متن کامل سخنرانی سرور دانش معاون رئیس جمهور ج.ا.ا
متن کامل سخنرانی سرور دانش معاون رئیس جمهور ج.ا.ا در مراسم بیست و دومین سالیاد شهادت شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری...
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون. بقره/ 154
حضار گرامی، مهمانان عالیقدر، جلالت مآب حضرت صبغت الله مجددى رهبر معظم جهادى و اولین رئیس دولت اسلامى افغانستان، جلالت مآب حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان، جلالت مآب استاد خلیلی معاون پیشین ریاست جمهوری و رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان، اعضای محترم کابینه، اعضای محترم شورای ملی، علما، استادان، رهبران احزاب سیاسی و نهادهای فرهنگی، مردم شریف کابل، اهالی رسانه ها، خواهران و برادران! السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
در ابتدا بیست و دومین سالیاد شهادت شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری را به ملت سربلند افغانستان و شما حضار گرامی و همه شیفتگان عدالت و آزادی مخصوصا به استاد خلیلی یار و همسنگر و تداوم بخش خط عدالتخواهی شهید مزاری تسلیت می گویم و از همه شخصیت ها و نهادهای دولتی و مردمی که در برگزاری مراسم گرامیداشت از شهید مزاری سهم گرفته اند و در داخل و خارج کشور، عاشقانه در این مدت از مزاری گفتند و از راه او و از اندیشه و آرمان های او، صمیمانه تشکر می کنم مخصوصا از جلالت مآب رئیس جمهور محمد اشرف غنی که در طی پیام های سالانه خود بهترین تصویر را از مزاری ارائه کردند و بالاترین مراتب احترام خود را نسبت به مزاری و دوستان مزاری اظهار داشتند.
همچنین بجا می دانم که از نام های بزرگ و پرافتخاری نیز یاد کنم که همراه استاد شهید به درجه رفیع شهادت رسیدند: شهید ابوذر غزنوی، شهید سید علی علوی، شهید ابراهیمی بهسودی، شهید اخلاصی جاغوری، شهید جان محمد ترکمنی و شهید عباس جعفری لومانی و همچنین یاران سترگ همفکر و همسنگر شهید مزاری که با کوله باری از مبارزه و فداکاری و پس از عمری خدمت و تلاش برای بهبود وضعیت مردم، به لقای حق شتافتند و به ابدیت پیوستند؛ همچون: آیت الله صادقی پروانی، استاد سید حسین حسینی، استاد سید عباس حکیمی، استاد قربان علی عرفانی، استاد یوسف واعظی، شهید ضامن علی واحدی، استاد امان الله موحدی، سید عبدالحمید سجادی، سید محمد سجادی و مصطفی اعتمادی که هرکدام ستاره درخشان عرصه های اندیشه، فرهنگ، جهاد و سیاست به حساب می آمدند. یاد رهبر شهید و یاد همه شهدای دوره مقاومت عدالتخواهی گرامی باد!
همچنین در بیست و دومین سالیاد شهید وحدت ملی باید یاد کنیم از شهدای بزرگ وطن همچون شهید صلح استاد ربانی، قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود، شهید صادقی نیلی، شهید سید مصطفی کاظمی، شهید حاجی قدیر، شهید عبدالحق، شهید احمد ولی کرزی و همچنین مرحوم مارشال فهیم، مرحوم پیر سید احمد گیلانی و همه شهدای نامدار و گمنام این سرزمین که در راه عزت و آزادی کشور جان باختند.
حضار گرامی! هموطنان عزیز!
