پازل قوم گرایی رئیس جمهور و تیم اطرافش انگار دارد خانه به خانه تکمیل میشود!
احمد ذکی، عضو جنبش مدنی عدالت اجتماعی، در مصاحبه با پایگاه اطلاعرسانی پیام آفتاب نسبت نتایج منفی قوم گرایی ارگ هشدار داده و ادامه این روند را به ضرر منافع ملی کشور میداند...
با حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و همراهی جبهه ائتلاف شمال با آمریکاییها، رژیم منحوس طالبان از ولایات مختلف افغانستان به ظاهر پاکسازی شد و امارت اسلامی طالبان که مورد حمایت فکری و فیزیکی پاکستان و عربستان بود از گسترش بازماند.
ورود آمریکاییها به افغانستان با شکل گیری نظام جدید سیاسی در کشور همراه شد و آمریکا و جامعه بینالملل برای تحقق دموکراسی که مدعی آن بودند کمکهای مالی هنگفتی را به افغانستان سرازیر نمودند؛ شعار اول آمریکاییها و بهانهای که پای آنها را به کشور باز کرد مبارزه با تروریزم بینالملل بود و در این میان اسامه بن لادن و طالبانی که به او پناه داده بودند، در راس پیکان حملات آمریکاییها و نیروهای ائتلاف بینالملل قرار گرفتند. در سالهای اول ورود و حضور آمریکا در افغانستان بسیاری از چهرههای دانه درشت و ریز طالبان به شمول برخی از فرماندهان آنها توسط آمریکاییها دستگیر و روانه زندان گوانتانامو شدند؛ در این میان اگرچه بعداً ثابت شد که برخی از بی گناهان صرف به خاطر شباهت ظاهری با طالبان به طور اشتباهی دستگیر شده بودند.
به هر صورت در حملات هوایی و زمینی نیروهای آمریکایی و شرکای بینالمللی اش بسیاری از افراد طالبان و عناصر وابسته به آنها کشته شدند.
جدای از اما و اگرهای مربوط به درسی یا نادرستی حمله آمریکا به افغانستان، ورود این کشور به افغانستان زمینه ساز مشارکت نسبی اقوام غیر پشتون در نظام سیاسی کشور شد و دراین میان شیعیان به طور کل و هزارهها به طور خاص از فضای پیش آمده به بهترین نحو استفاده کردند و با مشارکت در پروسههای دموکراتیک به شمول چند دوره انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات پارلمانی و دیگر روندهای دموکراتیک عرض اندام کردند.
اقوام تاجیک، ازبک و دیگر اقوام افغانستان که در اقلیت بودند نیز از این فضای باز بی بهره نماندند.
حضور یازده وکیل شیعه و هزاره از غزنی به پارلمان کشور در دوره قبلی انتخابات پارلمانی اوج حضور شیعیان در پروسههای دموکراتیک بود اگرچه قبلاً حضور محمد کریم خلیلی در پست معاونت دوم رئیس جمهور برای شیعیان و هزارهها یک امتیاز کلان سیاسی به شمار میرفت و نوید بخش دورانی بود که میشد به تطبیق عدالت و مشارکت سیاسی دوامدار امیدوار بود.
به نظر برخی از کارشناسان رشد چشمگیر اقوام تاجیک، هزاره و ازبک در نظام سیاسی کشور برخی از عناصر قوم گرای پشتون را به تحرکات منفی وادار نمود.
مثال واضح این تحرکات منفی را میتوان به جنجالهای بعد از راه یابی یازده وکیل شیعه از ولایت غزنی به پارلمان افغانستان در زمان کرزی مشاهده کرد: در آن زمان افرادی از قوم پشتون دست به اعتراض و ایجاد آشوب و بلوا زدند و کرزی به عنوان رئیس جمهور وقت اگرچه به نوعی این بحران را مدیریت کرد یا شاید هم به ظاهر بی تفاوت از کنار موضوع گذشت اما به نظر برخی کارشناسان این نقطه شروع یک حرکت شوم بود که قرار بود بار دیگرافغانستان را به قهقرا و عصر حجر بکشاند.
