پیام کشتن نوزادان !
درست در حالی که اشرفغنی سرگرم یک معامله است که چطور وزارت بفروشد و مشروعیت بخرد، و عبدالله در جستجوی اینکه چطور سوگند خود را با ریاست شورای عالی مصالحه، معامله کند، تروریستها به شفا خانه نسایی ولادی دشت برچی حمله کرده تمام شفاخانه را اتاق به اتاق با خیال راحت، گشتند و زنان در حال زایمان...
نوزادان تازه چشم به جهان گشوده، مراجعین، داکتران و پرستاران را به رگبار بستند. پیام کشتن زن در حال زایمان و نوزاد تازه به دنیا آمده بسیار واضح است و آن اینکه: قشر خاصی هدف نیست، یک جامعه باید کاملا نابود شود. این صدا خیلی رسا و پیام خیلی واضح است. آنان که مخاطب این صداست چه؟ آیا آن را شنید؟ یا شنید و ناشنیده انگاشت؟ ممکن خود را به هزار آب و آتش بزنیم تا پیام خاص این کشتار را کتمان کنیم، ممکن با تجلیل از نیروهای امنیتی حکومت را تطهیر کنیم، ممکن بتوانیم با لطایف الحیل، خاص بودن هزاره را انکار کنیم، اما قتل آن نوزادی که یک ساعت بعد از ولادت هدف گلوله قرار گرفت، مرگ آن بانویی که همراه با کودک شکمش یکجا به رگبار بسته شد، به همه ما میگوید که دروغ میگوییم و تقلاهای مذبوحانه مان را برملا میکند. برغم عامسازی ناگزیر فاجعه در ادبیات سیاسی، هزاره مورد خاص است و به آتش بستن نوزاد یک ساعته، پیام به دولت نیست، پیام به هزاره است. دیگر قرار نیست تا در صف تذکره ایستاده شویم و برای اینکه رای داده نتوانیم کشته شویم، در کورس برویم و برای اینکه فردا باسواد شده رقیب کسی نشویم، منفجر گردیم. همین به دنیا آمدن خود دلیل موجهی برای مرگ ماست. لطفا بگوئید آنطرفتر از قتل نوزاد در لحظه به دنیا آمدن و آتش کردن بر زن باردار در حال زایمان دیگری چه شقاوتی قابل تصور است؟! اگر پیام واضحتر از این وجود ندارد، لطفا آن را جدی بگیرید.
امیری