واکنشها به اظهارات فاشیستی و احمقانه ی حلیم تنویر مشاور ریس جمهور
در پیوند به سخنرانی سخیف، تفرقه افگنانه و ویرانگر "حلیم تنویر" عضو آکادمی علوم و مشاور ارشد و فعلی اشرف غنی رییس جمهور افغانستان در مراسم یادبود "محمد گل مومند " در کولن آلمان جمعی کثیر از فعالان سیاسی و اجتماعی واکنش نشان داده اند ....
داود ناجی: عرق شرمت را هم من پاک کنم؟
شبکههای اجتماعی را واکنش به سخنان حلیم تنویر، فراگرفته، اما اکثر واکنشها یک نکتهمهم را بازتاب نداده و من میخواهم همان نکته را بگویم. و آن درد پشتونهااست. اما قبل از آن یک توضیح کوچک و آن اینکه:
من از حرف حلیم تنویر تعجب نکردم، چون حرف تازه نیست، این حرف را سالهاپیش مولوی نیازی والی طالبان در مسجد روضه شریف گفت، او گفت تاجیکها تاجیکستان بروند، اوزبیکها اوزبیکستان و هزارهها به گورستان.
همین حرف را به زبان دیگری کمال ناصر اصولی بار بار گفت، فاروق اعظم در ارگ گفت و چند هفته پیش داوود سلطانزوی، در طلوع از تصفیه حرف زد. بنا من به حرفهای حلیم تنویر آشنایم و برعکس دیگران حرف او را به حرف یک فرد تقلیل نمیدهم. حرف تنویر یک "تفکر" است. تفکری که عامل اصلی ویرانی افغانستان است و تاوانش را همه داده به شمول پشتونها. پس من برعکس دیگران از حرفهای تنویر عصبانی نیستم و به آن جواب نمیدهم. چون من زندگیام را وقف مبارزه با این طرز تفکر کرده ام تفکری که همه اقوام را بدبخت کرده است. من در این یادداشت فقط میخواهم آیینه قدنمایی را در برابر آقای تنویر و همفکران او قرار دهم تا معلوم شود که چه کسی یا کسانی همه اقوام افغانستان بخصوص پشتونها را بد بخت کرده است؟ و جالب اینکه هنوز سنگ نجات آنها را نیز به سینه میزند.
در اینکه اکثر پشتونها بدبخت اند و در دام بلای وحشتناک جهل و بنیادگرایی گرفتار اند شکی نیست. اما عامل این بدبختی کیست؟
آقای تنویر از شکست امان خان میگوید و ملاهایی که علیه او قیام کردند، این درست است، اما آقای تنویر ایا ملا مشکعالم هزاره بود یا ملای لنگ؟ به گواهی تاریخ هزاره ها خو از امان الله خان حمایت کردند حتی غزنی را برایش پس گرفتند. اما همانگونه که خود می دانی ملاهای جنوب فتوای تکفیرش را دادند.
تنویر حتی از ترکی دفاع می کند و گوید او علیه فیودالها ایستاد، خب گیرم این درست باشد، بازچه کسی علیه ترکی فتوای جهاد داد؟ ملای هزاره بود؟
حکمتیار جز اولین کسانی است که علیه داوود خان به کوه بالا شد و چهل سال است که بخشی از جامعه پشتون را رهبری میکند، آیا او هزاره است؟
ایا ملا عمر هزاره بود؟ هیبت الله هزاره است؟ دادالله هزاره بود؟ و در این طرف ماجرا حامدکرزی هزاره است؟ وقتی یکیش با بی ۵۲ آمریکایی برفرق پشتون می زند و دیگریش با مواد انفجاری پاکستانی مکتب و شفانه و مسجد پکتیا را ویران می کند، گناهمن هزاره چیست؟ من هزاره پادشاه بودم؟ یا رییس جمهور؟ من وزیر دفاع بودم یا وزیر معارف؟
وقتی فاروق وردک ۶۰۰ میلیون دالر از بودجه مکاتب جنوب را حیف و میل می کند، من مقصرم؟
من هزاره با پرداخت فیس، در لیسه معرفت و دانشگاه ابن سینا درس میخوانم، که هیچکدامش را دولت نساخته، اما مکاتب لوکس هلمند و زابل خالی از شاگرد است، من مقصرم؟
اره اکثریت جامعه پشتون بدبخت اند، بیسوادند، نانخوردن ندارند، قربانی تروریسم اند، اما مقصرش سیاستمداران پشتون اند. همانهای که ۳۰۰ سال حکومت کردند اما یک کتابخانه در زابل نساختند، همانهایی که جوانان پشتون را بجای آشنا کردن با علوم جدید، گروه گروه جذب مدارس دیوبندیه کردند. همانهایی که برای زبان پشتو کارنکردند، کتاب ننوشتند، فیلم نساختند، ترجمه نکردند، دوبله نکردند. همانهایی که میلیاردها دالر را خوردند اما حتی سلامی به گلزمان آوازخوان نکردند تا بنده خدا بغضش در تلویزیون ترکید.
شما که خود مدتی معین وزارت فرهنگ بودی، بجز از اینکه مثنوی تصحیح شده دکتر سروش را دزدیدی و به نام خود چاپ کردی که آنهم افشا شد و آبروی نداشته همه ما را بردی، چه کار کردی؟
از همان هالند و المانی که در ان زندگی می کنی، ماهانه چند یورو برای حمایت از فرهنگ و زبان پشتو به افغانستان می آید؟ ولی اگر میخواهی بدانی هزارهها چه میکنند، برو به فهرست کمکهایی که هزارهها از استرالیا و اروپا از مزدکارگری روزانه خود به ابن سینا کرده اند، در صفحه فیسبوک دکتر احمدی ریس ابن سینا ببین. کمک زیادی نیست، اما مهم این است که فرهنگ کمک کردن به فرهنگ وجود دارد.
حالا آقای تنویر تو برای پشتون، زبان پشتو و بیرون شدن پشتونها از این وصعیت چکار کرده ای؟ یک لیلیه دخترانه ساختهی؟ چندتا معلم و نویسنده پشتو را کمک کردهی؟ کل اکادمی علوم با طول و عرضش در دست شماست بقول خودت چکار کرده است؟ تو مشت نمونه خروار، بقیهچه کرده اند؟ حقگل زمان را کیخورده وقتی وزیر فرهنگ خرم بود و معاونش تو و ریس اداره امور مخکش بود و ریس جمهور یاکرزی بود یا اشرف عنی؟ حق گلزمان را من خوردم؟ من چکاره بودهام اصلا؟ من معاهده گندمک را امضاکردم؟ یا معاهده دیورند را؟ من پنجده را به روسها دادم؟ پای کدام یکی ازین معاهدات امضای هزاره است؟
پادشاه، تو، ریس جمهورتو، وزیرتو، رهبرجهادتو، نمایندهویژه ترامپ برایصلح تو، مقصر رشد نکردن و کشته شدن پشتونها من؟ ها؟ هلو؟ خوبی؟ پاک کن دیگه عرق شرم را از پیشانیات منتظری که عرقت را هم من پاک کنم؟ مردکه دیوث؟
آنچه امروز بر پشتونها میرود، تاسف بار است، واقعیت رنج پشتونها را می توان در اشکهای آن دهقان پشتون که در سوگ ناکامورا در جلالآباد ریخته شد بخوبی دید. من بعنوان یک هموطن خود را درین رنج شریک میدانم. اما چنانچه همه میدانیم، رنج بقیه اقوام به مراتب بیشتر است و عامل همه اینها حاکمان پشتون بوده اند و هستند. آنها خون پشتونها را ریختند، مال شان را خوردند و خودشان را در جهل و فقر نگهداشتند و تقصیر را به گردن اقوام دیگر انداختند.
