معرفی اجمالی ولایت دایکندی
ولایت تازه تاسیس دایکندی در قلب افغانستان موقعیت دارد. این ولایت دور افتاده و کوهستانی با ولایت های بامیان (در شمال), غزنی و ارزگان...
(در شرق و جنوب شرق), هلمند و ارزگان (در جنوب و جنوب غرب) و غور (در غرب و شمال غرب) مرز مشترک دارد.
ولایت دایکندی قبلا در قالب چهار ولسوالی بزرگ دایکندی, شهرستان , کجران و گیزاب جزئی از ولایت تاریخی ارزگان بوده که به اساس فرمان شماره 14 مورخ 3 ثور 1383 مقام عالی ریاست دولت انتقالی اسلامی افغانستان از پیکره ارزگان جدا و به عنوان یک ولایت مستقل معرفی شد.
این ولایت در آغاز 9 واحد اداری را شامل می شد که نیلی بحیث مرکز و ولسوالی های :1. اشترلی2.سنگتخت و بندر3.خدیر, 4. کجران, 5. کیتی, 6. گیزاب,7. شهرستان و 8. میرامور را شامل می شد. بعدا بنا به شرایط حاکم در محیط به اساس حکم شماره 406 مورخ 4/2/1385 مقام ریاست جمهوری اسلامی افغانستان امور امنیتی و پس از مدتی به اساس حکم 828 مورخ 7/3/1385 امور اداری و لوجستیکی ولسوالی گیزاب بطور موقت به ولایت ارزگان محول شد که تاکنون این فرمان به قوت خود باقی است و در حال حاضر مرکز نیلی و هفت ولسوالی دیگر که در فوق ذکر است واحدهای اداری این ولاء را تشکیل می دهد.
ولایت دایکندی ساحه عمدتا کوهستانی و صعب العبور بوده که مساحت آن 17501 کیلومتر مربع می باشد. این ولایت دارای آب وهوای متفاوت میباشد طوریکه بعضی مناطق دارای آب و هوای سرد و زمستانی طولانی و بعضی مناطق دارای آب و هوای معتدل با زمستان های کوتاه می باشد. زندگی ساکنین این ولاء همچنان ابتدائی و عمدتا متکی به زراعت, باغداری و مالداری می باشد. تاکنون در زیربنای زندگی مردم کدام تغییر بنیادی رونما نگردیده و زنده گی مردم به مشکل سپری می گردد. اما مردمان قانونمند و همکار نزدیک دولت و خوش بین به حضور جامعه جهانی در مقطع کنونی بوده و به همین دلیل در طول دوران نظام نوین حتی یکبار علیه دولت قانونی و نیروهای بین المللی دست به خشونت و قانون شکنی نزده و همواره در عرصه های گوناگون از داعیه دولت جمهوری اسلامی افغانستان حمایت نموده اند, طوریکه بعد از گذشت یکدهه حتی یک گروپ مسلح مخالف دولت در این ولاء ثبت ارگانهای امنیتی کشور نبوده ولی بگونه دوامدار از تحرکات مخالفین از سرحدات ولسوالی های ولایات همجوار چون باغران ولایت هلمند, چارچینه ولایت ارزگان, اجرستان و دایه ولایت غزنی و پسابند ولایت غور متضرر شده و تحت فشار قرار گرفته اند و در مسیر راه کابل در دره جلریز و غوربند آسیب دیده و این چالش همچنان ادامه دارد. از جانب دیگر وجود امنیت کامل در دایکندی به انکشاف و بهبود در زندگی مردم کمک لازم را نداشته است.
چنانچه با صراحت می توان به این نکته اشاره نمود که به استثناء پروژه های محدود اعمار چند تعمیر اداری و برنامه همبستگی ملی, در سائر سکتورهای بنیادی جزئی ترین اقدام موثر صورت نگرفته است. اماسکتور معارف علیرغم مشکلات عدیده فرا روی خود توانسته به همت اولیای شاگردان در یکدهه گذشته از درخشندگی قابل قبول بهره مند باشد، اما در عرصه انکشاف فروغ چندانی نداشته است , بگونه مثال از 373 باب مکتب در سطوح مختلف، کمتر از 100 باب مکتب تعمیر دارد که اغلبا از طریق بودجه برنامه همبستگی ملی و به صورت غیر معیاری اعمار گردیده است و شاگردان معارف که آمارشان به (163000) نفر می رسد همچنان از نبود معلم مسلکی, تعمیر و تجهیزات مورد ضروت، رنج می برند. در عرصه توسعه زیربنائی حتی یک کیلومتر سرک معیاری, یک گروپ برق, یک دکان به عنوان شهر معیاری, یک عراده تراکتور در بخش زراعت وجود ندارد و همچنین فقدان شفاخانه ولایتی و کلینیک های استندرد و میدان هوایی که بتواند مشکلات ابتدائیه مردم و رهبری ولایت را رفع کند ، از دغدغه های آزار دهنده میباشد.
