محب مدثر خبرنگار بیبیسی: وحدت ملی یا نسلکشی؟
حرفهای حلیم تنویر آن هم در آلمان، کشوری با آن پیشینه تلخ نژادپر ستی و نسل کشی،که به عنوان طرحی برای «وحدت ملی» در افغانستان مطرح کرده ، برای من به عنوان یک دانشجوی حقوق، بیشتر از این که طرح وحدت ملی باشد بر اساس تعاریف حقوقی، طرح «نسل کشی» Genocideو یا در بهترین صورتش طرح «پاکسازی قومی» Ethnocide است...
هر چند تعریف موجود در اسناد بین المللی، تعریف خیلی محتاطانه و محدودی از نسل کشی ارائه میدهد اما باز هم به این تعریف حقوقی توجه بفرمائید:
ماده ۲ کنوانسیون جلوگیری و مجازات جنایت نسل کشی 1948 این جنایت را چنین تعریف میکند:
نسل کشی عبارت است از ارتکاب هر یک از اعمال مشروحه زیر علیه یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی که به قصد نابود کردن تمام یا بخشی آنها به دلیل دارا بودن این اوصاف صورت میگیرد:
۱- قتل اعضای گروه ۲- ورارد کردن صدمه جدی جسمی یا روانی به اعضای یک گروه. ۳- قراردادن عمدی یک گروه در معرض شرایط نامساعد زندگی، به هدف نابودی فیزیکی کلی یا جزئی آن گروه ۴-تحمیل اقداماتی به منظور جلوگیری از زاد و ولد آن گروه ۵- انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر
این تعریف در بند 2 ماده 4 اساسنامه دادگاه یوگساوی( سابق، )بند 2 ماده 2 اساسنامه دادگاه رواندا و ماده 6 اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری عیناً تکرار شده است.
البته نسل کشی فرهنگی و پاکسازی قومی هم که از میان بردن هویت، فرهنگ و زبان و میراث فرهنگی و تاریخی یک گروه را در بر می گیرد هر چند در این تعریف گنجانده نشده، اما از مسائل مطرح در حقوق بینالملل است و از سوی یونسکو بخش دیگر از اسناد فرهنگی بینالمللی به عنوان جنایت پذیرفته شده است.
آقای تنویر از اضمحلال و از میان بردن هویت قومی و گروه در افغانستان صحبت میکند
از دادن «دختر هزاره برای پسران پشتون» یاد می کند. از اتجایی که هزاره ها در افغانستان تجربه تلخ بردگی و کنیزی و تجاوز و نسل کشی را در زمان عبدالرحمن داشتند که تا زمان محمد گل خان مهمند هم ادمه یافت، استفاده این جمله به هر منظوری که باشد ، مصداق جنایت است. شبیه این است که در غرب شما مثال بردگی را به سیاهها و کار در اردوگاه کار اجباری را به یهودی ها بزنید که مستقیم جرم محسوب میشود. دوم این برای حذف یک گروه صورت میگیرد و جلوگیری از زاد و ولد آن گروه که در نهایت به نابودی آن گروه مشخص قومی و تباری بیانجامد. بر اساس تعریف حقوق بین الملل، این در واقع یکی از مشخصههای نسل کشی است.
حلیم تنویر از کشتن رهبران اقوام صحبت میکند. این را نسبت به رهبران تمام اقوام در افغانستان به کارذ نمیبرد بلکه عملا اقوامی که از لحاظ تاریخی با نسل کشی و پاکسازی قومی و فرهنگی در گذشته مواجه شدهاند عمدتا اوزبیکهاو هزارهها را هدف قرار میدهد. باز هم این خود سخن جرمی است و طرحی برای از میان بردن فزیکی بخشی از یک گروه که مصداق نسل کشی است.
ایشان از دادن زمینهای دیگر اقوام به کوچی ها صحبت میکند. غصب زمین و ملکیت یک قوم و دادن آن به قوم دیگر و کوچ اجباری اقوام به هدف حذف فزیکی یا فرهنگی آنها مصداق جنایت است.
