به الهه باران میدانند که روز سیزدهم فروردین به آن متعلق است).
در هم ریختن زمین و آسمان بعد پایان 12 هزار سال و شروع آغازه هزاره 13 در اساطیر ایران، اعتقاد به حضور 13 نفر بر سر سفره آخرین غذاى حضرت عیسى (شام آخر) و مصلوب شدن مسیح در پی خیانت یکى از آنان، گرفتارى حضرت مسیح در روز سیزدهم ماه در مسیحیت و... نمونههای دیگری دال بر این باور است.
تقدس اعداد در میان مردم
در مقابل این اعداد، اعدادی به مانند 7 و 40، از جمله اعدادی هستند که با تصور هالهای از تقدس و تبرک برای آنها، در اکثر جوامع و فرهنگها، از ارج و منزلت خاصی برخوردار هستند. عدد 7 از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده و اغلب در امور ایزدی و نیک به کار میرفته است. وجود عواملی مانند تعداد سیارههای مکشوف جهان باستان و همچنین رنگهای اصلی (زرد، آبی، نارنجی، سرخ، بنفش، سبز و نیلی)، بازگوی رجحان و جنبه ماوراءالطبیعی این عدد گردیده و این امر در فرهنگ مردم ایران مانند بسیاری از فرهنگهای جهان به طور برجستهای نمایان است. طبق نظر ریاضیدانان «عدد 7 که جمع اعداد 3 و 4 است، به سبب شکل هندسی مثلث و مربع که اشکال همگن و کامل به شمار میآیند، نمایانگر کمال و به شکلی نمادین، به مفهوم کثرت و تکامل است.»
اگر چه «سومریان، قدیمیترین قومی هستند که به عدد 7 توجه داشتند» اما در سابقه تمامی جوامع و اقوام این توجه به اشکال مختلف قابل بررسی است. سال 1889 میلادی درخصوص شیوه شمارش در میان قبیلهای از «تورس» مطالبی در کتاب یک جهانگرد آمده که علاوه بر ارائه اطلاعاتی در خصوص شیوه شمردن در آغاز شکلگیری مفهوم عدد، تا حدود زیادی تقدس و برداشت معنایی «بسیار و تکامل» را از عدد 7 تصدیق میکند: «آنها برای شمردن، فقط از 2 واژه «یک» و «دو» استفاده میکردند. مثلا برای عدد 3 میگفتند «دو و یک»، برای 4 «دو و دو»، برای 5 «دو و دو، یک» و برای 6 «دو و دو و دو». ولی برای عددهای بزرگتر از 6 میگفتند «خیلی». بعدها که برای عددهای بزرگتر هم نامی در نظر گرفتند برای عدد «7» از همان واژه قبلی «خیلی» یا «بسیار» استفاده کردند. عدد 7 که سدههای متوالی برای آنها ناشناخته بود، اندکاندک به صورت عددی مقدس درآمد. وقتی که مصریها، بابلیها و دیگر تمدنها توانستند پنج سیاره نزدیکتر به خورشید را بشناسند، با اضافه کردن ماه و خورشید، به عدد 7 رسیدند و این بر تقدس عدد 7 افزود.»
نماد جاودانگی
علاوه بر آن در نزد مصریان،7، نماد زندگانی جاودان و ابدی بوده و به همین دلیل حرف Z که چیزی جز دو 7 نیست، گرامی میدارند، در اندیشههای بودایی، 7، عدد صعود و عروج به بالا و دستیابی به مرکز است. در فرهنگ میترایی، غار میترا 7 در و محراب دارد و روی برخی نقوش برجسته مهرپرستی 7 سرو دیده میشود و درجات تشرف به این آیین، 7 مرحله است. در یونان باستان، اسطورهای با نام 7 خدای، در ذهن مردم نقش بسته است و در اندیشههای فیثاغورثی، 7 عدد کیهانی و شامل 3 آسمان و 4 جهان است. زمین نزد اهل هند 7 طبقه است که آن را سپت تال میگویند و برای هر یک نامی دارد. در ماه عربی 7 روز را نحس میدانند و به کاری مهم دست نمیزنند.