البته لازم به یاد آوری می دانیم که این عقب ماندگی نتیجه کم توجهی وزارتهای سکتوری و بخصوص جامعه جهانی است که مردم دایکندی در برابر همکاری های دوامدار و بی شائبه خود ، با آن مواجه است.
دایکندی در تاریخ
در ابتدا لازم است که با کلمه و یا واژه "دایکندی" آشنا شویم. دایکندی متشکل از دو جزء دای و کندی است؛ دای به شکل داهیو(Dahyo) در اوستا به معنای کشور و سرزمین و به همین معنا به گونه داسیو(Dasyu) در سانسکریت آمده است. مردمان آن آریایی نژاد و کوچی بوده اند و نیز در کتیبه داریوش اول که از کانال سوییز کشف شده است داهیو(Dahyo) به معنای اقلیم، سرزمین و ولایت به کار رفته است. به قول هم یوئه چی ها (کوشاینان بزرگ) در حدود سده اول قبل از میلاد جنوب جیحون را بنام "داهیه" تصرف کردند بنا بر این مرزهای جنوب ولایت آنها "داهیه" نامیده شده است .
بر اساس نظر برخی از دانشمندان به ویژه بیلو محقق انگلیسی، کلمات دای یا داهی نام قبیله ای بوده است که در آغاز سال های میلادی با سکاهای ماوراء النهر به جنوب آمو دریا آمده اند. هم چنین گریستن سن در جای دیگر گفته است: به هرحال داهیه ، داهی ، دای و تای را در فرهنگ ادبیات اکثر مردمان می توان یافت این واژه هم معنای ناحیه بزرگ اقلیم، قوم، قبیله، مردم و هم به مفهوم تنها "بزرگ، به کار برده شده است. در ترکیب بحیث پیشایند به مفهوم نسبت یا صفت یا دای کلو( شهر+ بزرگ) = موصوف + صفت نیز به کار برده شده است.
دای کلو (بزرگ + شهر) = صفت + موصوف همین واژه های دای، دی ، تای به صورت پیشایند یا پسایند گاهی جدا در نام های اشخاص اقوام ترک و مغل در تاریخ سری مغولان، جامع التواریخ ، جهان گشا، ذبده التواریخ و بیهقی به وفور دیده می شود. به حیث نمونه دای چربی و چربی از القاب نجابت و افتخار چیتایی، سرتاقتای، چقیرتای، ماقوتای، جورجاتای، تای تیمور(تیمور به معنای آهن) قوریلتای (جرگه بزرگ) طولا دای، چقتای، چوچمتای، قلختای آمده است. که امروزه در لهجه هزارگی دی به معنای زیاد است و بسته یکجای و خرمن را میرساند. مثلا دی کاه (خره یا خرمن کاه)، دی خاشه (خره هیزم)، دی گندم (خره یا خرمن گندم) و دی کدو (دی کردن به معنای انباشتن).
رشید الدین صاحب جوامع التواریخ کاربرد واژه "دای" یا "دی" در اسمای امکنه را به حیث پیشایند و پسایند تصریح کرده است. چنانچه گویند: "قوبلای قا" در"1214- 1297" میلادی در کنار خان بالیغ شهری بنا کرد بنام دای دو مردم ننکیاس در چین بت خانه خاص خان را "دایمیاو" می گفتند و نیز در نواحی چین شهری بود به نام دای کیو یعنی کشور بزرگ.
با توجه به مطالب فوق کلمه دایکندی به معنای ناحیه یا قبیله کندی است. البته جزء دوم یعنی کندی به معنای عظیم ، بی ترس و بیم افاده شده است این موضوع را حاج زین العابدین شیروانی در دبستان السیاحه به نقل از جامع التواریخ نیز ارائه کرده است هم چنین در برهان قاطع ص939 کند و کندا به ضم اول گذشته از معانی مختلف به مفهوم شجاع و دلیر هم آمده است. بدین گونه دایکندی متشکل است از دای به معنای قبیله یا سرزمین و کندی به معنای شجاعت و دل آوری و مجموعاً معنای آن قبیله دلاوران یا سرزمین دلیران می باشد که هم ردیف این کلمات در دیگر نقاط هزاره رفته به طور جات نیز بکاربرده شده است. به عنوان مثال دای چوپو (دای چوپان) یا ناحیه چوپان و یا قبیله چوپان. دای دهقان، دای میرداد، دای فولاد، دای زنگی و غیره . . .