ایشان از تحمیل زبان پشتو مانند زمان هاشم خان و محمد گلخان مهمند صحبت میکنند که در آن زمان در شمال افغانستان در مکاتب و ادارات دولتی پشتو اجباری شد و کسانی که پشتو بلد نبودند استخدام نمیشدند، عرایض تنها به زبان پشتو قبول میشد و این تبعیض آشکار علیه اقوام غیر پشتو زبان در شمال افغانستان بود و باعث شد که شمار زیاد آنها از کار محروم شوند و بعد هم کودکان این اقوام به ویژه اوزبیکها، ترکمن ها و هزاره ها در شمال . مناطق مرکزی از سواد محروم بمانند که جفای بزرگی بود. علاوه بر آن محمد گل خان مهمند که آقای تنویر خود را شاگرد او میخواند، جنایات بزرگی را در افغانستان مرتکب شده از جمله از میان بردن آثار تاریخی و فرهنگی متعلق به اقوام دیگر به گونه مثال از میان بردن قصر فریغونیان در جوزجان و بالاحصار میمنه در فاریاب و از میان بردن آثار تارخی زیادی در شمال افغانستان که فرقی از طالبان و نابودی بوداهای بامیان نداشت. حالا آقای تنویر میخواهد این سیاست را دنبال کنند و مسئله اقوام در افغانستان را پایان بخشد و اجازه ندهد کسی دیگر به نام قوم خود سر بلند کند. اکثریت مثالهایش نسبت به اقلیتهاو اقوام دیگر است. که این میتواند نسلکشی فرهنگی و پاکسازی قومی محسوب شود و اسیمیلاسیون یا همگون سازی اجباری در حقوق بشر بین الملل جرم است/
جالب اینجاست که این حرفها از تریبیونی در آلمان و زیر پرچم آلمان گفته میشود، کشوری که تاریخ تلخ نژادگرایی و تجربه غمبار نسل کشی را از سر گذرانده است و نسبت به هر کشور دیگر به این موضوع حساس است. Völkerstrafgesetzbuch از جمله قوانینی است که از سال ۲۰۰۲ به این سو بخشی از حقوق جزای آلمان شده است که حساسیت شدید نسبت به جرایم بشری را وارد قانون و نظام عدلی آلمان ساخته . بر اساس این قانون افرادی که مرتکب جرایم بشری مانند نسل کشی، جنایت علیه بشریت یا جنایات جنگی میشوند ویا به ارتکاب این جرایم تشویق می کنند حتی اگر شهروند دیگر کشورها هم باشند بر اساس این قانون در محاکم آلمان محاکمه میشوند و دادگاه نسبت به آنها از حساسیت بیش ا زحد استفاده میکند.
این آقا در زیر پرچم آلمان از آریایی بودن و غیر آریایی بودن هم حرف میزند که به زبان آوردن چنین حرفی و چنین موضوع متعفن مانند آرایی بودن در آلمان این فرد را مستقیم به نازیهای آلمان و فاشیستها مرتبط میسازد و حرفش قابل پیگرد و مجازات قانونی است.
از این رو یان گونه حرفها در آلمان قابل پیگرد قانونی است و این مسئله می تواند در آلمان به آسانی از مجاری قانونی تعقیب شود. البته اگر ثابت شود که کسی طرح نسل کشی را به این وضاحت و از تریبیونی مطرح میکند و تشویق به یکی از جنایات بزرگ بشری میکند و فاشیسم و نژادگرایی را تبلیغ میکند حتماً چنین فردی زندان دراز مدت میگیرد و از جامعه به دور نگهداشته میشود.
در افغانستان نیز از مجراهای قانونی و از طریق محاکم این موضوع باید دنبال شود و همچنین مراجع که این چنین افرادی را که تشویق به نسل کشی و جنایت علیه بشریت و پاکسازی قومی و فرهنگی میکند در آنها وظایف باصلاحیت داشتهاند نیز باید پاسخ بدهند که چنین فردی را چرا به چنین وظایفی استخدام کردهاندو موضعگیری آنها در قبال حرفهای آقای تنویر چیست.
منبع: صفحه جمهوری سکوت