نکته: در حوزه فرهنگ و باور عامه، اعداد به 2 دسته خوشیمن (مقدس) و بدیمن (نحس) تقسیم میشوند که براساس این باور، دسته اول باعث خوششانسی شده و دسته دوم بدشانسی بههمراه دارد
تورات نیز 7 را به عنوان عدد تمام و کامل میداند. در تورات نقل است که «7 نر و ماده را با خود برگیر تا نسلی بر جهان بماند» و به نظر مسیحیان فرقه کاتولیک که 7 عددیست در نهایت تمامیت و کمال، 7 نوع شادی، 7 گناه کبیر و 7 پیمان و غسل مقدس، 7 افتخار در تاریخ مریم عذرا، شعائر هفتگانه و... وجود دارد. 7 معجزه از 33 معجزه را مسیح در انجیل ذکر کرده و در این کتاب، از 7 روح پلید صحبت شده است.
در اسلام و قرآن نیز تقدس و عظمت عدد 7 بحثی عمیق است. «در اندیشههای اسلامی، نخستین عدد کامل، 7 است» قرآن را به روایتی «7 سبعه» نامیدهاند و آن را شامل 7 بخش و 7 موضوع میدانند (وعده، وعید، وعظ، قصص، امر، نهی و ادعیه)، اولین سوره قرآن (سوره الفاتحه) 7 آیه دارد و لقب «سبع المثانی» دارد و با مراجعه به سورههایی همچون بقره، یوسف، بنیاسرائیل، فصل، کهف و... عظمت و ارزش عدد 7 را درمییابیم. «آیات بسیاری در قرآن میتوان یافت که همه نشانگر آفرینش آسمانها، زمین و استواری آنها بر عدد 7 و نشانگر عدم تغییر و تبدیل در آفرینش الهی و دلیلی هم بر تقدس کمال این عدد است: آسمان و زمین در این جهان و بهشت و جهنم در جهان آخرت، 7 طبقه دارد. گناهان اصلی 7 عدد است؛ برای پیروان محمد(ص) آخرین مکان عروج، آسمان هفتم محسوب میشود. علاوه بر اینها، مواردی چون 7 ملک (= فرشته، موکل برآنند)، 7 قبله، 7 بار طواف دور کعبه، قرار گرفتن 7 عضو بدن هنگام سجده نماز، پاک شدن اشیاء ناپاک با 7 بار شستن، 7 عضو اصحاب کهف، 7 نفر قاری قرآن معروف در اسلام، 7 نفر مردان خدا، 7 عنصر صحیح جهت تیمم، 7 مکان ممنوع برای نماز، 7 غسل واجب، 7 عامل باطلکننده وضو، 7 چشمه در بهشت، 7 آتش در جهنم، 7 سال خشکسالی و 7 سال فراوانی به عنوان تعبیر 7 گاو لاغر و 7 گاو چاق در خواب فرعون، 7 قدم پشت میت راه رفتن، 7 مرتبه صلوات، 7 قل هوالله در سنت مسلمانان و... از دیگر نمودهای حضور این عدد در اسلام است و حتی طبق نظری، «7 با نقطه اوج عمر که 63 (9×7) یا (7 ـ 70) باشد ارتباط پیدا میکند. 63 سنی است که پیامبر اسلام در آن سن وفات یافت. ترکمنهای ایران وقتی به سن 63 سالگی میرسند مراسم خاصی برپا میکنند».
و درخصوص دین زرتشت (به عنوان مذهب قبل از اسلام ایرانیان) نیز به عمیقترین و گستردهترین شکل، تقدس عدد 7 وجود دارد. در این آیین و مذهب، آداب و رسوم و اعتقادات فراوانی وجود دارد که نشأت گرفته از همین جایگاه و ارزش است. «آیینهایی مثل «هفتسین» نوروزی که بسیاری 7 سیاره (هفتان) را در امر تقدس این عدد موثر دانسته و گمان بر این دارند که اگر کسی هر 7 را در اختیار داشته باشد، نظر لطف هر 7 سیاره را به خود جلب کرده و خوشبخت میشود» و گروه کثیری نیز آن را نشات گرفته از جایگاه ارزشمند 7 امشاسپند در این آیین میدانند.