واحدهای اداری دایکندی
اینک جهت معرفی واحد اداری به خصوصیات و موقعیت آن طور فشرده اشاره می گردد:
1- ولسوالی خدیر
ولسوالی خدیر در سابق با همین نام مرکز ولسوالی دایکندی قدیم و یکی از بزرگ ترین ولسوالی های ولایت ارزگان بوده است. این ولسوالی پس از تاسیس ولایت دایکندی به ولسوالی های خدیر، سنگتخت- بندرو اشترلی تقسیم شده است.
این ولسوالی هم اکنون به مر کزیت خدیر دارای 294 قریه، 1920 کیلومتر مربع مساحت و دارای 83400 نفر نفوس است. ولسوالی خدیر که به لحاظ جغرافیایی با ولایاتی چون غور و هلمند هم مرز است، دارای آب و هوای نیمه معتدل و سرحدات مشترک با ولایات غور و هلمند می باشد.
2- ولسوالی اشترلی
ولسوالی اشتر لی به مر کزیت قوچنقی دارای 343 قریه 1890 کیلو متر مربع مساحت و به تعداد 88340 نفر نفوس بوده و دارای آب و هوای نیمه معتدل و دارای مرز مشترک با ولایات بامیان و غور است.
3-ولسوالی سنگتخت بندر
ولسوالی سنگ تخت-بندر، به مر کزیت دهن "سیلبیتو" ی بندر که دارای 290 قریه 1095 کیلومتر مربع مساحت و به تعداد 78900 نفر نفوس می باشد، این ولسوالی دارای آب و هوای سرد و دارای سرحدات مشترک با ولایت غور می باشد.
4-ولسوالی شهرستان
این ولسوالی به مرکزیت القان دارای 290 قریه و دارای 4653 کیلومتر مبع مساحت و به تعداد 72450 نفر نفوس دارای آب و هوای نیمه معتدل و سرحدات مشترک با ولایت ارزگان و غزنی می باشد.
5-ولسوالی میرامور
این ولسوالی به مر کزیت ”تگاب ”دارای 326 قریه و دارای 1921 کیلومتر مربع مساحت و به تعداد 88400 نفر نفوس می باشد که دارای آب و هوای نیمه معتدل و مرزهای مشترک با ولایت غزنی و بامیان می باشد.
6-ولسوالی کجران
این ولسوالی به مر کزیت کجران دارای 326 قریه و دارای 1610 کیلومتر مربع مساحت و به تعداد 73800 نفر نفوس می باشد، این ولسوالی دارای آب و هوای گرم سیر و سرحدات مشترک با ولایات هلمند و ارزگان می باشد.
7-ولسوالی کیتی
این ولسوالی به مر کزیت ” امروتک“، 196 قریه و دارای 1610 کیلومتر مربع مساحت و به تعداد 64900 نفر نفوس می باشد این ولسوالی دارای آب و هوای گرم سیر و سرحدات مشترک با ولایت ارزگان و هلمند می باشد.
8-ولسوالی گیزاب
این ولسوالی به مر کزیت "چونی" دارای 126 قریه و4240 کیلومتر مربع مساحت و دارای 78450 نفر نفوس است. این ولسوالی هم چنین دارای آب و هوای گرم و دارای سرحدات طولانی با ولایت ارزگان می باشد.
گرچه ولسوالی گیزاب در ساختار اداری ولایت دایکندی قرار دارد ولی در سال 1385 اداره این ولسوالی طی یک فرمان ویژه از سوی رییس جمهوری به ولایت ارزگان سپرده شد و تا کنون نیز از سوی ارزگان اداره می شود. البته در سال های اخیر تلاش هایی از سوی برخی مردم این ولسوالی صورت گرفته است که این ولسوالی به دو واحد اداری مستقل تفکیک گردد که یکی از آن ها به ولایت ارزگان و دیگری به ولایت دایکندی ملحق گردد ولی تا کنون این امر نهایی نشده است. تفکیک ولسوالی گیزاب به دو ولسوالی می تواند به بسیاری از محرومیت ها در این ولسوالی خاتمه داده و به اداره آن سهولت بخشد.