نخیر آقای تنویر من هزاره و تاجیک و ازبیک و پشهیی با اکثریت پشتونها در یک رنج تاریخی شریکیم و در یک درد بیدرمانگرفتار و عاملش شمایید. دقیقا تو امثالت که ۳۰۰ سال حکومت کردی اما کار نکردی. فقط دزدیدی، ظلمکردی ویران کردی و همه را به گدایی کشاندی.
منبع: صفحه رسمی داود ناجی
محقق: جهادالنکاح به روایت حلیم تنویر عضو دولتسوز منشور جدید اشرف غنی برای از بین بردن هزاره، اوزبیک و تقسیم دختران شان است. غنی و تیم فاشیستاش باید بداند که تقسیم دختران هزاره، گذشتن از روی جنازه ملیونها انسان مدافع است و این پروژه به سادگی عملی نیست.از سازمان ملل متحد میخواهم که از این موضوع آگاه باشند، نمایندهگان خاص به افغانستان بفرستند و این چنین موضوعات را بررسی نمایند.
بشیر احمد تینج سخنگوی حزب جنبش ملی: آقای تنویر بخش زیادی از عمرش را در بیرون از کشور گذرانیده و از واقعیت های افغانستان دور مانده است. صحبت های او در حقیقت نفاق پراگنی در بین اقوام افغانستان است در حالیکه در وضعیت کنونی افغانستان به صمیمیت و محبت نیاز مند است.
داکتر محمد قاسم وفایی زاده: صحبت های حلیم تنویر را که در محفلی در کلن جرمنی ایراد شده، شنیدم و تاسف در تاسف ماندم!کسی از تنویر سوال کند که وقتی هزار ها زن و دختر هزاره به کنیزی برده شد و از لوی کندهار تا لوی پکتیا توزیع شد، و از درآمد آن به بیت المال مالیه پرداخت شد، آیا پشتون ها هزاره شد و آیا مشکل قوم در افغانستان حل شد؟ قوم یک هویت ذاتی است و کسی انرا از بین برده نمی تواند. پشتون و هزاره و ازبک و تاجک و پشه ای و ده ها قوم و زبان و خرده فرهنگ که جان مایه فرهنگ و هویت کلان کشور ما را شکل می دهد، از میان نمی رود و نباید از میان برود . مشکل افغانستان سیاسی سازی قومیت و قومی ساختن سیاست است که در نتیجه ظلم و ستم بر همدیگر و رفتار های تبعیض امیز آقای تنویر و امثال تنویر است.مردم افغانستان امروز به این تعلق خاطر جمعی رسیده اند و در هر گوشه کشور فرهنگ همپذیری و برادری روز بروز فزونی می گیرد، اما متاسفانه هر از گاهی یک منور نشده بی سوادی از یکگوشه ای به تعصبات و مرزهای قومی تاریخ گذشته دامن می زند تا رابطه میان تعصب و نفهمی را جار بزنند.
محمد شفیق همدم فعال سیاسی: اگر حلیم تنویر محاکمه و مجازات نشود، محاکم را بسته و قوانین را دفن کنید. او نهتنها به یک قوم توهین نموده بلکه طرح نابودی اش را ارایه کرد. موضوع از تقبیح گذشته است.
محمد لطیف فیاض پژوهشگر مسائل سیاسی: ساده لوحانه خواهد بود که گفته های حلیم تنویر را خارج از حلقه قدرت حاکم در ارگ ریاست جمهوری تحلیل و تفسیر کنیم. ادمای از جنس حلیم تنویرهمان تئوری پردازان اصلی حلقه ارگ است که اشرف غنی طی مدت پنج سال در مقام ریاست جمهوری، همان سیاست را اعمال کرده است. کارنامه حکومت آقای غنی را اگر بدقت مطالعه کنیم خارج از چارچوکات نیست که حلیم تنویر به حیث یک راه حل برای سلطه و هژمونی سازی قومی مطرح کرده است. یک نگاه سرسری به حضور اقوام در هرم قدرت بسیار به صورت روشن نشان میدهد که هزاره ها و ازبیک ها از ساختار قدرت و تصمیم گیری حذف شدند. سرکوب جنبش های اجتماعی و محرومیت سازی تعمدی از انکشاف و توسعه، سهمیهبندی کانکور، سهمیه بندی مراکز آموزشی نظامی، سهمیه بندی بورس های تحصیلی از موارد دیگر پیشنهادی تنویر است. آیا در حکومت آقای غنی همه ای این موارد اعمال نشده است؟
دولت دولتیار در برابر گرایش فاشیزم قومی باید بسیج شد
فاشیستانی چون تنویر هنوز نمی فهمند که سیاست ناسیونالیستی قوم محورانه در افغانستان نتیجه ای جز تباهی، عقب ماندگی، خشونت، انسان کشی، بدوی گری، جهل، ظهور بنیادگرایی، سیاسی شدن اقوام و خیزش اقوام دیگر در افغانستان نداشته است
حلیم تنویر چهره صریح یک ناسیونالیست قومی و یک فاشیست افغان می باشد که آرزو، آرمان و نیتش را واضح ابراز کرده است.
او در سخنرانی خود در مراسم یادبود از گل محمد مهمند در شهر کلن آلمان گفته است که برای وحدت ملی باید نسل هزاره از بین برود و برای این امر دختران هزاره باید میان پسرهای پشتون تقسیم شود.
در این مورد باید به چند نکته مهم توجه کنیم:
یکم. هدف تنویر تاکید بر سیاست یکسان سازی هویتی از طریق پاکسازی قومی، نسل کشی و نابودی یک قوم است که ریشه در ناسیونالیسم نژاد باورانه دارد. ناسیونالیسم افغانی هم بر پایه خلوص نژادی (اصالت پشتون) و بیگانه سازی (دشمن شمردن و حذف کردن هزاره و تابع ساختن سایر اقوام چون ازبک و تاجیک و...) شکل گرفت و در فرایند تثبیت خود در تاریخ به نسل کشی و کشتار مرگبار، برده سازی و حذف مطلق هزاره از قدرت و منزلت های مثبت جامعه انجامید.
وقتی اساس ملت سازی بر اصالت یک قوم و ذات قایل شدن به یک هویت باشد نابودی و حذف غیراصیل ها یا بیگانه امر طبیعی و ضروری پنداشته می شود. درحالیکه با تداوم این سیاست نژادپرستانه هنوز تبعیض بی رحمانه علیه هزاره ها اعمال می شود امروز هزاره از قدرت حذف شده است، حضور هزاره در قدرت (معاونت دوم ریاست جمهوری) فقط بصورت سمبلیک و تحقیرآمیز است و تبعیض سیستماتیک علیه شان اعمال می شود و هنوز پیکر اجتماعی و روان جمعی هزاره نشانه زخم و خون و درد ناشی از نسل کشی و بردگی و شکنجه تاریخی و تبعیض مرگبار را با خود دارد و فقر و استثمار ناشی از تبعیض بی رحمانه رنج مضاعف بر هزاره تحمیل کرده و می کند اما لاشخوران نژادپرست و درنده خویان فاشیست مانند تنویر به این هم راضی نشده و آرزو می کنند و تلاش دارند در قرن بیست و یک سیاست نسل کشی و تصفیه قومی و نابودی نسل هزاره را باز تکرار و باز نمایی کنند.
ناسیونالیست های قومی چون تنویر تنها به تبعیض علیه هزاره بسنده نمی کنند بلکه خاستار نابودی (ختم)، برده سازی و غصب کامل زمین هایشان است از اینرو او ناراحت است که چرا کوچی ها راحت در مناطق هزاره یورش نمی برند. از این شکایت دارد که چرا زبان پشتو تنها زبان رسمی و معیار استخدام در دولت نیست. آقای تنویر وحدت ملی را نه تنها در نابودی یک قوم می داند بلکه کرامت انسانی زن و انسانیت زن و آزاد بودن زن هزاره را هم نفی کرده و می خواهد (آرزوی او) دختران هزاره را با زور و مطابق میل خود در میان بچه های پشتون تقسیم نماید.
