اوج ذلّت
نخبگان و محصلین ولایت دایکندی | دوشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۵ ق.ظ
میزبان مهمان ناخوانده می بینم
میهنم عجب ذلیل و بی مزه شدی
شهر بی دربان و بی دروازه شدی
هرکس از راه رسید تو خانه شدی
هر گاو مست را تو طویله شدی
میهنم تورا دلواپس و ئگران دیدم
از آن زمان بدست نامردان دیدم
دائم حاکمانت دزد و راهزنان بود
جیره خوار و نوکر بیگانگان بود
رفتار شان نی مثل یک سلطان بود
که شبیه تر به اجیر و بردگان بود
با بیگانگان ذلیل و زبون بودند
شیر خانه و روباه بیرون بودند
با مردمش باغرور، خنده می بینم
پیش ارباب، سرافکنده می بینم
الهی از این همه ذلت خسته شدیم
از نوکری اجنبیان درمانده شدیم
شریفی غزنوی، جمعه، ۸/قوس/۱۳۹۸