در باره شخصیت و اندیشه شهید وحدت ملی به حد کافی بحث ها و تحلیل های جامع و در ابعاد مختلف صورت گرفته و سخنرانان در سطوح مختلف از مزاری گفته اند و مراتب شناخت و احترام خود نسبت به ایشان را ابراز کرده اند و در مجموع این 22 سال، در محور شخصیت و کارنامه شهید مزاری، آثار فرهنگی و تحقیقی عمیق و گسترده، در قالب یادواره ها، ویژه نامه ها، سمینارها و نشست های علمی و با ادبیات زیبا و بی بدیلی در داخل و خارج کشور مخصوصا از سوی استادان، دانشجویان و جوانان ما، تولید شده است و این روند همچنان ادامه خواهد یافت که از همه این تلاش ها صمیمانه سپاسگذاری می کنم و در همین رابطه آنچه امروز در این گردهمایی با شکوه با شما در میان می گذارم، باز هم اختصاص دارد به تبیین گوشه هایی از پیام و تفکر شهید مزاری و این که آرمان ها و اهداف شهید مزاری امروزه در کشور ما تا چه حد تحقق یافته است؟ این سؤال را در دو محور پاسخ خواهیم داد:
اول- جایگاه شهید مزاری و اندیشه او در سطح ملی و در میان اقوام کشور؛
دوم- جایگاه شهید مزاری و آرزوهای او در سطح درون قومی.
در محور اول دو سؤال اصلی مطرح است: نخست این که شهید مزاری در سطح ملی و برای افغانستان چه می خواست و چه آرزوها و اهدافی داشت و امروز آرزوهای ایشان تا چه حد برآورده شده است؟ و از سوی دیگر شخصیت شهید مزاری در سطح ملی و در میان همه اقوام کشور از چه جایگاهی برخوردار شده است؟
شهید مزاری در سطح ملی و برای افغانستان یک پیام فراگیر و همگانی و مبتنی بر منطق انسانی داشت و نه منطق قومی، لسانی، سمتی و حزبی و بر این اساس، اندیشه سیاسی او برای سامان دادن به وضعیت نابسامان کشور، بر چند اصل اساسی استوار بود:
1. تدوین قانون اساسی ای که مشکلات اصلی جامعه بحران زده افغانستان را در نظر گرفته و به تصویب نمایندگان مردم رسیده باشد؛
2. تأسیس نظام سیاسی ای که مبتنی بر حاکمیت مردم بوده و حکومت و پارلمان آن از طریق انتخابات عمومی پدید آمده باشد؛
3. تأمین وحدت ملی و پرهیز از هر نوع انحصارطلبی، سیاست حذف و تفرقه قومی، لسانی و مذهبی؛
4. تأمین عدالت اجتماعی، انکشاف متوازن و حقوق شهروندی برابر، برای همه شهروندان کشور؛
5. راه حل ندانستن جنگ و تأکید بر حل هرنوع اختلاف از طریق گفتگو، تفاهم و تعامل منطقی، معقول و منصفانه.
6. تأمین حقوق زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه؛
این اصول و این منطق، ادعا و یا تحلیل و برداشت ما نیست بلکه در سراسر بیانیه ها، مصاحبه ها و پیام های ایشان و نشریات حزب وحدت در آن زمان موج می زند.
با توجه به این اصول اگر کسی بپرسد که تا چه حد اهداف و آرمان های شهید مزاری در سطح ملی تحقق یافته است، در جواب می توان گفت که افغانستان بعد از شهید مزاری، آهسته آهسته به همان سمتی حرکت کرده است که شهید مزاری می خواست. هرچند تا تحقق کامل معیارهایی که شهید مزاری مطرح کرد، هنوز هم فاصله زیاد داریم و هنوز هم نشانه های بی عدالتی، محرومیت، حق تلفی و حق سوزی ها و حتی یک نوع تبعیض سیستماتیک در برخی از موارد مشاهده می شود، اما باید گفت به طور نسبی اهداف شهید مزاری در سطح ملی در حال تحقق یافتن است. بنا بر این هرچند دشمنان اجازه ندادند که شهید مزاری در معماری ساختار نظام سیاسی حضور فیزیکی داشته باشد، اما اندیشه او امروز در صحنه سیاسی ما حضور عمیق و گسترده دارد و می توانیم ادعا کنیم که قانون اساسی فعلی و نظام سیاسی دموکراتیک و برخاسته از آرای مردم، بازتابدهنده اندیشه های ایشان است. ما امروز نظامی داریم مبتنی بر قانون اساسی و تفکیک قوا و بر اساس انتخابات و آرای مستقیم مردم و مشارکت همه گروه های سیاسی و اجتماعی و با تعهد به تأمین آزادی های عمومی و تأمین حقوق زنان و رسمیت یافتن همه لسان های ملی و رسمیت مذهب جعفری در کنار مذهب حنفی و تصویب قانون احوال شخصیه اهل تشیع و تأسیس دیپارتمنت فقه جعفری در پوهنتون بامیان که در اثر تلاش های انجام شده، در سال 96 کار عملی آن آغاز خواهد شد.