از نظر او زن هزاره انسان به حساب نمی آید تا صاحب اراده، شخصیت، عقل و آزادی و دارای حق انتخاب شریک شیوه زندگی خود باشد بلکه او زن هزاره را چون کالای برده قابل تقسیم و تملک می پندارد. این افراطی ترین گرایش نژادپرستانه است یعنی نابودی مردان و کنیز گرفتن زنان. او آرزوی باز تکرار نسل کشی، برده سازی و توزیع دختران و زنان هزاره در میان قبایل پشتون در قندهار، ننگرهار، پکتیا و... در دوره عبدالرحمان را دارد.
دوم. این سخنرانی در مراسم یادبود از محمد گل مهمند ایراد شده است. محمد گل مهمند از بانیان فاشیسم افغان در دوره نادر غدار بود که اعتقاد به برتری ذاتی و خونیِ پشتون و باور به نابودی زبان و فرهنگ و تصرف زمین سایر اقوام و سرکوب آنها داشت و در این راستا سیاست پشتونیزه سازیِ افغانستان را سرعت بخشید. او شیفته هیتلر و نازیسم آلمان شده و در توهم برتری خونی و نژادی خود و توهم پیوند با آریایی موهوم موردنظر هیتلر سیاست یکسان سازی قومی در افغانستان را تشدید کرده و و به ویژه در اعمال ظلم و ستم بر هزاره ها و حذف مطلق آنان از شانیت شهروندی و اخلاقی در جامعه بسیار بی رحمانه عمل کرد از اینرو سخنرانی حلیم تنویر در این مراسم معنادار بوده و عجیب بنظر نمی رسد.
نکته مهم در این میان این است که اکنون در قرن بیست و یک و در عصر جهانی شدن حقوق بشر اما در افغانستان در عوض فاصله گرفتن از گذشته و طلب بخشایش از قربانیان جنایت و نسل کشی برعکس در راستای محکوم کردن قربانیان و ستایش جنایتکاران تاریخ، تلاش و فرهنگ سازی می شود این نتیجه گسترش راسیسم، انحطاط فرهنگ مدنی و از بین رفتن وجدان اخلاقی در اثر نهادینه شدن فرهنگ و منطقِ سیاست ناسیونالیسم افغانی است.
این فرهنگ بستر جنایت و توحش در افغانستان است و روابط اجتماعی نژادپرستانه و مدنیت ستیز را تولید و بازآفرینی و بازانتقال می کند پس در حقیقت همین فرهنگ مسلط و همین رابطه اجتماعی نژادباورانه است که انسان های بدوی اندیش و نژادپرست چون حلیم تنویر را پرورش می دهد.
سوم. واقعیت این است که نژادباوری در افغانستان تبدیل به یک نهاد و رابطه اجتماعی شده است و با سیاست قوم محورانه نخبگان قوم حاکم، نفرت قومی و دشمنی قومی به اوج خود رسیده است. تاریخ افغانستان، سیاست هویت و نژادپرستانه قوم حاکم در افغانستان و فرهنگ سازی نژادباورانه در افغانستان انسان های فاشیست چون حلیم تنویر را باز می آفریند.
راه حل این است که بایستی با ناسیونالیسم نژادباور افغان در تمام سطوح و ریشه های آن مبارزه کرد؛ از تاریخ و مبانی معرفتی آن گرفته تا سیاست و فرهنگ سازی آن. در برابر تهدید به نابودی، در برابر اهانت های نژادپرستانه و در برابر انحصارگری در قدرت باید ایستاد و نباید سکوت کرد. اگر در برابر فرهنگ و روابط اجتماعیِ نژادباورانه مبارزه نشود راه زمینه سازی و تلاش برای تحقق انسانیت، مدنیت، حقوق برابر شهروندی و همبستگیِ انسانی در افغانستان به بن بست قطعی خواهد رسید.
فاشیستانی چون تنویر هنوز نمی فهمند که سیاست ناسیونالیستی قوم محورانه در افغانستان نتیجه ای جز تباهی، عقب ماندگی، خشونت، انسان کشی، بدوی گری، جهل، ظهور بنیادگرایی، سیاسی شدن اقوام، خیزش اقوام دیگر و فروپاشی اجتماعی-سیاسی در افغانستان نداشته است. فاشیستانی چون تنویر نه دغدغه عدالت و برابری و نه دغدغه حقوق شهروندی را دارند. آنها از عدالت فقط حاکمیت و سلطه مطلق یک قوم را تصور می کنند.
مشخصا در این مورد باید دو کار فوری صورت گیرد:
نخست. باید علیه تنویر در دادگاه و در کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا و در دادگاه هالند به دلیل ابراز کردن نفرت نژادی و تبلیغ برای پاکسازیِ قومی جنایت علیه بشریت و برده سازی زنان و یک قوم شکایت کرد.
دو. اشرف غنی باید فورا نسبت به این مساله واکنش دهد زیرا او رییس جمهور افغانستان است؛ مسئولیت قانونی و اخلاقی دارد که در برابر پخش و نشر سخن و رفتار نژادپرستانه که شدیدا همبستگی ملی و امنیت روانی جامعه را ضربه می زند بایستد و از آن بیزاری جسته و در به محاکمه کشانیدن این نژادپرست عملا از طرف دولت افغانستان اقدام کند.
حلیم تنویر از اشرف غنی حمایت کرده است این بدان معنا است که سیاست انحصارگرایانه و قومگرایانه اشرف غنی هواداران فاشیزم قومی را تقویت و وحدت ملی را صدمه زده است بنابراین اشرف غنی باید در این مورد هم بخاطر تعیین نسبت خود با این طرفدار نژاد پرستش موضع گیری کند و هم در سیاست تبعیض قومی خود تجدیدنظر نماید زیرا سیاست دولت و قدرت سیاسی به دلیل ماهیت تعیین کنندگیش تاثیر مستقیم بر خلق واقعیت و بازتولید آن دارد.
اگر رهبران سیاسیِ پشتون به سیاست حذف و تبعیض قومی و سلطه بر دیگران تجدید نظر نکند شکاف قومی و نفرت نژادی دیر یا زود جامعه افغانستان را منفجر خواهد کرد؛ انفجاری که اینبار افغانستان را تجزیه و تکه تکه کرده و با کشتارهای بی پایان دریای خون جاری خواهد کرد که در آن همه و از جمله همین سلطه جویان و نژادپرستان مسلط غرق و نابود خواهند شد.
دولت دولتیار
-----------------------
اظهارات تفرقهافکنانۀ "حلیم تنویر"
اظهارات تفرقهافکنانۀ "حلیم تنویر" یکی از نزدیکان اریکۀ قدرت و تیم دولتساز، که در آن از ورود جوانان برخی اقوام بر اساس استعدادشان به دانشگاهها انتقاد کرده و همچنین گفته که در صورت به قدرت رسیدن، رهبرانِ برخی اقوام را میکشد و دختران آنان را به اجبار به عقد جوانان اقوام دیگر در میآورد، با واکنش تند شخصیتها و شهروندان کشور روبرو شده است.
احمد سعیدی یکی از کارشناسان مسایل سیاسی در مورد اظهارات تنفرآمیز "حلیم تنویر" از افراد نزدیک به رئیسجمهور در مصاحبه با خبرنگار آوا گفت: کسانی که به مسایل قومی دامن میزنند و به مردم و اقوام شریف افغانستان توهین میکنند مزدور بیگانگاناند و به خاطر منافع شخصی و یک لقمه نان و اندکی پول همۀ کرامتهای انسانی را زیر پا میگذارند.
آقای سعیدی در مورد عدم بازخواست چنین اشخاصی توسط ارگانهای عدلی و قضایی گفت که این افراد متعصب و مریض در درون نظام و ارگ طرفدار دارند، به همین خاطر به جرم توهین و نفاقافکنی میان اقوامِ با هم برادر افغانستان محکمه و مجازات نمیشوند.
در کنار کارشناسان، شماری از علمای دین میگویند که دامن زدن به تعصبات قومی از دیدگاه دین مبین اسلام حرام است.