مجموع نفوس ولایت دایکندی
هنوز سرشماری دقیقی از تعداد نفوس در ولایت دایکندی صورت نگرفته است ولی بر اساس آخرین سروی اقتصادی، اجتماعی و دیموگرافی احصاییه مرکزی در سال 1391 که هنوز تایید نشده ساکنان این ولایت نزدیک به 700هزار نفر تخمین زده شده است.
وضعیت دایکندی به لحاظ توسعه
ولایت دایکندی به لحاظ توسعه و انکشاف در بخش های مختلف متفاوت بوده است. به طور کلی آن چه مربوط به انکشاف می توان برشمرد, صرفا تطبیق پروژه های کوچک همبستگی ملی و اعمار تعمیر برخی ادارات دولتی می باشد. اما توسعه در عرصه معارف صرفا به حمایت مردم تعلق داشته , سهم دولت و جامعه جهانی در درخشندگی معارف بسیار کمرنگ و محدود بوده است.
اول: سکتور امنیت:
امنیت یکی از شاخص های اصلی ولایت دایکندی است. این ولایت گرچه با چهار ولایت نا امن هلمند، ارزگان، غزنی و غور سرحدات طولانی و مشترک دارد ولی تا کنون مردم و اداره محلی ولایت دایکندی اجازه هیچگونه فعالیتی را برای نیروهای مخالف دولت و تروریسم بین المللی نداده است. با وجود امنیت کاملی در ولایت دایکندی هنوز برخی مشکلات و چالش های اساسی در این ولاء وجود دارد.
چالش های امنیتی:
1.تهدیدات امنیتی در داخل ولایت
گر چه طی سالیان گذشته مشکلات امنیتی در قلمرو ولایت دایکندی به دلیل حضور گروپ های مسلح غیر قانونی در چند ولسوالی وجود داشت ، ولی خوش بختانه از ماه جوزای سال 1392 بر اساس تلاش های بی وقفه اداره محلی و همکاری علما، متنفذین، احزاب سیاسی و سایر نهادهای مدنی این مشکل هم اکنون تا حدودی رفع گردیده و تقریبا بخش زیادی از افراد مسلح غیر قانونی به پروسه صلح پیوسته و مصالحه همگانی در سطح ولسوالی ها و قریه جات صورت گرفته است. این پروسه در ولسوالی های خدیر، اشترلی، سنگتخت بندر به درستی انجام یافته است که می توان گفت هم اکنون کدام چالش و تهدیدی در زمینه وجود ندارد. اما چالش های امنیتی ما علاوه بر موارد ذکر شده در مقدمه این متن, موضوع استقرار کندک اردوی ملی دایکندی ، در ولایت ارزگان, نبود وسائط نقلیه پولیس که در حال حاضر 80% وسائط نقلیه پولیس دایکندی غیر فعال است. نبود سلاح دوربرد در ولسوالی کجران, نبود ورکشاپ ترمیم وسائط, ارتباط کاری با زون جنوب غرب در حالیکه ارتباط کاری با زون مرکز سهولت های بیشتر ایجاد می تواند. پرداخت معاش پرسونل پولیس ملی و محلی در ولسوالی کجران بر معیار ولسوالی های دارای تهدید پائین می باشد ، درمجموع با مهارشدن تحرکات گروپهای رقیب در ولسوالیهای خدیر، اشترلی وبندروسنگتخت ونیز اکمالات سرحدات کجران دراین اواخر وضعیت امنیتی طور محسوس رو به بهبود است .
دوم: سکتور حکومتداری, حاکمیت قانون و حقوق بشر
ولایت دایکندی در بخش حکومتداری، حاکمیت قانون و حقوق بشر توانسته است گام های اساسی را بر دارد. ولایت دایکندی یکی از ولایاتی است که تا کنون انتخابات های گذشته به طور شفاف و سالم در آن برگزار شده و مشکلی تبارز نکرده ، هم اکنون که در آستانه انتخابات سال آینده قرار داریم همه چیز برای برگزاری یک انتخابات خوب مهیا است. گرچه شرایط زمانی با توجه به وضعیت جغرافیائی اینولا زمینه حضور مردم به پای صندوقهای رأی را محدود خواهد ساخت . درحال حاضر اعتماد عمیقی که بین بخش های مختلف جامعه و حاکمیت محلی به و جود آمده است که خود نشانه ای روشن از حکومتداری خوب است. روند دموکراتیک و نقدهای آزادانه شهروندان از حکومت محلی و مقامات آن هم چنین نشانه پیشرفت در بخش حکومتداری است. اما نباید فراموش کرد که تمام این شاخص ها تحت تاثیر نگاه قانون پذیری و نظم دوستی مردم ولایت دایکندی و تلاش جدی و مضاعف اداره محلی صورت گرفته است که اگر این حمایت وجود نداشته باشد به راحتی آسیب پذیر است. به طور کلی علی رغم وضعیت رضایت بخش سکتور حکومت داری، حاکمیت قانون و حقوق بشر در ولایت دایکندی، این بخش مشکلاتی نیز دارد که به عمده ترین آن ها اشاره می شود:
مشکلات و چالش ها در بخش سکتور حکومتداری، حاکمیت قانون و حقوق بشر
•جوان بودن اداره محلی می تواند یکی از چالش های نه چندان نگران کننده سکتور حکومتداری برشمرده شود.