همچنین در حکومت وحدت ملی به منظور تأمین عدالت اجتماعی و انکشاف متوازن، برنامه ها و پروژه های کلان ملی و اقتصادی در همه کشور به شمول هزاره جات در حال طرح و تطبیق است؛ برنامه هایی که در طول تاریخ مورد توجه نبوده و اکنون در یک دوره سه تا پنج ساله، می تواند چهره هزاره جات را به کلی تغییر دهد و در رأس همه آن ها دو شاهراه اصلی شرق و غرب و شمال و جنوب، می تواند هزاره جات را از زندان طبیعت به طور اساسی رهایی بخشد. تعدیل واحدهای اداری هزاره جات که یکی دیگر از خواسته های شهید مزاری بود، در یک حدی در سال های گذشته عملی شده و قسمت های تکمیلی آن هم تعقیب می شود و به منظور تثبیت هویت ملی و هویت اقوام کشور و همچنین برای تثبیت احصائیه دقیق نفوس و حل معضلات حقوقی و فرهنگی دیگر، طرح توزیع تذکره الکترونیکی نیز به زودی آغاز خواهد شد و انتخابات که یک عنصر کلیدی برای تحقق دموکراسی و تمثیل اراده مردم است و یکی از آرمان های بزرگ شهید مزاری بود، از طرف حکومت وحدت ملی در سطوح مختلف، مخصوصا انتخابات شورای ملی و شوراهای ولسوالی برگزار خواهد شد.
من بر این باورم که آرزوهای شهید مزاری در سطح ملی و بین الاقوامی بیشتر برآورده شده تا در سطح درون قومی. امروز هزاره ها در بین سایر اقوام مورد احترام همگی است به شمول حکومت، جامعه مدنی، احزاب سیاسی کشور و حتی طالبان هم اعتراف دارند که با شهید ساختن استاد مزاری، اشتباه بزرگ و جبران ناپذیری را مرتکب شدند و پرونده خود را سیاه ساختند.
من تشکر می کنم از همه اقوام با هم برادر افغانستان از پشتون و تاجک و ازبک و ترکمن وبلوچ و پشه ای و نورستانی و قزلباش و سادات و سایر اقوام که همگی امروز درک کرده اند و به این باور رسیده اند که افغانستان سرزمین مشترک همه آنان است و ما از هر تبار و قبیله و قومی که هستیم، همگی ملت واحد هستیم و درد و رنج مشترک و تاریخ و فرهنگ مشترک داریم و این ضرورتی است که مردم هزاره ما مخصوصا نسل جوان و تحصیل کرده ما هم باید بیش و پیش از دیگران درک کنند. هزاره گرایی افراطی قبل از هر کسی دیگر به مردم هزاره آسیب می زند و جایگاه و شأن آنان را در میان سایر اقوام کشور پایین می آورد. هزاره یک قوم محروم است با پیشینه تاریخی مملو از رنج و محنت و حتی نسل کشی و آوارگی، اما اگر بخواهیم این محرومیت را رفع کنیم، به همکاری سایر اقوام و به یک فضای مثبت و تعامل خردمندانه و پایه گذاری تهداب حقوقی، سیاسی و فرهنگی محکم و عقلانی نیاز داریم.