در این دین و فرهنگ، باور به 7 امشاسپند و 7 عامل شر (سردیوان)، 7 صفت اهورا مزدا و 7 آتشکده مقدس و 7 ستاره و 7 آسمان (پرده 7 رنگ نیز کنایه از آسمان است)، 7 پایه آسمان، 7 جشن پارسایی، 7 اقلیم، 7 کشور، 7 دریا، 7 کوه، هفتاد و 7 سال عمر زرتشت، 7 شبانهروز بودن وجود زرتشت در خرد اهورا مزدا وجود داشته و 7 سالگی را سن گذر از کودکی میدانند و در سمبل فروهر 7 رمز وجود دارد.
در طالعبینی آریایی، در معرفی این عدد چنین آمده که: «عدد 7، نماد و جوهره از خودگذشتگی، اخلاقمداری، اشراق و شفقت، پاکی، روشنایی، ذات منزه آفریدگار، نیروی آفرینش و جهان هستی و معنویت است. عدد سحرآمیز 7، همگام با تحرکات هستی است و خرد را پیروز میکند و هر کسی طالعش تحت تاثیر عدد 7 باشد آن را خوشیمن میداند...»
آداب و رسوم و اعمال و باورداشتهای بسیاری نیز در بین ایرانیان رواج دارد که ارتباط عمیقی با عدد 7 دارد که مهمترین آن «سفره هفتسین» است که در هالهای از تقدس و رمز و راز، از گذشتههای بسیار، میهمان خوان نوروزی ایرانیان است.
عدد 40 و رازهای ناگشوده
عدد 40 نماد کمالیت و تمامیت است. در تایید این موضوع، در کتاب «آیینهای گذر در ایران» آمده است که: «عدد 40، عدد کمال و مقدس است: به چله نشستن درویشان، ریاضت 40 روزه صوفیان، چهلم فوت (اربعین)، چهلم تولد کودک، چله تابستان و چله زمستان، 40 سالگی (سن کمال فکری انسان) سن انبعاث پیامبر(ص) و اینکه حضرت یونس 40 سال در دل ماهی (نهنگ) بود تا پالوده و پاک از کام او بیرون آمد» و هزاران مورد دیگر نمودهایی از جایگاه این عدد است.
آنا کراسنولسکا (Anna krasnowolska) ، پژوهشگر لهستانی درخصوص وجود دورههای خاص 40 روزه در زندگی افراد مینویسد: «... در آیینهای خانوادگی، چله دوره 40 روزهای است که شخص و موجودیت او با یک وضع مهم و حساس برخورد پیدا میکند. این مواقع عبارتند از: تولد، ازدواج یا مرگ. طی مدت 40 روز بعد از هر یک از این مراحل، شخص و خانوادهاش به طور خاصی آسیبپذیر میشوند و در معرض حمله ارواح شیطانی قرار میگیرند. این به معنای یک دوره اغتشاش و فترت است که بعد از هر انتقال به یک مرحله تازه از زندگی اتفاق میافتد...»
همچنین دانشمندان مسلمان، بویژه آنان که مشرب عرفانی دارند به عدد 40 در زمینه خودسازی با دیده اهمیت مینگرند و برای این عدد در فعلیت یافتن استعدادهای انسان و کامل شدن ملکات اخلاقی و پیمودن درجات معرفت تاثیری ویژه، قائل میشوند.
آمنه حسنزاده / جامجم
اعداد، میراث ماندگار فرهنگ عامه
مجموعه: تاریخ و تمدن
توجه به اعداد و قائل شدن ویژگیهای غیرکمی برای آنها، سابقه دیرین در زندگی بشری دارد. در بسیاری از فرهنگها همچون فرهنگ بابلی، هندو، فیثاغورثی و... اعداد، اصل و بنیان جهان عینی محسوب گردیده و هماهنگی نهفته در عالم به شمار میروند.