•پائین بودن سطح ظرفیت کدری اداره.
•عدم تطبیق پلان های ارتقای ظرفیت برای کارمندان اداره محلی از سوی وزارت خانه ها و ادارات مرکزی.
•عدم پاسخگویی مناسب به مردم به دلیل نبود امکانات لازم ، فقدان صلاحیت ها و اختیارات اداره محلی.
•کارشکنی وفرصت طلبی تعداد محدود افراد دولتی وغیر دولتی وتلاش آنان برای دوام سوء استفاده از صلاحیت وظیفوی ودامن زدن به اختلافات ذات البینی .
سوم: سکتور معارف
بخش دیگری که ولایت دایکندی را با سایر ولایات کشور، متمایز می سازد، سکتور معارف است. در مجموع ولایت دایکندی در بخش معارف به خصوص به لحاظ کمی رشد قابل ملاحظه ای داشته است. آمار زیر تنها بخشی از رشد سکتور معارف در ولایت دایکندی است که به دلیل علاقمندی شدید مردم به وجود آمده است:
•درتمام ساحات ولایت 373 مکتب ابتدائیه ، متوسطه و لیسه موجود است که در این مکاتب در حدود 163 هزار متعلم تحت آموزش قرار دارند.
•دارالعلوم در مرکز ولایت یک باب.
•تربیه معلم هفت باب.
•مدارس دینی که تقریبا در تمام ولسوالی های ولایت فعال هستند.
•لیسه مسلکی زراعت دو باب.
•انستیتوت زراعت یک باب.
•انستیتوت اداره و منجمنت یک باب.
•موسسه تحصیلات عالی ناصر خسرو تنها نهاد تحصیلی خصوصی است که در بخش های حقوق و علوم سیاسی، اقتصاد و مدیریت، تعلیم و تربیه و انجینری در زمینه تحصیلات عالی فعالیت می کند.
•انستیتوت خصوصی علوم صحی باران در بخش های ( نرسنگ، قابلگی و فارمسی) فعالیت می کند.
•لیسه خصوصی دیانت یک باب.
•بخش معارف، توانسته گام های بلندی را بردارد، به گونه ای که اینک در حدود 185 هزار متعلم، به شمول مکاتب سواد حیاتی، در مقاطع مختلف مشغول آموزش هستند. این آمار نشان می دهد که درحدود یک سوم جمعیت دایکندی مشغول تحصیل هستند. به عبارت دیگر می توان این ولایت محروم را امروزه یکی از ولایات فرهنگی کشور قلمداد کرد. اگر بخواهیم وضعیت معارف در دایکندی را به درستی توصیف کنیم، می توان گفت که یک خیزش فرهنگی در سرزمین محروم دایکندی به راه افتاده است.
چالش ها و مشکلات در سکتور معارف
•فقدان تعمیر اساسی و استندرد در 70فیصد مکاتب ولایت.
•نبود معلمین مسلکی تقریبا در تمام بخش های ولایت.
•نبود وسایل آموزشی از جمله کتاب در بسیاری از مکاتب ولایت.
•نبود وسایل کمک آموزشی و تجهیزات آموزشی در تمام مکاتب.
•فقر شدید خانواده ها که به شدت در سطح آموزش فرزندان تاثیر منفی می گذارد.
•فقدان برنامه های ارتقای ظرفیت و نبود یا کمبود بورس های تحصیلی برای معلمین و مامورین معارف.
•فقدان لابراتوارها و کتابخانه ها
چهارم: سکتور زیربنا و منابع طبیعی و چالش های موجود
شاید یکی از فقیر ترین و عقب مانده ترین بخش های انکشافی، بخش زیربنا و منابع طبیعی در ولایت دایکندی باشد. به لحاظ زیربنایی و منابع طبیعی علی رغم ظرفیت ها و پتانسیل های موجود شاید بتوان گفت که تقریبا هیچ کاری صورت نگرفته است زیرا :
•هنوز در ولایت دایکندی حتی یک متر سرک معیاری و قیر شده نداریم،
•گرچه مردم توانسته اند تمام نقاط ولایت را از طریق سرک های ابتدایی با همدیگر وصل کنند ولی سرک های موجود در پایین ترین سطح قرار داشته و هر روزه تعدادی از هموطنان ما قربانی سرک های غیر معیاری می گردند.