استاد مزاری برای رسیدن به عدالت از همه تاکتیک ها استفاده می کرد. او هیچگاه جنگ و خشونت را راه رسیدن به عدالت نمی دانست. جنگ ها بر او تحمیل شده بود. منطق گفتگو و تعامل با همه اقوام و گروه های سیاسی روش اصلی ایشان بود و به همین جهت امروز شخصیت های بزرگ ملی از تمام اقوام و احزاب سیاسی کشور، از شهید مزاری در تمام محافل و مراسم به نیکی و با احترام یاد می کنند و در حکومت وحدت ملی از شهید مزاری به عنوان سمبول سیاسی هزاره ها و به عنوان «شهید وحدت ملی» و از علامه فیض محمد کاتب هزاره به عنوان یک سمبول علمی و «پدر تاریخنگاری افغانستان» در مرکز قدرت سیاسی کشور یعنی در ارگ و با میزبانی شخص رئیس جمهور تجلیل به عمل می آید و لقب «شهید وحدت ملی» اعطا می شود و مدال علامه کاتب ضرب می شود، آیا این همه، نشانه احترام و همگرایی ای نیست که شهید مزاری آروز داشت؟ چنین برخوردهایی در طول تاریخ کشور اتفاق نیفتاده است. من در این جا تقدیر و سپاسگذاری می کنم از شخص رئیس جمهور برای تلاش همه جانبه ایشان در جهت تقویت روند ملت سازی و تحکیم همگرایی اقوام کشور.
مزاری امروز یک شخصیت فراقومی و ملی است. ما مزاری را به دید تنگ و عینک سیاه و تاریک خود نباید محدود کنیم. مزاری تنها آن تصویری نیست که برخی از ما ترسیم کرده ایم. مزاری همه آن چیزی نیست که برخی از ما فکر می کنیم. محدود ساختن مزاری در یک قالب تنگ فکری و کوچک ساختن مزاری به یک سلیقه فردی و به یک گروه قومی خاص، بزرگترین خیانت به او است. مزاری را قومی نسازیم. مزاری برای افغانستان و برای ملت افغانستان می اندیشید و آرزوهای بزرگ وحدت ملی، عدالت اجتماعی، تأمین دموکراسی، آزادی و برابری در سر داشت و این ها شعارهایی نیست که در کشوری مثل افغانستان تنها برای یک قوم سرداده شود. عدالت برای همه باید باشد و آزادی و دموکراسی و رفاه و آسایش نیز برای همه.
حضار گرامی!
اما در محور دوم یعنی مناسبات درون قومی سؤال اساسی این است که شهید مزاری در سطح درون قومی و برای هزاره ها و اهل تشیع افغانستان چه آرزوهایی داشت و با گروه ها و اشخاص مختلف با چه منطق برخورد می کرد و امروز تا چه حد آرزوهای شهید مزاری در سطح درون قومی برآورده شده است؟
به باور من شهید مزاری و اندیشه او امروز در سطح ملی و بین الاقوامی بهتر شناخته شده و جایگاه خود را باز کرده است تا سطح درون قومی. مزاری در میان هزاره ها هنوز هم مظلوم است و ناشناخته. آنچه امروز از چهره شهید مزاری ترسیم می شود غیر از مزاری واقعی است. امروز هر کسی مزاری را آنچنان معرفی می کند که خود می خواهد و منافعش ایجاب می کند. در این محور می خواهم چند نکته را یادآور شوم:
اول- مزاری پیوند نسل دیروز و امروز و فردای ما و فراتر از زمانه ما است. مزاری یک شخص و حتی تنها یک حزب نیست. او یک خط و یک نشانه راه و یک استراتژی است و ما نباید نام مزاری را ملعبه ای برای رقابت های شخصی و گروهی خود بسازیم. همچنین مزاری را نباید به سه سال مقاومت غرب کابل محدود کرد و شناخت از مزاری را نباید به برگزاری مراسم تجلیل و سوگواری تقلیل داد و نباید پیروی از مزاری را هم صرفا به برگزاری مراسم های نمادین و رقابت های منفی در گردهمایی ها تفسیر کرد. مزاری یک اندیشه و یک نهضت است و پیروی از این اندیشه به معنای زنده نگهداشتن آن و عملی ساختن آن است و ما نباید خود را و شهید مزاری را به تاریخ گذشته محدود بسازیم. ماندن در تاریخ و در فضای گذشته باعث ایستایی و رکود می شود. پیام شهید مزاری عبرت از تاریخ و عبور از تاریخ و نگاه به آینده بود و نه ماندن در تاریخ. خواست مزاری از همه هزاره ها، حضور و شهود در زمانه حاضر و مشارکت فعال در متن رویدادها و تعامل با سیاست، دولت و قدرت است و نه به حاشیه رفتن و خود را به آه و درد و رنج تاریخ، محدود ساختن و همیشه از دولت ها و حکومت ها فاصله گرفتن و با همه چیز و با همه کس با تئوری توطئه و دیده نفرت و خصومت نگاه کردن.