عناصر و افراد تندرو پشتون به این نتیجه رسیدند که اگر حضور پر رنگ نظامی آمریکاییها حتی به مدت ده سال دیگر در افغانستان به طول بینجامد و دموکراسی وارداتی آمریکا ولو به طور سحطی هم اجرا شود، دیگر اقوام به شمول هزارهها و تاجیکها و ازبکها بیش از پیش رشد میکنند و حتی ممکن است کرسی ریاست جمهوری را نیز از دست پشتونها درآورند.
این مفهوم حتی در سخنان جنرال دوستم که سال گذشته در مراسمی که برای گرامی داشت از یک شاعر ترک تبار افغانستان در ارگ برگزار شده بود نیز مشاهده شد: در آن مراسم جنرال دوستم در تعریف از عملکرد اشرف غنی گفته بود که قبلاً ازبکها حتی تصور آمدن به ارگ را نیز نمیتوانستند در سر بپرورانند اما امروز از شاعر آنها در ارگ تقدیر میشود.
این گفتههای جنرال دوستم اگرچه به ظاهر در تمجید از دولت وحدت ملی بیان شد اما در عمق خود عقده حقارتی را نشان میداد که طی سالها حکومت پشتونها و تحقیر و ستم بر سایر اقوام بر دل مردمان سایر اقوام نقش بسته بود.
عناصر تندرو پشتون که اکنون نیز در بدنه دولت به صورت پر رنگ حضور دارند درادامه تصمیم به حذف چهرههای غیر پشتون از پستهای ریز و درشت مملکتی گرفتند و مخالفت خود با حضور آمریکاییها در کشور را اعلام کردند؛ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که مخالفت کرزی با امضای پیمان امنیتی با آمریکا با این نیت صورت گرفت که با خروج نیروهای نظامی آمریکا فرصت جولان بیشتر به قوم پشتون داده میشود.
عناصر تندرو پشتون که این بار به صورت چراغ خاموش حرکت میکردند در یک هماهنگی کامل حتی در انتخابات نیز دست بردند؛ حذف دو ناظر خارجی از کمیسیونهای انتخاباتی زمینه را برای تقلب فراهم میکرد که اتفاقاً همینطور هم شد.
اینک در دولت وحدت ملی نیز این عناصر نقش پر رنگی دارند؛ اینکه جنرال دوستم لب به اعتراض میگشاید و میگوید برای غنی پشتون خوب و اگر از لوگر باشد خوبتر است، نشان دهنده اوج فاجعه است.
اینکه احمد ضیاء مسعود در جمع باشندگان پنج شیر لب به اعتراض میگشاید و جنرال دوستم در فاریاب اعتراض میکند همه و همه بیانگر یک حس و مشکل مشترک است.
نکته دیگر پستهای مهمی است که هنوز با سرپرست اداره میشود و رئیس جمهور از اینکه این پستها سهم دیگر اقوام به شمول هزاره هاست از تعیین رئیس برای این پستها خود داری میکند؛ یکی از این پستهای کلیدی در وزارت مالیه است: معاون مالی وزارت مالیه نزدیک به دو سال است که با سرپرست اداره میشود. این پست قبلاً در اختیار عبدالرزاق وحیدی، وزیر کنونی وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی بود. فردی که به دستور رئیس جمهور اکنون نزدیک به دو سال است به عنوان سرپرست در این پست ایفای وظیفه میکند یک پشتون است و علاوه بر این کار یک پست مهم دیگر نیز در وزارت مالیه دارد.
حتی شنیده میشود وزارت مالیه به وزارتهایی که توسط وزرای غیر پشتون اداره میشود به سختی بودجه میدهد.
اینکه رئیس جمهور طی سخنانی میگوید ۹۰ درصد زندانیهای زندان پل چرخی به یک زبان صحبت میکنند نیز به ثابت شدن ادعای فوق کمک میکند.