مولوی حبیبالله حسام رئیس شورای اخوت اسلامی طی مصاحبه با خبرنگار آوا در این مورد گفت: از دیدگاه دین اسلام دامن زدن به تعصبات قومی حرام است و تعصبات قومی از ویژگیهای جامعۀ دوران جهالت قبل از اسلام بود، پس کسانی که آگاهانه به تعصبات قومی دامن میزنند به مسلمان بودنشان شک و تردید است.
آقای حسام افزود که متأسفانه اینگونه افرادِ متعصب در درون نظام حمایتگرانی دارند که با پشتوانۀ آنان و به خاطر منافع شخصی خود به مسایل قومی دامن میزنند.
این عالم دینی، وحدت و همدلی را از نیازهای اساسی امروز جهان اسلام و کشور عنوان کرده و نفاق و قومگرایی را از عوامل اصلی عقبماندگی افغانستان دانست.
اظهارات اخیر حلیم تنویر با واکنش تند شهروندان و چهرههای مطرح در شبکههای اجتماعی نیز روبرو شده است.
واکنش نمایندگان مجلس در برابر اظهارات سخیف و نا بخردانه حلیم تنویر
داکتر عبدالقیوم سجادی یک عضو مجلس نیز در صفحه خود نوشته است که به جای قبیله و قومگرایی بیایید انسانیت و مدنیت و فرهنگِ همپذیری را ترویج کنیم و از جوامع دیگر که با وجود دهها قوم و زبان و فرهنگ مختلف بایکدیگر زندگی انسانی و مسالمتآمیز دارند درس بگیریم.
اظهارات تعجببرانگیز آقای تنویر با واکنشهای مختلفی روبرو شده است. شماری از شهروندان از طرح ادغامِ اقوام توسط آقای تنویر به گونۀ طنز استقبال کرده و از وی خواستهاند که برای عملیشدن طرحش در ابتدا اعضای فامیل خود را به عقد جوانان سایر اقوام در بیاورد و بعد از دیگران شروع کند.
گفتنی است که صدای نفاق و حذف فیزیکی و سیاسی برخی اقوام از درون نظام و افغانستان در طول سالهای اخیر بارها توسط برخی افراد متعصب و قومگرا مطرح شده است، اما این افراد تاکنون به ارگانهای عدلی و قضایی معرفی نشدهاند.
همچنین چندی قبل، امرالله صالح معاون اول تیم دولتساز بدون ارایۀ کدام سندی گفته بود که برخی خواهان سهم هزارهها در قدرت به اندازۀ بینی آنان هستند. این اظهارات آقای صالح نیز با واکنش تند مردم روبرو شده بود.
غلام حسین ناصری یک عضو مجلس در این خصوص گفت: "یکی از مشاوران رییس جمهور در یک جلسه اکادمی علوم که در یکی از شهرهای آلمان برگزار شده بود؛ به اقوام ازبیک، تاجیک و هزاره توهین کرده و اظهارات او از دیدگاه عقلانی و قانونی اساسی افغانستان قابل قبول نیست."
آقای ناصری این اظهارات را تفرقه افگنانه خواند و تاکید کرد که این موضوع باید جداً از سوی مجلس بررسی گردد.
مهدی راسخ دیگر عضو مجلس نیز گفت: "کسی بنام داکتر حلیم تنویر مشاور برحال ریاست جمهوری در یک نشست اکادمی علوم به اقوام افغانستان توهین و بیادبی کرده است."
آقای راسخ افزود که این مشاور رییس جمهور گفته که رهبران اقوام غیر پشتون باید از بین برده شوند و نیز برخی اقوام به دیگر اقوام داده شود.
او گفت: "هرچند این آدم مریض است؛ اما مساله مهم این است که ارگ ریاست جمهوری و اکادمی علوم باید در این مورد موضع خود را روشن کنند."
به گفته او، مشاور ریاست جمهوری از آدرس یک قوم صحبت کرده و این مساله قوم شریف پشتون را در برابر سایر اقوام ساکن در کشور قرار میدهد و باید نمایندگان چنین اجازهای به کسی ندهند.
در همین حال، میر رحمان رحمانی رییس مجلس نمایندگان نیز این اظهارات آقای تنویر را غیر مسوولانه خواند و تاکید کرد که اظهارات تفرقهآمیز از آدرس یک مشاور حکومت نباید صورت گیرد.
حلیم تنویر در یکی از نشستهای اکادمی علوم گفته است: "اگر من به قدرت برسم اختلاط اقوام را میآورم، دخترهزاره را به بچه پشتون میدهم ختمش میکنم به خدا اگر بمانم".
او در بخش دیگر از این صحبتها گفته که برای ختم اختلاف قومی در کشور باید رهبران قومی از میان برداشته شوند؛ "محقق و دوستم باید اوطرف شوند تا تساوی به وجود بیاید".
این اظهارات واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی به وجود آورده و اکثر کاربران آن را ناشی از تعصب و تفرقه افگنانه خواندهاند.
اما درانی وزیر، معاون سخنگوی ارگ ریاست جمهوری در این باره گفته:"حلیم تنویر، درحال حاضر، هیچ گونه موقف رسمی در حکومت افغانستان نداشته و آخرین وظیفهی وی در حکومت وحدت ملی؛ مشاور فرهنگی معاونیت اول ریاست اجراییه بوده است. اظهارات اخیر وی در یک همایش افغانها در بیرون از کشور، نظر شخصی وی بوده و به هیچ وجه نمایندگی از دیدگاه دولت، ملت و شهروندان آگاه افغانستان نمیکند".
حلیم تنویر؛ از زبان قبیله، از تریبون قدرت
سه شنبه ۱۹ قوس ۱۳۹۸ منبع خبر گزاری جمهور
حتی ادعای وحدت ملی هم از کسی مانند حلیم تنویر، باورپذیر نیست؛ زیرا او تئوریسین تعصب است که از زبان قبیله و از تریبون، سخن می کند و هیچ نسبتی با توده مردم ندارد.
حلیم تنویر؛ از زبان قبیله، از تریبون قدرت
اظهارات حلیم تنویر؛ مشاور پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ و معاون اول ریاست اجرایی در مورد "اختلاط اقوام" جنجال برانگیز شده و واکنشهای گستردهای در میان چهرههای سیاسی، پارلمان و کاربران شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است.
آقای تنویر، در مراسمی که در شهر کلن آلمان برای "محمدگلخان مومند"، از چهرههای سیاسی و جنجالی افغانستان برگزار شده بود، سخنرانی کرد.
او در بخشی از سخنرانیاش به ازدواج بین اقوام "برای وحدت ملی" اشاره میکند و میگوید اگر او صلاحیت میداشت دختر هزاره را به ازدواج پسر پشتون درمیآورد.
او در ادامه گفت :"...اگر من سر قدرت آمدم اختلاط اقوام میآورم...ختمش میکنم... باید افغانستان متحد شود و وحدت ملی احیا شود نمیگذارم کسی به نام قوم برخیزد."
او در بخشی از سخنرانی خود از "ستمهایی که نسبت به خانوادههای کوچی در افغانستان میشود" ابراز نارضایتی کرد و از اقدامات محمدگل خان مومند ستایش کرد و خود را شاگرد او دانست.
حلیم تنویر یک عنصر قبیله گرا و متعصب است. او عضو حزب اسلامی است و کارنامه سیاسی و فرهنگی او نشان می دهد که عطش سیری ناپذیری دارد تا در قامت تئوریسین قبیله ظاهر شود و سلطه تاریخی پشتون ها بر اقوام دیگر را بار دیگر احیا کند.
البته تنویر در این زمینه تنها نیست و همفکران فراوانی در درون و بیرون دستگاه قدرت دارد. به همین دلیل، علیرغم همه دیدگاه های زننده و نفرت انگیزی که او درباره سروری بی همتای پشتون ها و برتری بلامنازع آنها بر اقوام دیگر دارد، هم در دولت کرزی و هم در دولت احمدزی، به عنوان مشاور حضور داشته است.