دوم- وحدت و یکدلی و اتحاد و یکپارچگی همه نیروهای سیاسی و فرهنگی جامعه هزاره و شیعیان یکی از اهداف بنیادی شهید مزاری بود که برای تحقق آن با تمام وجود هزینه کرد و ثمره آن تأسیس حزب وحدت اسلامی افغانستان بود. ما از نزدیک شاهد بودیم که شهید مزاری برای تحقق این وحدت، با کمال فروتنی، سر احترام و تعظیم در مقابل سرسخت ترین رقیبان دیروزش فرود آورد و از نزدیک برای چندین بار به دیدن آنان شتافت تا بتواند همگی را بر یک محور سیاسی گرد آورد. هیچگاه از یادم نمی رود که در روزهای اول شکل گیری حزب وحدت، مرحوم آیت الله ابوالحسن فاضل به من گفت که این پیام را به استاد مزاری برسان که من علاقه مندم به حزب وحدت ملحق شوم اما شما بیشتر از من به کسانی دیگر بها می دهید. استاد مزاری گفت: از طرف من از ایشان دعوت کن و بگو حزب وحدت متعلق به همه است و برای شما در صورتی که به وحدت ملحق شوید بالاترین جایگاه یعنی شورای عالی نظارت را قایل هستیم که چنین هم شد و بعد باهم به دیدار آقای فاضل در منزل شان و هم به دیدار آیت الله محسنی در منزل شان رفتیم و از آنان دعوت کردیم که به وحدت ملحق شوند و همچنین در جلسه ای که جناب آقای سید رحمت الله مرتضوی برای ریاست شورای نمایندگی حزب وحدت در خارج کشور پیشنهاد شد و عده ای از دوستان ما مخالفت می کردند، استاد مزاری چندین دلیل بیان داشت و از جمله گفت: من از این جهت آقای مرتضوی را پیشنهاد می کنم که ایشان علاوه بر سایر خصوصیات، منسوب به شورای اتفاق یعنی جریانی است که قبلا بیشترین اختلافات را با سازمان نصر داشته است و اکنون با انتخاب ایشان به ریاست شورای نمایندگی، ما می توانیم به همه نشان بدهیم که واقعا وحدت صورت گرفته و تنها نصری ها محور همه چیز نیستند و همه احزاب مشارکت دارند.
استاد مزاری با چنین روحیه والای تحمل، رواداری و فداکاری برخورد می کرد. اما امروز با دریغ و درد باید گفت که پیروان مزاری در مناسبات میان قومی خود این ایده بزرگ مزاری بزرگ را فراموش کرده اند و حتی گاهی نفرت پراکنی ها و خود زنی ها بر همه آرمان ها و اهداف دیگر تفوق می یابد و حتی برخی از ما بدون تعهد و ایمان واقعی به راه مزاری و تنها به عنوان یک ابزار برای کمپاین های سیاسی خود از نام مزاری استفاده می کنیم و فاصله ها و شکاف ها را زیادتر می سازیم تا خود را قهرمان معرفی کنیم و در حقیقت از این طریق به اهداف شخصی سیاسی خود برسیم.