در پی این موضوع، بابلیان و فیثاغورثیان همواره سعی داشتند که با فراموشنکردن عددی، آن را نرنجانند. همچنین فیثاغورث و یارانش اعتقاد داشتند که همه نمودهای جهان، چه زمینی و چه آسمانی بازتابی از اعداد هستند. این اعتقاد توسط برخی نو فیثاغورثیان اینچنین بیان شده است که «هر چیز که بتوان آن را شناخت، عدد دارد. زیرا ممکن نیست که بتوان بدون عدد چیزی را درک کرد یا شناخت.»
از نظر افلاطون نیز اعداد مظهر هماهنگی عالمند و از نظر ارسطو، عدد منشأ و جوهر همه چیز است. همچنین در فلسفه یونانی، برای اعداد، جنیست قائل میشوند.
امروزه نیز با جستجو در اکثر جنبههای زندگی بشری، نمونههای بسیاری از این قبیل میتوان یافت که در آن، اعداد علاوه بر ارزش کمی، از جایگاه و ویژگی کیفی و معنوی نیز برخورد میباشند. به طوری که وجه کمی آنها در پس این خصلت، فراموش شده و ویژگی، ارزش و جایگاه متفاوتی به خود گرفته و اعتقاد، رفتار و عملکرد مردم را تحت تاثیر قرار میدهند.
قائلشدن خصلتهایی همچون «مقدس»، «خوشیمن»، «بدیمن»، «نحس» و از این قبیل، عمومیترین و برجستهترین مواردی است که به اعداد نسبت داده میشود. به عبارتی دیگر در حوزه فرهنگ و باور عامه، اعداد به 2 دسته خوشیمن (مقدس) و بدیمن (نحس) تقسیم میشوند که براساس این باور، دسته اول باعث خوششانسی شده و دسته دوم بدشانسی به همراه دارد. مثلا نزد مسیحیان عدد 4 و 7 مقدس و در مقابل عدد 6 منفور شمرده میشود. در پی این موضوع، عدد 666 عدد بدیمنی در میان مسیحیان است و حتی آن را نماد شیطان میدانند. بابلیها و ایرانیها، 60 و مضارب 60 را ترجیح میدادهاند. در آیین مانوی عدد 5 و سپس 7، کمال اهمیت را دارد. در چین «8» عدد شانس مردم است. تا بدانجا که اساس بسیاری از برنامهریزیهای مردم این کشور قرار میگیرد. علاوه بر عدد 8، چینیها به اعداد 6، 7 و 9 هم علاقهمندند و از اعداد 4، 3 و 1 میپرهیزند. همچنین در این کشور و تایوان به دلیل شباهت تلفظ عدد 4 به کلمه «مردن»، نحس و منفور است. از اینرو، در بیشتر هتلها، طبقه یا اتاقی با شماره 4 ساخته نمیشود و حتی در چینش صندلی اتوبوسها نیز، صندلی با شماره 4 وجود ندارد. یا در بیشتر کشورها نسبت به عدد 13 دیدگاهها و باورهای منفی وجود دارد و آن را عدد نحسی میدانند. یا در باور مردم سنندج، عدد 46 بسیار نحس و منفور است. به طوری که برخی از ساکنان این شهر که پلاک منزلشان46 است اقدام به تعویض آن میکنند و حتی این باور بر قیمت خودرو، سیمکارت و دیگر کالاهایی که دارای شماره 46 است، تاثیر منفی گذاشته است.
در میان این اعداد، 13 فراگیرترین و آشناترین عددی است که در ایران و اکثر کشورهای دیگر نامیمون و نحس شناخته شده و افراد همواره از آن دوری میجویند. مثلا در ایران اگر از برخی کوچه پس کوچههای قدیمی گذر کنیم، هنوز پلاکهای 1+12 را خواهیم دید که ساکنانشان برای در امان ماندن از نحسی عدد 13، آن را جایگزین عدد واقعی پلاک که 13 است، کردهاند و حتی برخی با وحشت از جادوی عدد 13، در هنگام شمارش، با گفتن واژه «زیاده» از آن میگذرند و جالب اینکه هواپیماهای بسیاری از شرکتهای هواپیمایی نیز به مانند شرکت هواپیمایی هما، با توجه به این باور، صندلی ردیف 13 ندارد! و از سوی دیگر، نامبارکی و نحسی این عدد در باور مردم، زمینهساز مراسم سیزده به در گردیده است که در پی این اعتقاد، برای رهایی از شر آن، به دامان طبیعت پناه برده و نحسی 13 را با خوشگذرانی، خوشگویی و خوشخوری به در میکنند، تا شاید در تقسیم بلا، فراموش شده و از قلم بیفتند! (هرچند بسیاری با رد این بحث، معتقدند در فرهنگ ایران هیچ روزی نحس نبوده و همه روزها مقدس و مبارک میباشند. و پناه بردن به دامن مام طبیعت را مربوط به الهه باران میدانند که روز سیزدهم فروردین به آن متعلق است).