اظهارات تازه او در آلمان هم نشان می دهد که او هنوزهم از زبان قبیله و از تریبون قدرت، سخن می گوید. این اظهارات را نمی توان تنها به فضای آزادی بیان در غرب نسبت داد. تنویر می داند که پشتوانه های نیرومندی در درون دستگاه قدرت در افغانستان دارد و وقتی به صورت وقیح و آشکار، یک قوم متمدن این سرزمین را تحقیر و توهین می کند، نگران هیچ پیامدی نیست.
تصور کنید، اظهارات مشابهی از سوی یک فعال فرهنگی هزاره علیه یکی دیگر از اقوام، مطرح می شد، آیا بازهم واکنش ها تنها به اظهار نظرهای یک روزه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، محدود می ماند؟ بدیهی است که پاسخ منفی است و دلیل آن، کاملا روشن است؛ چون تنویر تنها نیست. او بخشی از قدرت است، از جیب قدرت، تغذیه می کند، از تریبون قدرت، سخن می کند و با پشتوانه قدرت، قومیت های دیگر را تحقیر و توهین می کند تا ایده زشت خود مبنی بر برتری پشتون ها را به کرسی بنشاند.
در این میان اما باید تصریح کرد که صرف نظر از پیشنهاد غرض آلود حلیم تنویر، میان اقوام افغانستان، هیچ مشکلی در زمینه ازدواج و پیوندهای خویشاوندی وجود ندارد. در حال حاضر نیز پسران و دختران زیادی از هزاره و پشتون و بالعکس، باهم ازدواج کرده اند و در کمال صلح و احترام، زندگی می کنند؛ اما بزرگترین مانع و تهدید در برابر این همزیستی، تفکرات ناپالوده و اندیشه های مسموم و نفرت انگیز عناصری مانند حلیم تنویر است که می خواهد به نحو خودخواهانه ای یک قوم را بر دیگر اقوام، برتری ببخشد.
اگرچه او بعدا زمانی که با موج سهمگین واکنش های مردم، رو به رو شد، به گونه ای حرف خود را پس گرفت و مدعی شد که منظورش، تأمین وحدت ملی از طریق اختلاط اقوام بوده و هزاره و پشتون، تنها یک مثال بوده؛ اما واقعیت این است که حتی ادعای وحدت ملی هم از کسی مانند حلیم تنویر، باورپذیر نیست؛ زیرا او تئوریسین تعصب است که از زبان قبیله و از تریبون، سخن می کند و هیچ نسبتی با توده مردم ندارد.
راه مبارزه با افرادی مانند او، گذشتن و نادیده گرفتن است. توده اقوام هزاره و پشتون، تنویر را نمی شناسند و از ایده های نژادپرستانه او تبری و بیزاری می جویند؛ بنابراین، خواص هم نباید او را بزرگ کنند. او نیز همانند محمدگل خان مومند، آرمان سروری قومی پشتون ها را به گور خواهد برد و سیر تحولات تاریخی- اجتماعی، تار و پود اندیشه های قوم پرستانه آنها را همراه با خاکستر پیکرهای پوسیده شان برباد خواهد داد. این موج تحول، سالهاست که شروع شده؛ نمونه بارز آن، درخشش های انکارناپذیر پسران و دختران نخبه و نیرومند هزاره در ابعاد جهانی است که برای افغانستانی که آبا و اجداد آقای تنویر، جز انفجار و انتحار و ترور و تریاک، چیزی برای آن باقی نگذاشته اند، غرور و افتخار کسب می کنند.
نرگس اعتماد - جمهور
موارد جرمی سخنرانی حلیم تنویر
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۸ ۱۳۹۸/۹/۱۸ کد خبر: 161272 منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان
سخنرانی "حلیم تنویر" عضو آکادمی علوم و مشاور ارشد و فعلی اشرف غنی رییس جمهور افغانستان در مراسم یادبود "محمد گل مومند " در کولن آلمان روز گذشته که با پیام رسمی اشرف غنی رییس جمهور افغانستان و نماینده رسمی او برگزارشده بود تحت عنوان های ذیل قابل تعقیب و محاکمه است: «تحریک به اعمال تبعیض و تنفر نژادی و ایجاد تشویش و تنش های قومی».
سخنرانی او برای مردم افغانستان چیز تازه ای نیست. طالبان، مولوی نیازی سال ها قبل در مزارشریف، روستا ترکی، اصولی، جنرال جرات و اسماعیل یون و دیگران با تعبیرهای متفاوت چنین چیزهایی را با برهنگی و فاش سخن گفته اند.
اعتقاد این گروه از برهنه گویان در واقع با محتوای اصلی و عملی مشی حکومتداری کرزی و اشرف غنی در سال های اخیر تفاوت بنیادی ندارد بلکه تکمیل حکومتداری آنها و شیوه ای از تلاش های فرهنگی نوع از فاشیزم بدخیم قومی در افغانستان است. اینها همه برای "افغان سازی"، نفی فرهنگ و محو هویت اقوام افغانستان به شکل اجباری تلاش می ورزند. این تلاش ها با شیوه های متفاوت اما با هدف واحد برای کسانیکه حداقل احساس انسانی دارند قابل دید است.
تفاوت در سخن رسمی و غیر رسمی این دو گروه وجود دارد. خلیلزاد، کرزی و اشرف غنی رسمی و عملی در پوشش کلمات چند پهلو به دلیل مقام و موقعیتش؛ زمینه ی "افغان سازی" را آماده ساخته و می سازند اما گروه دیگر از جمله آنها حلیم تنویر دقیقا همان تفکر قومی را با برهنگی و شرارت کلامی چنین بر زبان آورده است:
1. مخاطب اصلی او در این سخنرانی اشرف غنی و پشتون ها است. او پشتون ها را برای رهبری و حکومت بلامنازع از طریق محو فیزیکی و فرهنگی ملیت های غیرپشتون در افغانستان تحریک می نماید.
2. اوکارمندان ارگان (فیلم سازی افغانستان) را "کاپیتالیست ها "می خواند که برای "بی ناموسی دختران افغان" کار می کند.
3. وزیر تحصیلات حکومت قومی پشتون تبار را به دلیل اینکه در کانکور 6 نفر از پکتیا پذیرفته شده است مجرم دانسته و مردم را تحریک می نماید که او را با پاهایش دار زده و آویزان نماید. در این کلمات چندین نسبت جرمی وجود دارد. دروغ، تهدید به مرگ و اتهام به فساد حکومت، وزیر و مسوولین تحصیلات عالی و نیز تحریک مردم جنوب علیه حکومت افغانستان و اقوام دیگر این درحالی است که وزارت تحصیلات عالی به شکل رسمی پذیرش در دانشگاه ها را برخلاف قانون اساسی سهمیه ای ساخته و متهم به قومگرایی، حکومت قومی در افغانستان است.
4. او می گوید: هزاره ها پس از هجوم چنگیزخان به شمال و مرکز افغانستان ماندند. این مردم ساکنان اصلی آنجا را که آریایی ها باشد از سرزمینشان کوچ دادند. معنی صریح سخنان او این است که این قوم ساکنان اصلی افغانستان نیستند. او بدون هیچ سند و مدرکی می گوید این مردم کوچ اجباری را در افغانستان مرتکب شدند. تحریک، ایجاد تنفر و انتقام جویی بر اساس دروغ های تاریخی که هیچ مورخ افغانستان آن را تایید نمی کند.
5. تحریک به دشمنی میان آریایی های بینی بلند و غیر آریایی در افغانستان در اینکه غیر آریایی ها که منظور صریح او "هزاره ها" است سرزمین آریایی ها را اشغال کرده است.
6. تحریک علنی برای از میان بردن دوستم و محقق البته در این جا به هیچ وجه قصد ما دفاع از دوستم و محقق نیست. هیچ نسبت در حمایت و سیاست این دو نداریم اما نفس سخنان تحریک آمیز برای از بین بردن افراد، قوم و تبارشان در ملاعام در تمام قوانین کشورها جرم است.