به باور برخی از کارشناسان امضای توافقنامه صلح با حزب اسلامی حکمتیار نیز بی ربط به عملکرد تندروهای پشتو حاضر در بدنه دولت نیست؛ حزب اسلامی در میان ازبکها و تاجیکها نیز طرفدار دارد و با حضور گلبدین حکمتیار کانونهای هماهنگی دیگر اقوام به ویژه تاجیکها شکسته میشود.
تأکید دولت وحدت ملی به پروسه صلح با طالبان در حالیکه طالبان هیچ علاقهای به نشستن به پای میز مذاکره با دولت ندارد نیز میتواند یکی از شواهد دیگر بر کارکرد عناصر تندرو پشتون در بدنه دولت باشد.
برخی چهرههای دولتی حتی بر این باورند که باید نیروی تخریبی طالبان را برای سرکوبی دیگر اقوام در اختیار خود بگیرند؛ این عناصر مایل اند به طالبان بگویند شما که پشتون هستید بیایید به جای پول گرفتن از پاکستان و عربستان از دولت خود پول بگیرید و برای ما کار کنید.
گزارش سازمان ملل در حمله به تظاهرات کنندگان جنبش روشنایی که میگوید این حمله به قصد ضربه زدن به یک قوم خاص طراحی شده بود نیز میتواند درستی ادعای قوم گرایی در نزد رئیس جمهور و حلقه اطرافش را تقویت کند.
اینکه معاون اول رئیس جمهور میگوید حمله به او کار مشاور امنیت ملی است قابل تأمل و زوایای آن قابل بررسی است.
حمله به حرکات مدنی مانند جنبش روشنایی و حمله به کاروان جنرال دوستم همه و همه به نوعی حکایت از داستان شوم دارد که حالقان آن هنوز مشخص نشدهاند.
احمد ذکی، عضو جنبش مدنی عدالت اجتماعی، در مصاحبه با پایگاه اطلاعرسانی پیام آفتاب اما نسبت نتایج منفی قوم گرایی ارگ هشدار داده و ادامه این روند را به ضرر منافع ملی کشور میداند.
وی میگوید جنرال دوستم، معاون اول ریاست جمهوری، دو روز قبل گفته بود: «برای رئیس جمهور اشرف اگر کسی پشتو حرف بزند آدم خوب و اگر از ولایت لوگر باشد انسان بسیار خوب است.»
این فعال مدنی معتقد است این گفته اوج درد را نشان میدهد؛ دردی که بر سینه جنرال دوستم سنگینی میکند.
این در حالی است که دو ماه قبل رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی نیز از انحصار قدرت توسط رئیس جمهور لب به شکایت باز کرده بود.
احمد ذکی تأکید میکند درد و رنج اختلافات درون حکومتی را تنها مردم عادی مملکت تحمل میکنند.
وی هشدار میدهد ادامه قوگرایی به نفع سران حکومت تمام نخواهد بود.
عضو جنبش مدنی عدالت اجتماعی تأکید میکند برتری جوییهای قومی و نفاق افگنی به مشکلات ما افزوده و این خود جفا و دشمنی آشکار با مردم ستم دیده و آسیبپذیر این جامعه است.
احمد ذکی از رئیس جمهور میخواهد به جای قومگرایی روی پروژه ملت سازی کار کند و افراد قوم گرا را از پستهای مهم دولتی سبک دوش کند.
وی تأکید میکند مردم افغانستان از قوم گرایی خستهاند و به فاشیزم از هر قومی که باشد نه میگویند.
به هر صورت با در کنار هم قرار دادن شواهد و گفتههای بالا میتوان گفت که پازل قوم گرایی رئیس جمهور و حلقه اطرافش کمکم دارد تکمیل میشود و اگر این روند ادامه یابد شهروندان کشور که عمری است برای رسیدن به صلح تلاش کرده و قربانی میدهند شاهد تصویر شوم هیولای قوم پرستی خواهند بود؛ چیزی که سالهاست افغانستان و مردمش را به کام مرگ میکشاند و میتواند دستاوردهای پانزده ساله را که در سایه حضور خارجیها به دست آمده همه را یک شبه نابود کند.
- حفیظ الله رجبی، خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی پیام آفتاب در کابل
- ۹۵/۰۹/۱۱