در هم ریختن زمین و آسمان بعد پایان 12 هزار سال و شروع آغازه هزاره 13 در اساطیر ایران، اعتقاد به حضور 13 نفر بر سر سفره آخرین غذاى حضرت عیسى (شام آخر) و مصلوب شدن مسیح در پی خیانت یکى از آنان، گرفتارى حضرت مسیح در روز سیزدهم ماه در مسیحیت و... نمونههای دیگری دال بر این باور است.
در مقابل این اعداد، اعدادی به مانند 7 و 40، از جمله اعدادی هستند که با تصور هالهای از تقدس و تبرک برای آنها، در اکثر جوامع و فرهنگها، از ارج و منزلت خاصی برخوردار هستند.
عدد 7 از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده و اغلب در امور ایزدی و نیک به کار میرفته است. وجود عواملی مانند تعداد سیارههای مکشوف جهان باستان و همچنین رنگهای اصلی (زرد، آبی، نارنجی، سرخ، بنفش، سبز و نیلی)، بازگوی رجحان و جنبه ماوراءالطبیعی این عدد گردیده و این امر در فرهنگ مردم ایران مانند بسیاری از فرهنگهای جهان به طور برجستهای نمایان است. طبق نظر ریاضیدانان «عدد 7 که جمع اعداد 3 و 4 است، به سبب شکل هندسی مثلث و مربع که اشکال همگن و کامل به شمار میآیند، نمایانگر کمال و به شکلی نمادین، به مفهوم کثرت و تکامل است.»
اگر چه «سومریان، قدیمیترین قومی هستند که به عدد 7 توجه داشتند» اما در سابقه تمامی جوامع و اقوام این توجه به اشکال مختلف قابل بررسی است. در سال 1889 میلادی درخصوص شیوه شمارش در میان قبیلهای از «تورس» مطالبی در کتاب یک جهانگرد آمده که علاوه بر ارائه اطلاعاتی در خصوص شیوه شمردن در آغاز شکلگیری مفهوم عدد، تا حدود زیادی تقدس و برداشت معنایی«بسیار و تکامل» را از عدد 7 تصدیق میکند: «آنها برای شمردن، فقط از 2 واژه «یک» و «دو» استفاده میکردند. مثلا برای عدد 3 میگفتند «دو و یک»، برای 4 «دو و دو»، برای 5 «دو و دو، یک» و برای 6 «دو و دو و دو». ولی برای عددهای بزرگتر از 6 میگفتند «خیلی». بعدها که برای عددهای بزرگتر هم نامی در نظر گرفتند برای عدد «7» از همان واژه قبلی «خیلی» یا «بسیار» استفاده کردند. عدد 7 که سدههای متوالی برای آنها ناشناخته بود، اندکاندک به صورت عددی مقدس درآمد. وقتی که مصریها، بابلیها و دیگر امتها توانستند پنج سیاره نزدیکتر به خورشید را بشناسند، با اضافه کردن ماه و خورشید، به عدد 7 رسیدند و این بر تقدس عدد 7 افزود.»