7. تحریک کوچی ها بر ضد هزاره ها. او در واقع به شکل علنی دوونیم میلیون کوچی را برای تاراج هزاره ها تحریک می نماید.
8. او ایجاد وحدت ملی را از طریق زور و محو فیزیکی اقوام دیگر یک ضرورت ملی می داند و پشتون ها را تحریک و راهنمایی می نماید تا از طریق تاراج زنان و دختران هزاره و اعاده ی حکومت امیر عبدالرحمانی این ضروت ملی را تامین نماید.
رجا رفیق
تنویر، داستان تلخ تحصیلکرده های بی سواد ما است
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۲ ۱۳۹۸/۹/۱۸ کد خبر: 161273 منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان
صحبت های حلیم تنویر را که در محفلی در کلن آلمان ایراد شده، شنیدم و تاسف در تاسف ماندم!
کسی از تنویر سوال کند که وقتی هزارها زن و دختر هزاره به کنیزی برده شد و از قندهار تا پکتیا توزیع شد و از درآمد آن به بیت المال مالیه پرداخت شد آیا پشتون ها هزاره شد و آیا مشکل قوم در افغانستان حل شد؟
قوم یک هویت ذاتی است و کسی آن را از بین برده نمی تواند. پشتون و هزاره و ازبک و تاجیک و پشه ای و ده ها قوم و زبان و خرده فرهنگ که جان مایه فرهنگ و هویت کلان کشور ما را شکل می دهد از میان نمی رود و نباید از میان برود. مشکل افغانستان سیاسی سازی قومیت و قومی ساختن سیاست است که درنتیجه ظلم و ستم بر همدیگر و رفتارهای تبعیض آمیز تنویر و امثال تنویر است.
اگر تنویر کمی عقل عملی داشته باشد باید درک می کرد که راه حل موضوعات قومی توزیع دختران هزاره نیست بلکه عدالت است و ایجاد مبانی فکری و فرهنگی مشترک برای ملت شدن. ملت خاصیت ژنتیک ندارد که با توزیع دختران یک قوم به قوم دیگر بدست آید، ملت شدن زمینه های مشترک برای احساس تعلق است به یک هویت کلان فرهنگی و سیاسی.
مردم افغانستان امروز به این تعلق خاطر جمعی رسیده اند و در هر گوشه کشور فرهنگ همپذیری و برادری روز به روز فزونی می گیرد اما متاسفانه هرازگاهی یک منور نشده بی سواد از یک گوشه ای به تعصبات و مرزهای قومی تاریخ گذشته دامن می زند تا رابطه میان تعصب و نفهمی را جار بزنند.
برای وضاحت بیشتر به آقای تنویر کتاب خودم را آدرس می دهم که بخواند و از روشنفکران کشور می خواهم هر روز زخم تازه ای به ذهن های خسته از قومگرایی و تعصب جامعه ما نزنید و بجای آن مشوق درک و فهم و مناسبات انسانی باشیم. و آخرین سخنم همان سخن شاعر است که:
گر تو طبیب چشم بودی
ما همه بی چشم بودیم
محمد قاسم وفایی زاده
ارگی ها بارها از کشتار تباری گفته اند
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۲ ۱۳۹۸/۹/۱۸ کد خبر: 161269 منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان
حلیم تنویر نماینده مکتب و فرهنگ ارگی ها باید عملی سازی پلان وحدت ملی افغان سازی خود را از درون خانواده و قوم خود آغاز نماید.
حلیم تنویر بخاطر تامین وحدت ملی نه نیاز به کشتن محقق و دوستم دارد و نه ضرورت به تقسیم دختران هزاره در میان پشتون ها چون نه محقق و دوستم مانع تامین وحدت ملی هستند و نه هم دختران هزاره متاع و جنس هستند که از طریق تقسیم آنها حلیم تنویر وحدت ملی ایجاد نماید.
مشکل افغانستان و مشکل تامین وحدت ملی تروریزم و فرهنگ تروریزم پروری است که در مغز و عملکرد حلیم تنویر و امثال حلیم تنویر وجود دارد. محقق و دوستم خوب یا بد پیشوای تروریزم و خودترقانی ها نیستند و از سراسر جهان تروریست ها را در میان اقوام خود نیاورده اند و ناموس اقوام خود را به نام جهاد انکاح در آغوش تروریست ها قرار نداده اند و برخلاف و علیه تروریست ها جنگیده اند و قربانی داده اند.
حلیم تنویر بجای تقسیم دختران هزاره میان پشتون ها اول دختر خود را برای یک جوان هزاره بدهد چون جوان هزاره یک خوبی دارد که خودترقانی نمی کند و اگر از ثمره ازدواج دختر حلیم تنویر با یک جوان هزاره طفل به دنیا آمد به یقین که تروریست، انتحاری و انفجاری بار نمی آید، گذشته از آن حلیم تنویر پیش از اینکه محقق و دوستم را بکشد و بالای دختران هزاره نقشه بکشد اول باید قوم خود را متحد کند و دختران قوم خود را از چنگال جهاد انکاح نجات دهد.
مغزهای پوسیده شوونیست های دور از تمدن و کودن نمی دانند که دختران متاع و جنس نیستند که توسط تقسیم کردن آنها وحدت ملی ایجاد گردد، وحدت ملی فقط از طریق اشتراک مساویانه و عادلانه اقوام در منبع قدرت و توزیع ثروت بوجود می آید نه از طریق کشتار تباری مگر از زمان امیر عبدالرحمان تا این دم کم کشته اید که باز هم تاکید بر کشتن و تقسیم کردن دختران دارید. ماشین کشتار تباری تروریزم بسیار فعال است اما ذره ای از وحدت ملی دیده نمی شود.
مکتب فکری و فرهنگی ارگی ها همین است که بارها و به کرات از کشتار تباری و تصفیه قومی گفته اند و عملا در این راه قدم برمی دارند و این نه اولین گفتار و اقرار است و نه هم آخرین می باشد بلکه پشتوانه اینگونه نشست ها و گفتارها ارگی ها هستند. از درون ارگ سازماندهی و رهبری می گردد و از کد 91 تمویل می شود.
حسن علی عدالت
حلیم تنویر تیوری پرداز اشرف غنی
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۸ ۱۳۹۸/۹/۱۸ کد خبر: 161270 منبع: شبکه اطلاع رسانی افانستان
ساده لوحانه خواهد بود که گفته های حلیم تنویر را خارج از حلقه قدرت حاکم در ارگ ریاست جمهوری تحلیل و تفسیر کنیم.
آدم هایی از جنس حلیم تنویر، یون، مخکش و سلطانزوی همان تیوری پردازان اصلی حلقه ارگ است که اشرف غنی طی مدت پنج سال در مقام ریاست جمهوری همان سیاست را اعمال کرده است. کارنامه حکومت غنی را اگر با دقت مطالعه کنیم خارج از چارچوکات نیست که حلیم تنویر بعنوان یک راه حل برای سلطه و هژمونی سازی قومی مطرح کرده است.
تنویر به حذف فیزیکی رهبران اقوام به صورت خاص به جنرال دوستم و محمد محقق اشاره می کند. آیا در دوران حاکمیت غنی این تلاش ها صورت نگرفته است؟ حذف اقوام از ساختار قدرت و بسترسازی برای هژمون قبیله در تمام سطوح قدرت ملی از گفته های دیگر تنویر است. آیا اشرف غنی این تیوری را گام به گام عملی نکرده است؟ یک نگاه سرسری به حضور اقوام در هرم قدرت بسیار به صورت روشن نشان می دهد که هزاره ها و ازبک ها از ساختار قدرت و تصمیمگیری حذف شدند.