هرچند گرامیداشت از مزاری وظیفه تک تک همه مردم است و بسیار شایسته است که به گونه های مختلف رسمی و مردمی و از سوی همه گروه های سیاسی و فرهنگی از سالیاد شهید وحدت ملی نکوداشت به عمل آید و من از صمیم قلب می ستایم هر حرکتی را از سوی هر شخص و هر گروهی که در جهت گرامیداشت از شهید مزاری و تبیین اندیشه های او صورت می گیرد، اما این گردهمایی ها نباید مورد سوء استفاده های شخصی و گروهی و محمل نفاق و تفرقه قرار گیرد بلکه باید مایه انسجام و تحکیم همبستگی و وفاق ما شود.
از سوی دیگر براستی ما چگونه می توانیم شهید مزاری را «شهید وحدت ملی» بدانیم، در حالی که عده ای از ما بر طبل تفرقه ملی و حتی تفرقه قومی می کوبیم و با همگان با زبان شکاف و طرد و حذف سخن می گوییم، در حالی که رنج مزاری و درد او درد انحصار و حذف بود؟ وحدت و عدالت دو عنصر کلیدی در راهبرد سیاسی شهید مزاری بود هم در سطح ملی و هم در سطح درون قومی و ما اگر امروز می خواهیم پیرو واقعی شهید مزاری باشیم نباید همه انرژی خود را در تشدید گسل ها و گسست های رنگارنگ سیاسی و اجتماعی، رقابت های بی هوده و خنثی سازی همدیگر به مصرف برسانیم و باید وحدت و همدلی مردم را سرلوحه همه برنامه های سیاسی خود قرار دهیم. از این رو عاجزانه از همه رهروان خط عدالت خواهی و مدعیان پیروی از اندیشه و نهضت شهید مزاری می خواهم که مخصوصا در شرایط حاضر که دشمنان این مردم در صدد حذف و قتل عام همه ما و نابود ساختن همه ارزش ها و دستاوردها هستند، به دور از خودزنی ها و انحصارطلبی ها، با حفظ گرایش های متفاوت و احترام به سلایق متکثر و متنوع که در جای خود یک ضرورت است، روحیه وحدت طلبانه و روادارانه و استراتژی همگرایی شهید مزاری را پیشه سیاسی خود سازند و نگذارند درخشش شمع روشن این نهضت که در پرتو وحدت و یکدلی، پرنورتر و فروزانتر شده بود، در تاریکی هولناک شقاق و نفاق صدمه ببیند و زمینه شادی دشمنان این راه فراهم گردد.
سوم- شهید مزاری یک شخصیت دیندار و دینمدار و پایبند به همه ارزش های دینی و حدود شریعت و اخلاق و برخاسته از حوزه معرفت دینی و در حقیقت یک روشنفکر دینی بود. ایشان نه بی دینی و حرکت های ضد دینی را برمی تابید و نه هم دین را ابزار فریب خلق می ساخت و نه هم برداشت های متحجرانه از دین را می پذیرفت. در این رابطه نیز متأسفانه گاهی افراط و تفریط می شود. برخی مزاری را به عنوان یک عالم دینی و به عنوان یک رهبر جهادی می کوبند و اندیشه او را به عنوان اسلام سیاسی، اندیشه متحجرانه و مخالف دموکراسی و آزادی قلمداد می کنند و عده ای هم کاملا برعکس از مزاری یک چهره غیر دینی و حتی ضد دینی می سازند و کسانی هم که خود آشکارا سنگ لائیک بودن و ضد دین و مذهب بودن بر سینه می کوبند و یا هیچ پایبندی به ارزش ها و شعایر دینی ندارند، باز هم خود را پیرو صدیق شهید مزاری می پندارند!
چهارم- فرهنگ دوستی و علم پروری و تشویق نسل جوان به اندوختن دانش و فعالیت های فرهنگی از خصوصیات دیگر حرکت سیاسی شهید مزاری بود. ایشان اندیشه، تخصص و زیرساخت های فکری و علمی را اساس رشد و ترقی جامعه و عامل موفقیت یک حرکت سیاسی می دانست و به همین جهت هم خود کوشش می کرد به توسعه علم و فرهنگ و تربیه عناصر متخصص و مسلکی کمک کند و هم به دانشمندان، نویسندگان و اهالی فرهنگ و ادب بی نهایت احترام قایل بود و به همین جهت در دوره مقاومت غرب کابل که دوره تأسیس حکومت مجاهدین و مشارکت همه اقوام و احزاب مطرح شده بود، ایشان به جای افراد حزبی بی تجربه و بی تخصص، تلاش کرد که افراد مسلکی و تحصیل یافته را برای احراز سمت های رسمی و مسلکی معرفی کند.