علاوه بر آن در نزد مصریان،7، نماد زندگانی جاودان و ابدی بوده و به همین دلیل حرف Z که چیزی جز دو 7 نیست، گرامی میدارند، در اندیشههای بودایی، 7، عدد صعود و عروج به بالا و دستیابی به مرکز است. در فرهنگ میترایی، غار میترا 7 در و محراب دارد و روی برخی نقوش برجسته مهرپرستی 7 سرو دیده میشود و درجات تشرف به این آیین، 7 مرحله است. در یونان باستان، اسطورهای با نام 7 خدای، در ذهن مردم نقش بسته است و در اندیشههای فیثاغورسی، 7 عدد کیهانی و شامل 3 آسمان و 4 جهان است. زمین نزد اهل هند 7 طبقه است که آن را سپت تال میگویند و برای هر یک نامی دارد. در ماه عربی 7 روز را نحس میدانند و به کاری مهم دست نمیزنند.
تورات نیز 7 را به عنوان عدد تمام و کامل میداند. در تورات نقل است که «7 نر و ماده را با خود برگیر تا نسلی بر جهان بماند» و به نظر مسیحیان فرقه کاتولیک که هفت عددیست در نهایت تمامیت و کمال، 7 نوع شادی، 7 گناه کبیر و 7 پیمان و غسل مقدس، 7 افتخار در تاریخ مریم عذرا، شعائر هفتگانه و... وجود دارد. 7 معجزه از 33 معجزه را مسیح در انجیل ذکر کرده و در این کتاب، از 7 روح پلید صحبت شده است.
در اسلام و قرآن نیز تقدس و عظمت عدد 7 بحثی عمیق است. «در اندیشههای اسلامی، نخستین عدد کامل، 7 است» قرآن را به روایتی «7 سبعه» نامیدهاند و آن را شامل 7 بخش و 7 موضوع میدانند (وعد، وعید، وعظ، قصص، امر، نهی و ادعیه)، اولین سوره قرآن (سوره الفاتحه) 7 آیه دارد و لقب «سبع المثانی» دارد و با مراجعه به سورههایی همچون بقره، یوسف، بنیاسرائیل، فصل، کهف و... عظمت و ارزش عدد 7 را درمییابیم. «آیات بسیاری در قرآن میتوان یافت که همه نشانگر آفرینش آسمانها، زمین و استواری آنها بر عدد 7 و نشانگر عدم تغییر و تبدیل در آفرینش الهی و دلیلی هم بر تقدس کمال این عدد است: آسمان و زمین در این جهان و بهشت و جهنم در جهان آخرت، 7 طبقه دارد. گناهان اصلی 7 عدد است؛ برای پیروان محمد(ص) آخرین مکان عروج، آسمان هفتم محسوب میشود. علاوه بر اینها، مواردی چون 7 ملک (= فرشته، موکل برآنند)، 7 قبله، 7 بار طواف دور کعبه، قرار گرفتن 7 عضو بدن هنگام سجده نماز، پاک شدن اشیاء ناپاک با 7 بار شستن، 7 عضو اصحاب کهف، 7 نفر قاری قرآن معروف در اسلام، 7 نفر مردان خدا، 7 عنصر صحیح جهت تیمم، 7 مکان ممنوع برای نماز، 7 غسل واجب، 7 عامل باطلکننده وضو، 7 چشمه در بهشت، 7 آتش در جهنم، 7 سال خشکسالی و 7 سال فراوانی به عنوان تعبیر 7 گاو لاغر و 7 گاو چاق در خواب فرعون، 7 قدم پشت میت راه رفتن، 7 مرتبه صلوات، 7 قل هوالله در سنت مسلمانان و... از دیگر نمودهای حضور این عدد در اسلام میباشد و حتی طبق نظری، «7 با نقطه اوج عمر که 63 (9×7) یا (7 ـ 70) باشد ارتباط پیدا میکند. 63 سنی است که پیامبر اسلام در آن سن وفات یافت. ترکمنهای ایران وقتی به سن 63 سالگی میرسند مراسم خاصی برپا میکنند».
و درخصوص دین زرتشت (به عنوان مذهب قبل از اسلام ایرانیان) نیز به عمیقترین و گستردهترین شکل، تقدس عدد 7 وجود دارد. در این آیین و مذهب، آداب و رسوم و اعتقادات فراوانی وجود دارد که نشأت گرفته از همین جایگاه و ارزش است. «آیینهایی مثل «7 سین» نوروزی که بسیاری 7 سیاره (7ان) را در امر تقدس این عدد موثر دانسته و گمان بر این دارند که اگر کسی هر7 را در اختیار داشته باشد، نظر لطف هر 7 سیاره را به خود جلب کرده و خوشبخت میشود» و گروه کثیری نیز آن را نشات گرفته از جایگاه ارزشمند 7 امشاسپند در این آیین میدانند.