•هنوز تقریبا هیچ کاری در زمینه اشتغال زایی مردم از طریق منابع موجود و روستایی نشده است،
•هنوز بیش از 70فیصد مکاتب ما تعمیر ندارند،
•هنوز حتی یک لامپی که از برق دایمی روشن باشد نداریم،
•هنوز یک باب دکان بنام شهر معیاری وجود ندارد،
•هنوز هیچ فابریکه ای و در هیچ زمینه ای وجود ندارد،
•هنوز یک عراده تراکتوربعنوان سمبل پیشرفت ومیکانیزه شدن زراعت در سطح ولایت وجود ندارد،
•هنوز حتی پلان مشخصی برای استفاده بهینه از منابع طبیعی انرژی زا مثل پلان تولید انرژی خورشیدی، آبی و پلان مشخص برای استخراج معادن نداریم. حتی هنوز سروی دقیقی از منابع طبیعی و معادن ولایت دایکندی صورت نگرفته است. در حالی که این ولایت سرشار از منابع طبیعی و معادن است. هم در چندین نقطه ولایت معادن ذغال سنگ ، میس و سنگ مرمر وجود دارد که متاسفانه هیچ کاری از سوی وزارت های مربوطه صورت نگرفته است.
•هنوز برای منابع موجود از جمله میوه جات این ولایت فکری صورت نگرفته است. علی رغم این که ولایت دایکندی به عنوان مثال بهترین بادام را دارد ولی در زمینه بهره وری و بسته بندی و مارکتینگ آن کاری صورت نگرفته است.
•هنوز هیچ پروژه ای زیربنایی که بتواند زندگی مردم را تغییر دهد در ولایت دایکندی روی دست گرفته نشده است. نه تنها در ولایت دایکندی از پروژه های ملی خبری نیست بلکه پروژه های کوچکی که بتواند اندک تغییری در زندگی مردم ایجاد کند نیز به چشم نمی خورد.
•هنوز هیچ پروژه ای از سوی وزارت محترم انرژی و آب برای بهبود زندگی و روشنایی زندگی مردم در ولایت دایکندی صورت نگرفته است.
پنجم: سکتور صحت و تغذی و چالش های آن:
•هنوز در ولایت دایکندی یک شفاخانه معیاری دولتی و خصوصی وجود ندارد، هنوز علی رغم دوبار تهداب گذاری به صورت رسمی از سوی وزرای محترم صحت عامه هنوز شفاخانه ولایتی کارش شروع نگردیده است!
•ریاست صحت عامه ولایت دایکندی تنها ریاستی است که هنوز بسیاری از بست های مسلکی آن به دلیل فقدان افراد مسلکی و مشکلات موجود خالی است.
•هنوز تقریبا تمام کلینیک ها و شفاخانه های موجود فاقد داکتران متخصص و پرسنل مسلکی هستند.
•تمام مراکز صحی موجود بخش هایی از سال را بدون دارو ادویه سپری می کنند.
•هنوز مادران و کودکان در ولایت دیکندی به دلایل بسیار ساده پزشکی و بیماری هایی که به سادگی قابل علاج است، از بین می روند.
•هنوز فرزندان دایکندی و خانواده به دلیل فقر شدید و بیکاری و دور بودن از مراکز تجارتی کشور دچار سوء تغذی هستند و حتی به همین دلیل دچار مرگ و میر هستند.
•سکتورصحت علیرغم ضرورت آن ، به کمترین سطح عرضه خدمات قراردارد.
ششم: سکتور زراعت و انکشاف دهات
سکتور زراعت نیز از سکتورهایی است که هنوز اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است. ولایت دایکندی علی رغم داشتن ظرفیت ها و پتانسیل های زراعتی متاسفانه هنوز در پایین ترین سطح در مقایسه با دیگر ولایات قرار دارد زیرا:
•هنوز متاسفانه هیچ مرکزی برای اصلاح بذر و تخم در سطح ولایت وجود ندارد،
•زراعت هنوز به شکل کاملا سنتی خود باقی مانده است و هیچ کاری در زمینه مکانیزه ساختن زراعت صورت نگرفته است،
•خشک سالی های اخیر تقریبا زندگی متکی بر زراعت ، مالداری و باغداری مردم را از بین برده است و هیچ فکری هم در زمینه جلوگیری از هدر روی آب های سطحی و نیز بهره برداری از آب های زیرزمینی نشده است،
•تا کنون هیچ بند و ذخیره آبی در سطح ولایت کار نشده .