ما هم اگر امروز در خط شهید مزاری حرکت می کنیم اول باید هزاره ها و همه مردم افغانستان را به اندوختن بیشتر علم و تخصص و توسعه معارف و تحصیلات عالی تشویق کنیم و دوم باید به سرمایه های علمی و فرهنگی خود و به نسل جوان تحصیل یافته و فرهیخته و به متخصصان خود، بها قایل شویم و به آنان فرصت بدهیم که در سرنوشت اجتماعی، توسعه سیاسی و فرهنگی و در اداره و مدیریت کشور و تشکیلات حزبی و سازمانی سهم بگیرند، نه این که آنان را رقیب خود بپنداریم و از صحنه برانیم. البته به همان اندازه که به نسل جوان باید بها قایل شویم، به نسل کهن و شخصیت های سیاسی و علمی خود نیز باید احترام داشته باشیم زیرا آنان استوانه های جامعه هستند و این دقیقا همان روشی است که شهید مزاری داشت.
شهید مزاری با چنین ویژگی ها بود که هم جاذبه قوی داشت و هم دافعه شدید. هم دشمنان سرسختی پیدا کرد و هم دوستان بسیار شیفته و شیدا. اما بدون شک جذابیت شهید مزاری در حدی است که دشمنان و رقیبان او با همه تلاش های مذبوحانه خود نه تنها نتوانسته اند از جذابیت و شیفتگی او در دل های میلیون ها انسان ذره ای بکاهند، بلکه امروز شهید مزاری به یک جبهه نیرومند سیاسی و به یک قطبی از ارزش های والای انسانی تبدیل شده است.
در پایان با سپاس فراوان از شما عاشقان و یاران و رهروان شهید مزاری، یکبار دیگر اعلام می کنم که ما در درون حکومت وحدت ملی به عنوان بخشی از قدرت سیاسی کشور افتخار داریم که همچنان با سیاست سنجش گرانه، عقلانی و معتدل، ادامه دهنده خط عدالت خواهی «شهید وحدت ملی» هستیم و هم چنان آرمان ها و آرزوهای آن شهید را دنبال می کنیم. بدون شک استراتژی و خط مشی ما همان خط مشی رهبر شهید است و این سخنان او سرلوحه کردار و گفتار ما است که گفت: «ما دشمنی اقوام را در افغانستان فاجعه می دانیم» و همچنین گفت: «ما هر کسی را که حق مردم را به رسمیت بشناسد و به حقوق مردم احترام بگذارد، دستش را می فشاریم».
یک بار دیگر گرامی می داریم یاد و خاطره «شهید وحدت ملی» و همراهان شهیدش را و همچنین شهدای نیروهای دفاعی و امنیتی کشور را که طی پانزده سال اخیر در برابر تروریسم بین المللی و دشمنان مردم افغانستان، مردانه و شجاعانه ایستادگی کردند و جام شهادت نوشیدند و همچنین شهدای مظلوم مردم بی گناه ملکی که در حملات تروریستی، در جای جای این مرز و بوم مظلومانه به شهادت رسیدند مخصوصا شهدای تظاهرات 2 اسد جنبش روشنایی در دهمزنگ، شهدای اربعین حسینی در باقر العلوم و مزار سخی کابل، شهدای حادثه اخیر شفاخانه سردار محمد داود خان و حوادث خونین دیگر در همه شهرها و ولایات کشور.
درود بر شهید مزاری
زنده باد افغانستان
و پاینده باد وحدت و همدلی مردم افغانستان
والسلام علیکم
- ۹۵/۱۲/۲۰