در این دین و فرهنگ، باور به 7 امشاسپند و 7 عامل شر (سردیوان)، 7 صفت اهورا مزدا و 7 آتشکده مقدس و 7 ستاره و 7 آسمان (پرده 7 رنگ نیز کنایه از آسمان است)، 7 پایه آسمان، 7 جشن پارسایی، 7 اقلیم، 7 کشور، 7 دریا، 7 کوه، هفتاد و 7 سال عمر زرتشت، 7 شبانهروز بودن وجود زرتشت در خرد اهورا مزدا وجود داشته و 7 سالگی را سن گذر از کودکی میدانند. و در سمبل فروهر 7 رمز وجود دارد.
در طالعبینی آریایی، در معرفی این عدد چنین آمده که: «عدد 7، نماد و جوهره از خودگذشتگی، اخلاقمداری، اشراق و شفقت، پاکی، روشنایی، ذات منزه آفریدگار، نیروی آفرینش و جهان هستی و معنویت است. عدد سحرآمیز 7، همگام با تحرکات هستی است و خرد را پیروز میکند. و هر کسی طالعش تحت تاثیر عدد 7 باشد آن را خوشیمن میداند...»
با تورق تاریخ اساطیر نیز به موارد بسیاری از تجلی این عدد برمیخوریم. در تاریخ اساطیر ایران میخوانیم که مشیه و مشیانه (به عنوان نخستین زوج آدمی)، 7 جفت فرزند به دنیا میآورند و برای ادامه نسل بشر هر کدام روانه یکی از 7 کشور میشوند، هفتمین آفریده مقدس و نیک هرمزد، آتش است که درخشش او از روشنی بیکران هرمزد است یا در داستان مسافرت ایشتر (الهه آفرینندگی و باروری) به زیرزمین، روایت است که این الهه برای رسیدن به زیرزمین از 7 دروازه عبور نمود و موارد دیگر: «هفتگونه خط دبیری که اهریمن پنهان کرد ولی تهمورث آشکار ساخت» ( صفیزاده، 1383: 167)، بنا نهادن 7 کاخ در بالای کوه البرز توسط کیکاوس پس از یافتن فرمانروایی مطلق بر 7 کشور و تمامی دیوان و آدمیان، کشتهشدن زرتشت در سن هفتاد سالگی (مشتق عدد 7)، 7 گنج و عجایب هفتگانه بارگاه خسرو وپرویز که در هالهای از اسطوره است.
در ادبیات ایران (مکتوب و شفاهی) نیز این مساله قابل تعمق است. اکثر شاعران و نویسندگان به آن توجه خاصی نشان دادهاند، تا بدانجا که در همه افسانهها، قصهها و دیوان اشعار به این عدد برمیخوریم. شاعرانی چون فردوسی با «7خوان رستم»، «7 خوان سهراب»، «7 پهلوان» و داستان «هفتواد»، نظام گنجوی با «7 پیکر»، امین احمد رازی، با «7 اقلیم»، جامی با «7 اورنگ»، هاتفی خرجردی با «7 منظر»، محتشم کاشانی با «7 بند»، عطار نیشابوری با «مراحل 7گانه سیر و سلوک» و «7 شهر عشق» (7 شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچهایم)، جامی با «7 مثنوی»، فردوسی «با 7 کتاب شاهنامه»، خواجه عبدالهانصاری با «7 حصار»، دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی با «آسیاب 7 سنگ»، «کوچه 7 پیچ»، «اژدهای 7 سر»، «زیر این 7 آسمان»، «سنگ 7 قلم»، «نای 7 بند» و...