•هنوز هیچ کاری برای حمایت از بخش های موجود زراعت مثل استحصال بادام و دیگر میوه های خشک صورت نگرفته است.
هفتم: سکتور مصوونیت اجتماعی
مصونیت اجتماعی نیز از دیگر بخش ها و سکتورهایی است به صورت مستقیم با زندگی مردم به خصوص زندگی خانواده مرتبط است ولی متاسفانه در این بخش نیز هیچ کار قابل ملاحظه ای صورت نگرفته است. در زمینه بهبود وضع زندگی خانواده ها و بهبود نسبی در معیشت مردم هیچ برنامه فراگیر و قابل توجهی در سطح دایکندی تا کنون نه اجرا شده و نه در حال اجرا است و زنان که بیش از نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهند و در حدود 44 فیصد متعلمین ما را طبقه اناث تشکیل می دهند، مهم ترین گروه مخاطب سکتور مصونیت اجتماعی هستند. این طیف که به دلایل تاریخی و زندگی سنتی هنوز در وضعیت بسیار بد نسبت به مردان به سر می برند، نیازمندی شدید به برنامه هایی در زمینه مصونیت اجتماعی دارند که متاسفانه هیچ دورنمایی روشنی در زمینه وجود ندارد.
وهمچنان برای بازماندگان شهدا ، خانواده های معلولین ، عودت کنندگان باید در سطوح مختلف تدابیر لازم وجدی جستجو گردد.
هشتم: سکتور خصوصی
از آن جا که ولایت دایکندی در موقعیت جغرافیایی با طبیعت خشن و دور از مراکز تجاری و اداری کشور قرار دارد، متاسفانه هیچ زمینه ای برای رشد سکتور خصوصی وجود ندارد. به همین خاطر سکتور خصوصی در ولایت دایکندی هنوز جایگاهی ندارد. بخش خصوصی در عرصه اقتصادی هنوز متکی به روندهای سنتی و بسیار قدیمی است و هیچ تشکل و صنف فعالی وجود ندارد. در بخش های فرهنگی و تحصیلی هم متاسفانه این بخش بسیار ضعیف است و تنها یک باب موسسه خصوصی ، یک باب لیسه خصوصی در سطح ولایت مشغول فعالیت است که جوابگوی نیازهای متعدد مردم نیستند.
نتیجه
دولت افغانستان تا کنون تمام فعالیت های خویش را در پرتو توافقنامه افغانستان(سال 2006 لندن)، استراتژی انکشاف ملی(ANDS) و همگام با اهداف هزاره(MDGs) در سه بخش مهم"امنیت"، "حکومتداری، حاکمیت قانون و حقوق بشر" و "انکشاف اقتصادی و اجتماعی" تنظیم نموده است. این سه بخش به طور کلی تمام هشت سکتور را احتوا می کند. به عبارت دیگر دولت افغانستان تعهد نموده است که هشت سکتور را در قالب سه هدف اساسی و عمده فوق به پیش برد. بدون تردید تعهد افغانستان در قالب توافقنامه افغانستان، استراتژی انکشاف ملی و همگامی با اهداف هزاره ملل متحد، مکلفیت های اساسی و مهمی را پیش روی ما نهاده است. اکنون پس از نزدیک شدن به مواعید سندهای فوق چشم اندازهای تیره ای را در پیش چشمان خویش می بینیم. شاید در کل افغانستان مشکلات زیادی فرا روی آن ها وجود داشته باشد و دولت نتواند تمام تعهدات خویش را برآورده سازد. ولی سخن ما از دایکندی به عنوان بخشی از افغانستان و محروم ترین بخش افغانستان، این است که متاسفانه باید اکنون اذعان کنیم که هیچ یک از تعهدات در این ولایت نمود نیافته و ما در تمام بخش ها نه تنها بسیار عقب تر از اهداف پیش بینی شده هستیم بلکه حتی در مسیر انجام آن تعهدات ، نیز قرار نگرفته ایم.