سرکوب جنبش های اجتماعی و محرومیت سازی تعمدی از انکشاف و توسعه، سهمیه بندی کانکور، سهمیه بندی مراکز آموزشی نظامی، سهمیه بندی بورس های تحصیلی از موارد دیگر پیشنهادی تنویر است. آیا در حکومت غنی همه ی این موارد اعمال نشده است؟
بجای چسبیدن به شاخه های فاشیزم باید کانون تفکر فاشیستی تغییر کند. ارگ به کانون فاشیزم تبدیل شده و این یک خطر بزرگ برای ملت سازی است.
لطیف فیاض
آریانانیوز: حلیم تنویر گفت که دختر هزاره را به بچه پشتون خواهد داد تا قومی در افغانستان نماند…
حلیم تنویر که سابقه جهادی و فرهنگی دارد و حالا در سرزمین آزاد و فاقد تبعیض و برتری نژادی هالند زنده گی می کند دیروز در مراسم تجلیل از محمد گل خان مهمند در کلن جرمنی حرف های دل سوپرراسیست ها را گفت. او به راحتی و خاطر جمع گفت که به زور اختلاط اقوام را به وجود خواهد آورد(!) و برای این منطور دختر هزاره را به بچه پشتون خواهد داد تا قومی در افغانستان نماند و به اصطلاح همه افغان شوند!
داکتر حلیم تنویر یکی از معتقدین برتری نژاد باوری کشتن و بیناموسی کردن را یگانه راه تامین وحدت ملی میداند، بعد از اینکه داوود سلطانزوی قضیه تصفیه قومی را مطرح کرد اینبار داکتر حلیم تنویر به مثابه پیروی از راه و روش أمیر عبدالرحمن خان و محمد گل خان مهمند بسیار به صراحت و با قسم یاد کردن راه بیرون رفت افغانستان را از وضعیت کنونی با کشتن محقق و دوستم و تقسیم دختران هزاره میان جوانان پشتون پیشنهاد کرد.
از نظر تبارگرایان نژادی تروریزم، خود ترقانی و آدم کشی برای تصفیه نژادی و کشتاری تباری بهترین را برای رسیدن به وحدت ملی است.
آیا با حذف فزیکی محمد محقق و جنرال دوستم و تقسیم دختران هزاره برای جوانان پشتون وحدت ملی تامین میگردد؟
"حلیم تنویر" توسط پولیس انترپول بازداشت شود
سناتوران اظهارات «حلیمتنویر» در یک نشست اکادمیعلوم را تفرقهافکنانه خوانده گفت: حکومت افغانستان باید او را به کمک پولیس انترپول بازداشت کرده و مورد پیگرد قانونی قرار دهد.
سناتوران "حلیم تنویر" توسط پولیس انترپول بازداشت شود
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: سناتوران در نشست امروز مجلس سنا، اظهار داشتند: «حلیمتنویر» به دستور بیرونیها میخواهد میان ملیتهای با هم برادر افغانستان نفاقاندازی کند و مردم را در برابر هم قرار دهد.
فضلهادی مسلمیار، رئیس مجلس سنا عنوان کرد: تنویر با استفاده از نام یک قوم علیه سایر اقوام با هم برادر افغانستان اظهارات تبعیضآمیز مطرح کرده و با تفرقهافکنی در صدد شهرت طلبی بوده است.
وی افزود: هرنوع تفرقهافگنی میان اقوام در افغانستان جُرم بوده و تنویر مرتکب جُرم شده و حکومت باید تنویر را به کمک پُلیس انترپول بازداشت کرده و به دلیل اظهارات غیر مسوولانهاش مورد بازپُرسی قرار دهد.
مسلمیار ادامه داد: تنویر با اظهارات خود آجندای استخبارات بیرونی که همانا تفرقهافگنی میان اقوام افغانستان است را عملی کرده است.
ارئیس مجلس سنا عنوان کرد: مجلس سنا کتباً از حکومت افغانستان خواهد خواست تا تنویر را بازداشت و جهت محاکمه به نهادهای عدلی و قضایی بسپارد.
گلالی اکبری سناتور ولایت بدخشان نیز گفت: حلیم تنویر به اقوام افغانستان گستاخی کرده و با این اظهاراتش قصد دارد جنگ قومی را در افغانستان شعلهور سازد.
محمد علم ایزدیار معاون اول مجلس سنا نیز در نشست امروز اظهارات تنویر را غرض آلود خواند ه ابراز داشت: اگر حکومت با چنین افرادی که در گذشته نیز چنین گفتارها و کردارها را مطرح کردهاند، برخورد جدی میکرد، امروز کسی جرات نمیکرد بار دیگر چنین اظهاراتی را مطرح کند.
این گفتهها در حالی مطرح میشود که حلیم تنویر در یکی از نشستهای اکادمی علوم در آلمان گفته است: اگر من به قدرت برسم اختلاط اقوام را میآورم، دخترهزاره را به بچه پشتون میدهم ختمش میکنم به خدا اگر بمانم.
وی در بخش دیگر صحبتهای خود گفته برای ختم اختلاف قومی در کشور باید رهبران قومی از میان برداشته شوند؛ "محقق و دوستم باید برکنار شوند تا تساوی به وجود بیاید".
این اظهارات تنویز واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی به وجود آورده و اکثر کاربران آن را ناشی از تعصب و تفرقه افکنانه خواندهاند.
مرجع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) کابل
حلیم تنویرتفـکر خـالق «خـر بـیفرهنـگ» از کجـا آب مـیخـورد
منبع : روزنامه ماندگار
از چند روز به اینسو گفتههای حلیم تنویر، مشاور پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ در شبکههای اجتماعی جنجالبرانگیز شده است.
حلیم تنویر در مراسم گرامیداشت از فعالیتهای محمدگل مهمند در شهر کلن آلمان، در مورد اختلاط اقوام میگوید که اگر صلاحیت میداشت دختر هزاره را به همسری پسر پشتون در میآورد. او میافزاید: «اگر من سر قدرت آمدم اختلاط اقوام را به میان میآورم، ختمش میکنم، mandegarباید افغانستان متحد شود و وحدت ملی احیا شود، نمیگذارم کسی به نام قوم برخیزد.»
این گفتههای تنویر با واکنش تند اقوام غیرپشتون روبهرو شده و هزاران تن از شهورندان و کاربران او را به برتریجویی متهم کردهاند.
اما شماری از نویسندهگان مطرح کشور سخنان تنویر را نه سخن یک فرد، بلکه یک تفکر میدانند. به باور آنان، در مجلسی که از شخصی مانند محمدگل مهمند که پایهگذار «تبعیض نژادی و ستم ملی» در تاریخ کشور است، ایراد سخنانی بهتر از سخنان حلیم تنویر انتظار نمیرفت.
کاوه جبران، شاعر و نویسنده به این مسأله چنین پرداخته است: «مسأله اصلی این است که فاز دوم ناسیونالیسم افغانی نیز بر سازوکارهای نادرست و ناواقعی استوار است. بر اساس فریب و ریا و نیرنگ و جعل. حتم این که توجه جامعهٔ جهانی به افغانستان توجهی پایدار نیست. حضور قدرتهایی چون امریکا نیز ابدی نخواهد بود. به زور خارجیها نمیشود کشور و ملت درست کرد. افغانیت یک روایت مرده و تاریخمصرفگذشته است. این روایت طی صدسال نتوانست به شکم، امنیت، دانش، زبان، تاریخ و فرهنگ مردم بومی این سرزمین وصل شود. در میدانهای دموکراتیک راویان این روایت، همواره بازی را باخته اند. در انتخابات تقلب میکنند، در کانکور سهمیهبندی میکنند، در استخدام و اشتغال فیلتر قومی کار میگذارند، در تظاهرات دست به اسلحه میبرند و… . بنابراین، به نظر میرسد اصرار بیشتر بر این روایت مرده، صرفاً زمینههای بالقوه- جنگ و تجزیه را تقویت میکند و تا فعالشدن بمب راهی نیست. به نظرم از این انتخابات تا انتخابات دیگر به تعویق میافتد.»