علاوه بر آن در امثال و کنایات عامیانه نیز به وفور «7» جلوهگر است. که اکثر به معنی کثرت و فراوانی است: «7 قلم آرایش» (= «هر 7 کرده»، «7 ونه»، «7 رنگ»)، کنایه از «آرایش بسیار و فراوان»، «فلانی 7 جان دارد»، «7 کفن پوساندن»، «7 بار گز کن یک بار پارچه کن»، «گربه 7 بار جای بچههایش را عوض میکند، «7 کوه در میان»، «7 دریا سبو نمیدارد»، «کار 7 ملا کردن»، «7 پادشاه را خواب دیدن»، «7 قرآن در میان»، «7 درویش بر گلیمی بخسبند ولی دو پادشاه در اقلیمی نگنجند»، «7 بخت یا 7 بختان»، «7 خانه به یک دیگ محتاج شدن»، «7 پشت»، «7 کچلان» (کنایه از عائلهمندی) و... نمونههایی از این مقوله است در آنها 7 معنای فراتر از رقم «7» گرفته و به مفهوم بسیار و کمال نمود مییابد و این نظر که سفره «7 سین» در ابتدا «7 چین» بوده است، نیز برگرفته از همین برداشت معنایی و به معنی «بسیار بچین» است.
آداب و رسوم و اعمال و باورداشتهای بسیاری نیز در بین ایرانیان رواج دارد که ارتباط عمیقی با عدد 7 دارد که مهمترین آن «سفره هفتسین» است که در هالهای از تقدس و رمز و راز، از گذشتههای بسیار، میهمان خوان نوروزی ایرانیان است.
عدد 40: نماد کمالیت و تمامیت است. در تایید این موضوع، در کتاب «آیینهای گذر در ایران» آمده است که: «عدد 40، عدد کمال و مقدس است: به چله نشستن درویشان، ریاضت 40 روزه صوفیان، چهلم فوت (اربعین)، چهلم تولد کودک، چله تابستان و چله زمستان، 40 سالگی (سن کمال فکری انسان) سن انبعاث پیامبر(ص) و اینکه حضرت یونس، 40 سال در دل ماهی ( نهنگ) بود تا پالوده و پاک از کام او بیرون آمد» و هزاران مورد دیگر نمودهایی از جایگاه این عدد است.
آنا کراسنولسکا (Anna krasnowolska) ، پژوهشگر لهستانی درخصوص وجود دورههای خاص 40 روزه در زندگی افراد مینویسد: «... در آیینهای خانوادگی، چله دوره 40 روزهای است که شخص و موجودیت او با یک وضع مهم و حساس برخورد پیدا میکند. این مواقع عبارتند از: تولد، ازدواج یا مرگ. طی مدت 40 روز بعد از هر یک از این مراحل، شخص و خانوادهاش به طور خاصی آسیبپذیر میشوند و در معرض حمله ارواح شیطانی قرار میگیرند. این به معنای یک دوره اغتشاش و فترت است که بعد از هر انتقال به یک مرحله تازه از زندگی اتفاق میافتد...»
همچنین دانشمندان مسلمان، بویژه آنان که مشرب عرفانی دارند؛ به عدد 40 در زمینه خودسازی با دیده اهمیت مینگرند و برای این عدد در فعلیت یافتن استعدادهای انسان و کامل شدن ملکات اخلاقی و پیمودن درجات معرفت تاثیری ویژه، قائل میشوند.
عدد 40 در قرآن، روایات اسلامی سمبل آغازین تکامل و کمال، جلوه پختگی است: میقات 40 روزه موسی (ع)، مبعوثی پیامبر در 40 سالگی، اتمام خلقت آدم بعد از 40 صباح، انقطاع وحی بر پیامبر به مدت 40 روز، توقف 40 روز آدم بر کوه صفا و سجده برای خدا، 40 ذرع بودن حریم مسجد. گریه 40 روز آدم(ع) در فراق بهشت، محکوم شدن قوم بنیاسرائیل به 40 سال سرگردانی در پی کفران نعمت و پرستش گوساله، برگزاری مراسم چهلم برای مرده در پی قطع علاقه روح با بدن در چهلمین روز وفات و... نمونههایی از اسرار عدد 40 است.
منبع:جام جم
- ۹۸/۱۰/۰۴
خیلی خیلی معلومات خوب و مفصل بود.
بیشتر شان را نمیدانستم.