حکایت گرک و گوسفند
گرگ ها در حق گوسفندها تظاهرات کردند که آنها باید آزادی داشته باشند. چرا حقوق آنها پایمال می شود و در آغول زندانی شده اند.چون گوسفندی این صدا را شنید به گوسفندان دیگر گفت گوش کنید، دارد در حق ما تظاهرات می شود، برویم ما هم شرکت کنیم و صدای حقوق خودمان را به گوش دیگران برسانیم.
گوسفند پیری گفت: دخترم هوشیار باش این گرگ ها دشمنان ما هستند مارا فریب میدهد
اما گوسفندان جوان به حرفش گوش ندادند و همه با هم صدا سر دادند که مادر زمان شما با ما فرق می کند اکنون عصر جدید است و کسی حق ندارد حق کسی را ضایع کند. گرگ ها چطور دشمن ما هستند در حالی که از حقوق ما صحبت می کنند.
گوسفند پیر گفت دخترم گرگها دنبال منافع خود; و هلاکت و نابودی شما هستند! قبل از پاره پاره شدن شکمهایتان خودرا; از شرشان نجات دهید. اگر فریب دشمن را خوردید شکم های همه تان را پاره پاره می کنند.
که با شنیدن این حرف گوسفند پیر، گوسفند جوان خشمگین شد و گفت: مادر تو که پیر شده ای بگذار ما به آزادیمان برسیم و نفس راحتی بکشیم و در چراهای سرسبز و شاداب و باغ های زیبا با آزادی قدم بزنیم. تو که نمیفهمی که آزادی یعنی چه؟ تو نصیحتت را پیش خود نگه دار، ما دیگر بیشتر از این قید و بند را تحمل نخواهیم کرد.
با گفتن این سخن، همه گوسفندان جوان نعره های آزادی آزادی سر دادند تابالاخره به خیال خودبه ازادی رسیدند .(ازادی دردام دشمن!!!)
وقتی گوسفندان آزاد شدند، بسیار خوشحال بودند و از خوشحالی زیاد نعره سر می دادند و این طرف و آن طرف می پریدند وبیرون می دویدند!
🔴 اما متاسفانه گرگ های گرسنه درکمین بر گوسفندان معصوم حمله ور شده و شکم هایشان را پاره پاره کردند.
🚫 حال امروزه عده ای به بهانه حقوق بشروحقوق زن وازادی وبرابری وتساوی انسانها و...انسانهای گرگ نمای هستندکه میخواهند برای رسیدن به منافع شیطانی وهوای نفس وشهوترانی خود عفت وحجاب زنان را ضدازادی وحقوقشان اعلام کرده تا بدینوسیله بی حجابی وفسا داخلاقی راترویج کنندوبردیانت وشریعت وپیامبروقران چوب حراج بزننداین شیادان در فکر حقوق زنان نیستند بلکه در فکرشهوترانی و رفع تشنگی خود هستند.
قاسم علی طاهری