گرچه ما در بخش هایی چون حکومتداری، معارف و امنیت موفقیت هایی به دست آورده ایم. اما این سکتورها از بخش هایی هستند که به طور مستقیم با روحیات و استعدادهای مردم رابطه دارند، به همین خاطر تا حدودی قرین موفقیت بوده اند ولی همین انتظار را در بخش هایی چون انکشاف، زیربنا، صحت و بخش خصوصی نمی توان داشت. چرا که دست مردم در این بخش ها خالی است. در این بخش ها باید وزارت های سکتوری و نهاد های بین المللی سهم بگیرند که متاسفانه هنوز بسیاری از وعده های آن ها محقق نشده و هم چنان مردم را چشم انتظار نگه داشته اند.
اینکه چرا دایکندی در بخش هایی چون توسعه اقتصادی، زیربنا، صحت و ... نتوانسته است همگام و همپا با دیگر ولایات حرکت کند، دلایل چند وجهی و زیادی دارد که هرکدام جای بحث و مداقه جدی را می طلبد. دوری از مرکز کشور، صعب العبور بودن سرزمین کوهستانی هزاره جات، به ویژه دایکندی، پایین بودن ظرفیت منابع بشری ،جوان بودن اداره و ولایت دایکندی و ... از دلایل نسبتا موجه عدم انکشاف ولایت دایکندی به شمار می رود. واقعیت این است که هیچکدام یک از دلایل فوق به مثابه دلیل تام و منحصر بفرد، نمی تواند عمل کند. دایکندی را مجموعه ای از عوامل در بر گرفته و از همگامی و همراهی با انکشاف و توسعه سایر شهرها و ولایات کشور باز داشته اند.
در کل می توان گفت که اکنون دایکندی به عنوان نمادی از عزم و اراده جدی دولت برای پیشرفت و توسعه مطرح است. دایکندی می تواند نمادی از آرزوهای تحقق نیافته و تعهداتی باشد که دولت ما در پیشگاه مردم و جامعه جهانی بدان ها ملتزم شده است. اما اکنون متاسفانه با نزدیک شدن خط پایان این تعهدات هنوز ما در ابتدای راه قرار داریم و این مساله نه تنها تاثیر منفی بر سرنوشت مردم بلکه بر موقعیت بین المللی و تعهدپذیری دولت ما خواهد داشت. ما می توانیم به حیث نماینده و مامور حکومت اذعان کنیم که تقریباً طی سالیان اخیر در دایکندی هیچ کاری در زمینه انکشاف و توسعه صورت نگرفته است. هم چنین این مساله بر نگرانی ما می افزاید که زمان در حال سپری شدن است و ما به پایان زمان تعهدات نزدیک می شویم و هم چنین دولت منتخب و قانونی ما بر اساس قانون به پایان زمان اجرایی خویش نزدیک می شود.
طورفشرده باید یاد آور شد که از نیمه دوم سال کاری 1392 بارقه جدید ونشانه های از امید به روح وجسم دایکندی دمیده شده ، با راه افتادن چندین پروژه مهم وزیر بنائی ازجمله : سرک القان – قوناق ، پروژه توسعه میدان هوائی ملکی ، حل مشکل شفاخانه یکصد بستر ولایتی ، آغاز تطبیق پروژه فایبرنوری ، حل مشکل وتطبیق ماستر پلان شهری ، فعال شدن رادیو تلویزیون ملی محلی ، منظوری موسسه تحصیلات عالی دولتی ، ایجاد تحرک درعرصه مکانیزه شدن زراعت واصلاح نسل اشجار مثمر، ترمیم ، احداث وعریض سازی صدها کیلومتر سرک های روستائی ازامکانات بسیار محدود، حل اختلافات ذات البینی گروپهای متخاصم در ولسوالیهای خدیر ، اشترلی وبندروسنگخت وبازگشت نسبی آرامش دربین مردم آن ولسوالیها ، اصلاح روز افزون اداره درعرصه های مبارزه جدی با فساد، ارتقای ظرفیت ، تحرک در ادارات به هدف خدمتگذاری بیشتر بمردم ، ایجاد هماهنگی بین ادارات ، بالا رفتن سطح دادخواهی ، فعالیت های جامعه مدنی ودستیابی بیشتر به حقوق شهروندی ، تأمین روابط خوب بین اداره محلی ومردم وتلاش متمرکز برای جذب کمک های انکشافی را ازنمونه های بارز پیشرفت درسال جاری میتوان برشمرد.
به امید آنروزی که دایکندی همانند سایر ولایات کشور بتواند به منابع پیشرفت وتغییر درتمامی سطوح دست یابد وشاهد یک دایکندی شکوهمند درهمه عرصه ها باشیم .
منبع: وبسایت ولایت دایکندی