سیدحسین اشراق، یک نویسندۀ دیگر افغانستان نیز تحلیل قابل توجهی از اظهارات حلیم تنویر دارد. او تحلیلش از گفتههای تنویر را با عنوان «سرچشمهٔ نفرت خوارداشتِ دیگران یا حسادت در برابرِ آنان است» نوشته است.
او نوشته است که «فرق حسادت با خوارداشت زیاد نیست اما نگاهِ یکی از پایین و از دیگری از بالا میباشد. اگر در خوارداشت معمولاً افراد خود را بالاتر از دیگران تصور میکنند، در حسادت پایینتر حس می نمایند. هر دوی این سویهها میتوانند به تبعیض نفرت بار بیانجامند. خطرِ نفرت از آنجا ویرانگر میشود که زمینههای خود-محقپنداری، نفی فهم دیگران، نفی تساوی حقوق، عدم پذیرش همزیستی، طرد گفتوگو، تمایل به غلبه و تجویزِ کاربردِ زور و خشونت را فراهم میکند و بیرونشدن از دایرۀ تعادل را به امرِ معمول در میآورد.»
به گفتۀ او، راه حل اساسی برای چارهجویی از گسترش نفرت، عطف توجه به سوی «توسعه» است. توسعه به یک معنا نو شدنِ ذهنیتها و الگو های رفتاری توأم با ارتقای کیفی عقبهٔ معرفتی آدمهاست، در غیرِ آن گرایش به توسعه نیافتهگی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نه تنها باز تولید خواهد شد که در قالبِ روایت کلانِ بازگشت به گذشته دردسرهای گوناگونی را به وجود خواهد آورد.
ثریا بها یکی از نویسندهگان کشور نیز در مقالهیی تحت نام «محمدگل خان مهمند؛ بانی ستم ملی در افغانستان» وی را بدنامترین سیاستمدار افغان میخواند که با نهادینهکردن ستم ملی و فاشیسم در کشور، تضاد عمیقی بین ملیتها ایجاد کرده است.
خانم بها مینویسد: «مهمند با روش خاص فاشیستی خود در صفحات شمال کشور، شهر کابل و کوهدامن زمین، دست به تجاوز و کشتار اهالی بیگناه زد، شمال و جنوب کشور را به جان هم افکند، به نامهای تاریخی و اصیل کشور دستبرد بیشرمانه زد، زبان پشتو را با تضعیف زبان شیوای فارسی و اوزبیکی و نورستانی با خشونت تباری بر مردم تحمیل کرد. آثار تاریخی را دشمنانه نابود کرد، کتب فارسی و اوزبیکی را با خشم و کین حسودانه به آتش کشید و خاکسترش را در «پته خزانه» گذاشت.»
اما از این طرف واکنش اقوام غیرپشتون به گفتههای تنویر نیز قابل تأمل است. شماری از کاربران در شبکههای اجتماعی با نشر عکسی از تنویر با خانم و دخترش، گفتهاند که میخواهند داماد تنویر شوند.
اسد بودا در این مورد مینویسد: «تفکرِ نژادگرایانۀ تنویر باید نقد گردد ولی اخلاقاً درست نیست با خانوادۀ او مطابق «سنتِ بَدَلونه» برخورد شود. انسانی که به خون جمعی و خلقی تشنه است، یقیناً به دختر و مادر و همسر خود نیز احترام ندارد. بیاحترامی به مادر و زن و فرزندِ او، یک رفتار ِتنویریـ قبیلهیی است و این سنت غلط نباید ترویج شود. درست است که اکثر هموطنانِ پشتوزبان ما در برابر ایدۀ پاکسازی قومی لب فروبستهاند و حتی حمایت میکنند، ولی خواستهای ما مشروعاند. برای طرحِ خواستهای مشروع، نیازی به خزیدن به مغارههای تاریک کین و نفرت نیست. کسانی نیاز به پنهانکاری و توطئه دارند که خواستهای نامشروعی چون حذفِ قوم دارند.»
داستان تلخ تحصیلکردههای بیسواد
این اظهارات واکنشهای گسترده مردمی را از هر قوم و سمتی به همراه داشتهاست.
محمدقاسم وفاییزاده؛ رییس اداره هوانوردی ملکی در صفحه شخصیاش در مطلبی تحت عنوان «تنویر؛ داستان تلخ تحصیلکردههای بیسواد ماست» نوشتهاست: صحبتهای حلیم تنویر را که در محفلی در کلن المان ایراد شده، شنیدم و تاسف در تاسف ماندم.
او در ادامه نوشتهاست: «کسی از تنویر سؤال کند که وقتی هزارها زن و دختر هزاره به کنیزی برده شدند و از لوی قندهار تا لوی پکتیا توزیع شدند و از درآمد آن به بیتالمال مالیه پرداخت شد، آیا پشتونها هزاره شد و آیا مشکل قوم در افغانستان حل شد؟»
به باور آقای وفاییزاده، قوم یک هویت ذاتی است و کسی آن را از بین برده نمیتواند. پشتون و هزاره و ازبک و تاجیک و پشهای و دهها قوم و زبان و خردهفرهنگ که جانمایه فرهنگ و هویت کلان کشور ما را شکل میدهد، از میان نمیرود و نباید از میان برود.
او گفتهاست: مشکل افغانستان سیاسیسازی قومیت و قومیساختن سیاست است که در نتیجه ظلم و ستم بر همدیگر و رفتارهای تبعیضآمیز آقای تنویر و امثال تنویر است.
وفاییزاده در ادامه نوشتهاست: اگر تنویر کمی عقل عملی داشتهباشد باید درک میکرد که راه حل موضوعات قومی توزیع دختران هزاره نیست؛ بلکه عدالت است و ایجاد مبانی فکری و فرهنگی مشترک برای ملتشدن. ملت خاصیت ژنتیک ندارد که با توزیع دختران یک قوم به قوم دیگر بهدست آید، ملتشدن زمینههای مشترک برای احساس تعلق است به یک هویت کلان فرهنگی و سیاسی.
جدی نگیرید
مرتضی پژواک؛ یکی از کاربران نوشتهاست که بعد از امرالله صالح، این بار یک انسان (…) بهنام حلیم تنویر دوباره از ادبیات توهینآمیز و تفرقهانداز استفاده نموده و به یک قوم افتخارآفرین توهین نمود. حلیم تنویر و دار و دستهاش باید بدانند که مردم آگاه شدهاند و دیگر به گذشته برنخواهند گشت و فریب چنین افرادی را نخواهند خورد.
او افزوده است، افغانستان جایی برای تبلور مذاهب و اقوام مختلف است و این امر ناممکن خواهد بود که همه را از نما و سیمای یک قوم و قبیله ببینیم.
قربان ادیب؛ دیگر کاربر افغان هم نوشتهاست: حلیم نتویر را جدی نگیرید! من یکسالی را که با او همکار بودم، میدانم واقعیت زندگی او چیست. تنویر به جز از عصبیت قومی و کارهای غیر اخلاقی، دیگر هیچ دستاوردی ندارد.
اتاق فکر ارگ
مریم عزیزی هم نوشتهاست، پشتونبودن، هزارهبودن، تاجیکبودن و یا دامنزدن به مسایل قومی، مذهبی و حزبی ارزش ما را زیاد نمیکند؛ بلکه کم میکند.
وی در ادامه از همایشی که آقای تنویر در آن سخنرانی کرده به عنوان «نشست دانشمندان پشتون (اتاق فکر ارگ) برای نابودی سایر اقوام» یاد کرده و به چند نکته از سخنان او در آن همایش اشاره کردهاست:
۱ . دختران هزاره میان بچههای پشتون تقسیم شوند.
۲ . محقق و دوستم کشته شوند.
۳ . کوچیها بالای زمینهای مردم اسکان داده شوند.
۴ . یادگیری پشتو در سراسر افغانستان اجباری شود.
به باور مریم عزیزی، برتری یک انسان با علم و تقوا حاصل میشود، نه با پشتونبودن و هزارهبودن.